مجتبی سرآسیایی یکی از افرادی است که در یک دهه اخیر در کنار نماینده فوتبال استان که قبلا نامش پدیده بود و حالا به شهرخودرو تغییر نام یافته، بوده که با انتخابش به عنوان سرمربی شهرخودرو و در ادامه با استعفای غیرمنتظرهاش بیشتر بر سر زبانها افتاد و حالا بعد از مدتها کار اجرایی، به دنبال علاقه خودش یعنی مربیگری است. سرآسیایی در طی 8، 9 سال اخیر بیشتر به عنوان مدیر تیم مشغول به فعالیت بود. او ناگفتههای زیادی از گذشته این نماینده فوتبال استان دارد. همین بهانهای شد تا گفتوگویی با او داشته باشیم که ماحصل این گفتوگوی چند ساعته تقدیم میشود.
سابقه فوتبالی
متولد 1358 هستم. فوتبال خود را ابتدا با تیم جوانان شهرداری مشهد شروع کردم. سپس به عنوان بازیکن کمکی به تیم ابومسلم رفتم. بعد از آن برای تیم پیام بازی کردم و بعدش هم به تیم پیکان ملحق شدم و 6 سال برای این تیم تهرانی بازی کردم. دوباره به تیم ابومسلم برگشتم و بالاخره در سن 29سالگی از فوتبال خداحافظی کردم. البته چون زانوی خودم را عمل کرده بودم، دیگر نمیتوانستم فوتبال بازی کنم. ما در آن زمان فوتبال فیزیکی بازی میکردیم که خیلی به بدنمان آسیب زد. شرایط آن زمان اینطوری بود ولی الان شرایط فرق کرده و ما به فراخور آن زمان بازی میکردیم. بیشتر تیمها فیزیکی و تن به تن بودند. بازیکنان فانتزی در آن زمان کمتر بود. مربیگری را هم از سوپرلیگ استان شروع کردم و تجربه خوبی کسب کرده بودم. الان هم مدرک مربیگری B آسیا دارم. در برهههایی که در تیم پدیده و سپس شهرخودرو بودم، فرصت نشد مدرک A را بگیرم چون کار ما در چند سال گذشته در باشگاه شبانهروزی بود. شرایطی داشتیم که نمیتوانستیم از تیم فاصله بگیریم. برای همین به خاطر شرایط بحرانی تیم نشد این مدرک را بگیرم.
مشکلات پدیده
در باشگاه پدیده مشکلات مالی زیادی داشتیم و با 7، 8 نفر باشگاه را اداره میکردیم. خیلیها هم به دنبال این بودند که تیم پدیده شکست بخورد و از بین برود. سعی میکردیم تمام مشکلات خودمان را درون خانواده حل کنیم. برای همین دوستان ما در باشگاه پدیده خیلی از زندگی شخصی خود مایه گذاشتند و هیچ وقت مشکلات را علنی عنوان نکردیم. سعی کردیم اعتبار و آبروی باشگاه را حفظ کنیم. به خصوص در آن سالها افرادی مثل وطنخواه، حیدری در دستگاه قضا، رسولیان در استانداری، مدیر کل ورزش و شهردار کمکهای زیادی به تیم ما کردند. در آن بازه هم 2، 3 بار مدیرعاملها پیشنهاد مربیگری به من دادند ولی قبول نکردم و معتقد بودم که نیاز به تجربه بیشتری دارم. البته درگیر شرایط باشگاه پدیده هم بودم و خیلی سخت بود که تمرکزم را جای دیگر بگذارم. واقعا در برهههایی مشکلات مالی زیادی داشتیم اما کم حرف میزدیم و خوب میپوشیدیم و آبروی باشگاه را در کشور حفظ کردیم. همه سنگتمام گذاشتند و اتفاق ماندگار خوبی شد که منجر به آمدن یحیی گلمحمدی در باشگاه پدیده شد. مشکلات عجیب و غریب زیادی داشتیم ولی دعای هواداران و لطف امام رضا(ع) شامل حال تیم بود و توانستیم حاشیهها را کم کنیم تا تیم روند خودش را ادامه دهد. برای مبلغ 50میلیون تومانی چقدر پیگیری و درخواست کمک میکردیم. با این شرایط خیلی از بازیکنان تمایل داشتند در کنار ما باشند و خیلیها هم متحول شدند و به تیمهای بزرگ پیوستند.
