اجرای یک طرح استعدادیابی آن هم برای دختران مهاجر در مشهد باعث شد که خیلی اتفاقی وارد دنیای ورزش شود. اصلا فکرش را نمیکرد که روزی بتواند در بالاترین سطح مسابقات جهان حضور پیدا کند. اما با تلاش و غیرتی که داشت، کوشید و حالا خودش را به عنوان یک دختر المپیکی معرفی میکند. کیمیا یوسفی همان دختر مهاجر است که به همراه تیم ملی افغانستان در المپیک ۲۰۱۶ ریو و ۲۰۲۰ توکیو حضور پیدا کرد. موفقیت ورزشیاش را مدیون حضور در ایران میداند چراکه در این کشور به دنیا آمد و الفبای دوومیدانی را آموخت. حالا دختری که پرچمدار افغانستان در توکیو بود با کولهباری از تجربه است که خیلی میتواند برای دختران ورزشکار کشورمان ثمربخش باشد. او 2 ماه قبل برای همراهی تیم ملی کشورش در مسیر المپیک به افغانستان رفت و یک هفته قبل آن هم یک روز قبل از سقوط فروگاه کابل به مشهد برمیگردد که این روزها حال دلش اصلا خوب نیست و برای مردم کشورش به خصوص ورزشکاران نگران است. فرصتی فراهم شد تا با این دونده مهاجر در مشهد گفتوگویی داشته باشیم که تقدیم مخاطبان میشود.
سختی و تلاش
خانواده دختر المپیکی 2 دهه قبل که همزمان با روزهای تلخ در افغانستان همراه بود، به ایران مهاجرت میکنند و در مشهد ساکن میشوند. کیمیا که خودش بزرگشده شهر مشهد است، دوومیدانی را هم از این شهر آغاز کرد و به مرور عاشق رشته دوومیدانی شد. غیرت خاصی به وطن آبا و اجدادیاش دارد و تصمیم گرفت برای پرچم کشورش در آوردگاههای مختلف ورزشی بجنگد. با تلاشهای وصفناپذیری که این دختر مهاجر دارد توانسته 2 دوره المپیک را تجربه کند. وی در این باره میگوید: «24 سال دارم و عاشق دوومیدانی هستم. ماده تخصصیام دوی ۱۰۰متر است و اکنون عضو تیم ملی دوومیدانی افغانستان و رکورددار دوهای سرعت کشورم هستم. در 2 دوره المپیک شرکت کردم. هر کسی که بخواهد خودش را ثابت کند، باید سختیهایی را پشت سر بگذارد. من هم شرایط سختی داشتم، آسیبهای زیادی دیدم و شرایط مالی خاصی را پشت سر گذاشتم تا به اینجا رسیدم.»
تجربه 2 دوره المپیک
آرزوی هر ورزشکاری گرفتن سهمیه المپیک است که به راحتی دستنیافتنی است اما کیمیا دختر مهاجر نشان داد که میتوان با همت و غیرت به هر آرزویی دست یافت. مهمتر از آن اینکه پرچمدار کشورش در المپیک هم بود که افتخارش دوچندان میشود. وی حال و هوای المپیک را غیرقابل توصیف میخواند و میافزاید: «حال و هوای المپیک واقعا غیرقابل توصیف است چون فقط باید آن لحظه را لمس کرد اما شرایط خیلی خوبی برای هر ورزشکاری فراهم میشود چراکه قرار است در بزرگترین رویداد ورزشی جهان با حریفانی مبارزه کنید که جزو بهترینهای دنیا هستند. ورزشکاری که آبرو و اعتبار کشورش در این رویداد بزرگ است. المپیک میدان بزرگی است و شهامت میخواهد که در آن میدان حضور پیدا کنیم، چه برسد به اینکه رکورد خوبی هم بزنیم. هر ورزشکاری که به خوبی حمایت شود و از امکانات خوبی برخوردار باشد در المپیک مدعی مدال است. از طرفی من در المپیک توکیو با لباس محلی پرچمدار کاروان کشورم هم بودم اما نکته مهمتر اینکه در بازیهای توکیو همراه با یک آقا پرچم کشورم را حمل کردم. این برابری جنسیتی بازتاب مثبتی در جهان داشت، مخصوصا در شرایط فعلی که وضعیت کشورم خیلی بد و دشوار است، این برابری واقعا عالی بود.»
