حیاتبخشی در نجاتغریق بسیار مهم است
غـواصی و نجاتغریق باید جدا از هم باشند
استاد علیرضا جهانبخش اولین رئیس فدراسیون نجاتغریق بعد از انقلاب است؛ مردی که با حضورش در فدراسیون نجاتغریق تحولی شگرف در این فدراسیون ایجاد کرد. بیش از 15 سال رئیس، نایبرئیس، دبیر و رئیس کمیته آموزش این فدراسیون بود. تحصیلکرده دانشسرای عالی ورزش است. عاشق این رشته ورزشی امداد و نجاتی است. با حرارت و پرانرژی در مورد نجاتغریق صحبت میکند. هنوز هم دغدغه دارد که چرا استخردارها حیاتبخشی را جدی نمیگیرند و دستگاه تنفس مصنوعی(آمبو) برای نجات غریق ندارند. گفتوگو با او که بخشی از تاریخ نجاتغریق ایران است، جذاب و لذتبخش است. از دوران کودکیاش میگوید که عاشق شنا بوده و شنا را در رود دز خوزستان فرا گرفته. به گفته خودش در کودکی بارها غرق شده و نجاتش دادهاند. سرنوشت او را از سدها، رودخانههای خوزستان و لرستان به استخرهای منظریه و امجدیه با آبهای تصفیهشده آورده تا نجاتغریق صاحب یک فرد متخصص شود.
از آن موقع صحبت کنید، چطور به نجاتغریق روی آوردید؟
عاشق نجاتغریق بودم، بعد از فارغ التحصیلی از دانشسرای عالی ورزش موفق به اخذ مدرک درجهدو و یک نجاتغریق شدم. پس از آن اولین نفری بودم که مدرک بینالمللی نجاتغریق استخری و دریایی را اخذ کردم.
نجاتغریق در ایران چگونه شکل گرفت؟
نجاتغریق را دکتر حسین بنایی پایهگذاری کرد و به صورت کمیته اداره میشد اما به طور جدی پس از انقلاب فعالیتش آغاز شد.
فدراسیون کجا مستقر بود؟
موقعی که رئیس فدراسیون شدم، نجاتغریق جای مشخصی نداشت و سابق بر این در یک اتاق اداره میشد. از آقای هاشمی، رئیس امجدیه خواهش کردم 3 اتاق زیر جایگاه را در اختیار نجاتغریق قرار دهد. پروندههای پراکنده نجاتغریق را جمعآوری کردم و بوسیله آقای شایگان به صورت بایگانی درآوردیم. اساسنامه مدونشده درجه یک و درجهدو را نوشتیم. در واقع به طور مدون به فدراسیون نجاتغریق شکل دادیم.
از اساسنامه صحبت کردید، در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟
قبل از حضورم در فدراسیون، هر منجی غریق بدون اینکه سابقه کاری داشته باشد مدرکش خود به خود و بدون سابقه کار و گواهی اشتغال به کار تمدید میشد اما من قانون را عوض کردم و شرط تمدید مدرک نجاتغریق را سابقه کار و گذراندن امتحان، آن هم آزمون سخت و دشوار قرار دادم. منجی غریق میبایست گواهی اشتغال به کار از استخرها را ارائه میداد و بعد از گذراندن دوره و برگزاری آزمون به ادامه فعالیت میپرداخت.
آن موقع دورههای نجاتغریق به چه صورتی برگزار میشد؟
تربیت منجی درجهدو در اختیار استانها بود اما دوره تربیت منجی درجه یک به گونهای دیگر برگزار میشد. با اینکه رئیس فدراسیون بودم اما به دلیل حساسیت موضوع، خودم شخصا به شهرستانها میرفتم و دوره تربیت منجی درجه یک را برگزار میکردم و همچنین در این دوره نسبت به حیاتبخشی(CPR) خیلی حساس و سختگیر بودم.
چرا اینقدر به حیاتبخشی در امر نجاتغریق حساس بودید؟
یکی از موارد امتحانی دورهها که خیلی هم سخت میگرفتم بخش حیاتبخشی بود چراکه معتقدم اگر منجی غریق، فرد غرقشده را که هنوز زنده است اما بیجان است نتواند عملیات احیا و حیاتبخشی را انجام دهد انگار هیچ کاری برای نجات او انجام نداده، برای همین کسانی که با من دوره نجاتغریق را سپری کردند میدانند که چقدر نسبت به موضوع حیاتبخشی سختگیر بودم.