استارت برای مربیگری
در سالهای مختلف در کنار مربیانی که در تیم پدیده بودند، تجربیات زیادی کسب کردم. به خصوص 3 سال با رضا مهاجری بودم و خیلی در آن شرایط به تیم کمک کرد. همچنین در کنار اکبر میثاقیان، مرزبان و سپس یحیی گلمحمدی نکات کلیدی خیلی خوبی یاد گرفتم. حضور یحیی گلمحمدی هم خیلی در موفقیت پدیده تاثیرگذار بود. قبلش اصلا فکر نمیکردیم او به مشهد بیاید ولی یک نفر پیشنهاد داد که یحیی هم گزینه خوبی است. پیگیر این موضوع شدیم و درنهایت گلمحمدی به مشهد آمد. البته تمام شرایط باشگاه را هم شرح دادیم و خوشبختانه قرارداد منعقد شد. هدف ما هم ماندن در لیگ برتر بود. همه خیال میکردند که تیم پدیده از بین میرود ولی آمدن یحیی گلمحمدی اتفاق خوبی بود. در این سالها هم در حوزه فنی مباحث خیلی زیادی یاد گرفتم و هیچ وقت هم در کادر فنی دخالتی نداشتم. برای همین پس از یحیی گلمحمدی با پیشنهاد حمیداوی، مالک باشگاه، مسئولیت مربیگری را قبول کردم. در این مدت شبانهروزی کار میکردیم چون بازه زمانی کمی برای حفظ آمادگی داشتیم و بازیهای آسیایی و لیگ هم در پیش بود. در این مدت هم سطح اطلاعاتی و تجربه فنیام خیلی زیاد شد. به نظرم در این بازه زمانی کم در شهرخودرو عملکرد خوبی داشتم.
استعفای غیرمنتظره
دوست ندارم زیاد به موضوع استعفا بپردازم ولی در یک مقطعی حس کردم رویه باشگاه تغییر کرده است. خیلیها میگفتند مالک باشگاه در امر فنی دخالت میکرد ولی اصلا اینطور نبود. من به این یقین رسیده بودم که سیستم مدیریتی باشگاه مایل نیست ما نتیجه بگیریم. هرچند مالک باشگاه حق دارد از من مربی سوال کند که چرا این گونه بازی میکنید و من هم باید پاسخگو باشم اما بحث دخالت افراد در مباحث فنی، صفر مطلق بوده و این موضوع را رد میکنم. اما موضوع اصلی این بود که به یقین رسیده بودم باشگاه تمایل نداشت، تیم در بازیها برنده شود. برای همین استعفا دادم. سپس به گلگهر رفتم که مهمترین اتفاق فوتبالیام بود. کسی فکر نمیکرد این تیم در لیگ برتر بماند. اما در کنار مجید جلالی اتفاقات خوبی افتاد و تیم در لیگ برتر ماندگار شد ولی کار خیلی سختی بود. بازیکنان و کادر فنی و باشگاه از هم فاصله گرفته بودند و در 7، 8 هفته پایانی لیگ برتر اتفاقات خوبی رقم خورد. حتی جلالی کار را به من واگذار کرد و اعتماد کامل به من داشت. در این تیم هم به اندازه 10 کلاس حرفهای، به لحاظ فنی تجربه کسب کردم. آن هم در شرایطی که فشار زیادی روی تیم بود.
پیشنهاد برای مربیگری
امسال چند پیشنهاد به خصوص در لیگ یک و دستیاری لیگ برتری داشتم که بعضی جاها خودم قبول نکردم و بعضی جاها هم شرایط جور نشد. با تیم گلگهر هم صحبت کرده بودم و برای امسال قطعی شده بود. اما امیر قلعهنویی آمد و باشگاه به دنبال رویه جدیدی بود و آنجا نماندم. با گلریحان هم صحبتهایی شده بود اما با توجه به شرایط نامساعد باشگاه، مربیگری در این تیم را هم قبول نکردم. الان هم عجلهای برای مربیگری ندارم و به دنبال کسب تجربه هستم. همچنین جلسهای هم با مدیریت باشگاه جدید که قرار است با نام ابومسلم شهربهشت تیمداری کند، داشتم و صحبتهایی هم مطرح شد ولی برای مربیگری شفاف صحبت نشد و من هم از تجربیات خودم برای تیمداری نکاتی مطرح کردم.
خودزنی در مشهد
رحمتی استعداد خیلی خوبی است و شکی در موفقیت او با شهرخودرو ندارم. گلهای دارم از برخی افراد که به دنبال تخریب تیم شهرخودرو و شخص رحمتی هستند. به نظرم رحمتی برند خوبی در فوتبال است. کسانی که درباره این فرد صحبت میکنند، باید در حد و شان آن باشند. فردی که انتقاد میکند، حتی بازی تیم ملی را از نزدیک ندیده است. نباید به این راحتی انتقاد کنیم. باید در حد و اندازه فرد مقابل باشیم. بعضی مواقع ما در مشهد خودزنیهایی میکنیم که اصلا به نفع فوتبال استان نیست. من دیگر در شهرخودرو منفعتی ندارم ولی دیدم که در این شرایط کسی به راحتی هزینه نمیکند.