افتخار دختر مهاجر از مشهد
کیمیا یوسفی الفبای دوومیدانی را در مشهد فرا گرفت و با تجربه مربیان نامدار ایرانی به سطح المپیک رسید. این دختر مهاجر بخش زیادی از موفقیتهای ورزشیاش را مدیون امکانات در ایران میداند که معتقد است از حمایتهای خوبی برخوردار بود. وی خاطرنشان میکند: «الفبای دوومیدانی را در مشهد به من آموختند و پرورشم دادند تا توانستم برای کشورم افتخار کسب کنم. بارها در سطح بینالمللی، رسانههای افغانستان و رسانههای ایران گفتهام که فدراسیون و هیئت دوومیدانی خراسان رضوی در رسیدن من به این جایگاه نقش موثری داشتهاند. در این سالها با من مثل قهرمانان ایران رفتار کردند و هیئت دوومیدانی خراسان رضوی تمام امکانات و امتیازاتی را که به قهرمانان استان میداد، به من هم اختصاص داد و هیچ تبعیضی قائل نبود. به جز من تعداد زیاد دیگری از ورزشکاران مهاجر در ایران حضور دارند و روز به روز هم بیشتر میشوند. هرچند آمار دقیقی از تعداد ورزشکاران مهاجر در ایران ندارم اما میدانم تعدادشان زیاد شده است.»
ناراحت و نگران
تحولات این روزها در کشور افغانستان باعث نگرانی مردم آن کشور شده و معلوم نیست در آینده چه رویکردی در این کشور حاکم میشود. کیمیا یوسفی هم همانند دیگر شهروندان ناراحت و نگران کشورش است و افسوس روزهای گذشته را میخورد. او تا یک هفته قبل در افغانستان بود و هنوز کابل سقوط نکرده بود به ایران برگشت و منتظر آینده است. وی اینگونه از شرایط بهوجود آمده، میگوید: «هفته گذشته در کابل بودم، شهرهای اطراف در دست طالبان بود اما هنوز کابل سقوط نکرده بود و اصلا فکر نمیکردم چنین اتفاقی بیفتد. نمیخواستم به ایران برگردم چون ورزش افغانستان نوپاست و با چند نفر صحبت کرده بودیم که ورزش را از پایه رشد بدهیم. این برنامه را در ذهنم داشتم و گفتم فعلا به ایران نمیروم اما با اصرار دبیر فدراسیون دوومیدانی افغانستان برگشتم. فرودگاه کابل روز بعد از آمدنم سقوط کرد و دست طالبان افتاد. با اینکه متعلق به 2 کشور هستم و هیچ تفاوتی بین ایران و افغانستان حس نمیکنم اما دوست داشتم در این شرایط در افغانستان باشم تا شاید کاری انجام میدادم اما از آنجایی که رفتار طالبان قابل پیشبینی نیست، گفتند بهتر است برگردم.»
آینده ورزش بانوان
اما نکته مهم این است که با چنین شرایطی آسیب جدی به ورزش بانوان افغانستان وارد میآید و با وجود اینکه اتفاقات خوبی در حال رقم خوردن بود، معلوم نیست ورزش زنان این کشور با چه شرایطی برقرار باشد که این دختر المپیکی بیان میکند: «ورزش زنان در افغانستان نوپاست. به تازگی برنامهریزیهایی شده بود تا در ردههای پایه نفراتی شناسایی و رشد کنند. چند مرحله مسابقات در رشتههای مختلف برگزار شد. دختران تشویق میشدند و حمایت معنوی خوبی میشدند. هر فدراسیونی دخترانش را تا جایی که میتوانست حمایت میکرد و از آنها میخواست به سمت ورزش بیایند اما الان نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. نمیدانم آینده ورزش زنان در کشورم چه میشود چون هیچ چیزی قابل پیشبینی نیست. هر لحظه شرایط تغییر میکند و هنوز تصمیمگیری نکردهاند که اجازه فعالیت زنان در اجتماع و ورزش را میدهند یا نه. ما هم منتظر هستیم. با ورزشکاران کشورم ارتباط دارم و خیلیها تمایل دارند که مهاجرت کنند. حتی هنوز کاروان پارالمپیک کشورمان هم به توکیو اعزام نشده چراکه اجازه خروج از افغانستان را ندارند. زکیه خدادادی، دختر تکواندوکاری است که خیلی به دنبال این است تا به مسابقات اعزام شود ولی هنوز عملی نشده است.»