بعد از اینکه از فدراسیون جدا شدید مسئله حیاتبخشی آنطوری که شما دغدغه داشتید، با جدیت دنبال شد؟
یک عقدهای در دلم مانده بود. اما سالها بعد جوانی ایرانی و تحصیلکرده کشور کانادا در این زمینه به نام افشین کثیرمعلم آمد و راه ناتمام مرا ادامه داد. حضور این جوان آنقدر برایم مهم بود که انگار دنیا را به من دادهاند.
چرا اینقدر حیاتبخشی برای شما مهم است؟
وقتی منجی غریق یک غریق را از آب خارج میکند اولین اقدام برای زنده کردنش، عملیات حیاتبخشی است و یک منجی غریق باید به خوبی با این مهارت آشنا باشد وگرنه بیرون آوردن غریق به تنهایی فایدهای ندارد چراکه منجی غریق وظیفه دارد تا زنده کردن غریق تلاش کند که بدون داشتن مهارت حیاتبخشی نمیتواند کار ناتمامش را تمام کند.
به نظر شما استخردارها به این مسئله توجه دارند؟
متاسفانه یک دستگاه آمبو(تنفس مصنوعی) در استخرها وجود ندارد. دستگاه آمبو باعث میشود منجی غریق بدون استرس اقدام به عملیات حیاتبخشی کند. تنفس دهانبهدهان معایبی دارد که با وجود دستگاه آمبو از بین میرود. منجی غریق به راحتی میتواند از طریق این دستگاه به احیای غریق بپردازد.
نقش فدراسیون نجاتغریق در این امر چه میتواند باشد؟
گله دارم و اگر روزی با رئیس فدراسیون روبهرو شوم، خواهش خواهم کرد که نسبت به وجود آمبو در استخرها نظارت دقیق داشته باشد. با وجود دستگاه آمبو یک بار بزرگی از دوش منجیان غریق برداشته میشود. چون زنده کردن یک مرده مهمترین بخش در نجاتغریق است.
از کمیته غواصی بگوید، اینکه این رشته ورزشی چطور در کنار نجاتغریق قرار گرفت؟
استارت غواصی را آقای نعمتی زد و تمام تجهیزات غواصی را از خارج وارد کرد اما هیچگونه کلاس و دورهای در زمان ما برگزار نشد. در دوره آقایان میرسلیم و اسفندیاری غواصی آغاز به کار کرد و توسط جناب سرهنگ رحیمی که دارای مدرک CMAS بود به طور جدی غواصی در کنار نجاتغریق قرار گرفت.
در خیلی از کشورها غواصی از نجاتغریق جداست، نظر شما در این مورد چیست؟
یک ده آباد بهتر از 100 شهر ویرانه است. به عقیده من نجاتغریق و غواصی باید از هم جدا باشند. ورزشهای آبی هرکدامشان یک مسئولیت خاصی دارند. در همین نجاتغریق اشکال فراوان داریم. در استخرهای ما یک دستگاه آمبو وجود ندارد. در این شرایط نجاتغریق را رها کنیم و دنبال غواصی باشیم؟ به همین دلیل اعتقادم بر این است که نجاتغریق از غواصی جدا باشد.
در مورد نجاتغریق بینالمللی توضیح میدهید؟
عضو فدراسیون جهانی بودیم و حق عضویت هم پرداخت میکردیم. یادم هست در یک سمینار جهانی در بلغارستان با آقای پاسکوال، رئیس فدراسیون جهانی نجاتغریق هم دیدار کردم. آخرین مدرکی که در ایران داده میشد مدرک درجه یک بود. در دوره آقایان میرسلیم و اسفندیاری دوره نجاتغریق بینالمللی آغاز به کار کرد. همان موقع از فدراسیون جهانی دعوتنامهای به فدراسیون ایران ارسال شد مبنی بر شرکت در دوره بینالمللی که من به عنوان رئیس کمیته آموزش فدراسیون و سیروس عالمی، مدیرکل وقت امور مشترک فدراسیونها به وارویک انگلستان اعزام شدیم و پس از گذراندن دوره به عنوان یکی از شاگردان برتر کلاس معرفی شدم.
اخیرا یک نامهای هم به وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون نجاتغریق و غواصی نوشتید و در این نامه نسبت به اهمیت حیاتبخشی در دورههای تربیت منجی تاکید کردید.
بله نامه جانسوزی است اما متاسفانه تا الان پاسخی دریافت نکردم. در این نامه نسبت به حیاتبخشی تاکید داشتم. و نوشتم که اگر منجی غریق نتواند عملیات حیاتبخشی را به درستی روی غریق انجام دهد و غریقی که علائم حیاتی را ندارد، با عملیات CPR نجات دهد انگار هیچ کاری برای نجات غریق نکرده است.