رونمایی از ضعف دیپلماسی ورزش ایران در پردهبرداری از دلایل ناکامی سلیمی در المپیک ریو
تعداد بازدید : 32
افشاگریهای بیفایده در لایوهای اینستاگرامی!
ماجرای افشاگری بهداد سلیمی از پشت پرده المپیک ریو، چند روزی است که خوراک رسانهها شده. افشاگری که ریشه آن به دستهای آلوده پیرمرد مجاری در جریان المپیک 2016 برمیگردد. از یک طرف سلیمی حرفهایی میزند که به قول خودش برای اولین بار است مطرح میشود و از طرف دیگر شاهرخ شهنازی دبیرکل اسبق کمیته ملی المپیک ایران تمام ادعاهای مطرح شده بهداد را تایید میکند تا راز یک فساد در فدراسیون جهانی وزنهبرداری افشا شود. ماجرا به جریانی ختم میشود که تاماش آیان در قامت پدرخوانده اسبق وزنهبرداری جهان، پشت آن ایستاده. مردی که گفته میشود در سال 2016 تمام قدرتش را به کار گرفت تا مانع از ضرب یک طلای دیگر توسط کاروان وزنهبرداری ایران در ریو شود و حسرت مدال زرین المپیک آن سال را هم به دل بهداد گذاشت. هرچند که سناریوی ریو برای تکتک ایرانیان کاملا مشهود است اما سوالی که اذهان را درگیر کرده، این است که چرا سالها بعد از آن ماجرا باید پرده از این فساد برداشته شود؟ آنهم درست زمانی که افشاگری یک مستند آلمانی، دست تاماش آیان را از ریاست فدراسیون جهانی وزنهبرداری برای همیشه کوتاه کرده! رئیس اسبق فدراسیون جهانی با آن غرور کاذبش درحالی مجبور شد در کمال آبروریزی و درحالی که به اتهامات وسیع مالی و پنهانکاری در مورد دوپینگ وزنهبرداران متهم بود، با صندلی محبوب ریاستش وداع کند که این اتفاق میتوانست سالها زودتر بیفتد. سوال این است که آیا فدراسیون وزنهبرداری ایران ماجرای پشت پرده المپیک ریو را در زمان خودش از سوی مجامع بینالمللی دنبال کرد؟ اگر پاسخ مثبت است، ماحصل این پیگیریها چه بود؟ مسئولان وقت ورزش ایران تا چهاندازه ماجرای اجحافی که به سلیمی شد را پیگیری کردند و از این منظر تا چهاندازه در زمینه دیپلماسی ورزشی در چنین موضوع مهم و حساسی، عملکرد موفقی داشتند؟ چرا حالا و بعد از گذشت 4 سال از آن اتفاق باید سلیمی در این خصوص حرف بزند؟ البته پاسخ این سوال تا حد زیادی روشن است. این را میتوان از صحبتهای خود بهداد فهمید، چراکه او در کسوت یک ورزشکار هرگز اجازه نداشته در اینخصوص حرفی بزند. حالا هم حرفهایش را در یک لایو اینستاگرامی زده، نه در فضای رسمی یک رسانه داخلی. حرفهایی که البته گفتنش دیگر هیچ فایدهای هم ندارد: «میخواهم حرفی بزنم که هیچ کجا نگفتهام. یکی از مسئولان قبلی کمیته ملی المپیک، مطلبی را برای من بازگو کرد و البته گفت اگر جایی به نقل از او عنوان کنم، تکذیب میکند. او گفت، شب قبل از مسابقه من، دو ساعت با آیان جلسه داشتند و از آیان خواستهاند اجازه بدهد بهداد کار خودش را کند و ایران یک مدال طلای دیگر بگیرد اما او قبول نکرده بود. اکنون که مسئولان کمیته ملی المپیک و فدراسیون جهانی تغییر کردهاند، آن موضوع را مطرح کردم. این مسائل آدم را خیلی اذیت میکند. من هنوز حسرت المپیک ریو را میخورم چون دستهای کثیفی پشت پرده بود.» حال سوال این است؛ آن مسئولی که بهداد اسمش را نمیآورد، چرا باید از رسانهای شدن پشت پرده ماجرای اجحاف حق بهداد و کاروان ورزشی ایران هراس داشته باشد و تاکید کند که در صورت افشا، آن را تکذیب میکند؟ مگر نه اینکه یکی از وظایف مقامات مسئول ورزش کشور در هر پستی که هستند دفاع از حقوق ورزشکاران و ورزش ایران است؟ پس چرا باید چشم به روی چنین فساد بزرگی بسته شود و ماجرا اینطور مسکوت بماند؟ شاید اگر این موضوع در زمان خودش مطرح میشد، شکل و شمایل دیگری به خود میگرفت. موضوع اما آنجا جالبتر میشود که شاهرخ شهنازی دبیرکل اسبق کمیته ملی المپیک هم تازه یادش افتاده که ماجرای بهداد را به رسانهها اعلام کند و انگشت اتهامات را به سوی آیان نشانه برود: «تاماش آیان که مرد قدرتمند وزنهبرداری جهان در 3 دهه گذشته بود، مدتها با فدراسیون ایران و بهطور مشخص با آقای علی مرادی زاویه داشت. او فکر میکرد علی مرادی به عنوان آلترناتیو برای جایگزینی او تلاش میکند و یا حداقل تصور میکرد که با وی همراهی ندارد. در المپیک ریو وقتی سهراب مرادی مدال طلا گرفت، خطر بهداد سلیمی را تهدید کرد، زیرا اگر موفق میشد مدال طلا بگیرد، این یک موفقیت بزرگ برای فدراسیون ایران و آقای مرادی محسوب میشد. حتما دقت کردهاید که بدون اعلام قبلی و به صورت غیرمنتظره در روز مسابقه، هیئت ژوری تغییر کرد و همان فرد عراقی عضو هیئت ژوری شد که البته با اختیاراتی که آیان داشت توانست این جابهجایی را انجام دهد.» او اما بحث برگزاری جلسه کمیته ملی المپیک با تاماش آیان را رد میکند تا ماجرا بازهم پیچیده بماند: «بحث جلسه با او توسط مدیران کمیته اصلا مطرح نبود چون آیان رسما چنین موضوعی را بیان نمیکرد که بتوان به او ایرادی وارد کرد. او بسیار زیرک بود و به نوعی موضع خود را بروز نمیداد.» دبیرکل وقت کمیته ملی المپیک، پیرمرد مجاری را زیرک میخواند اما به نظر میرسد اگر مسئولان وقت ورزش ایران هم کمی هوش و زیرکی به خرج میدادند، دستکم میتوانستند به عنوان کشوری که در عرصه وزنهبرداری جهان در نوع خود یک وزنه وزین محسوب میشود، نقش پررنگی در رو کردن دستهای کثیف پشت پرده این فدراسیون داشته باشند، نه اینکه حالا که از آبها از آسیاب افتاده، تازه شاهد رونمایی از وقایع تاریک گذشته در لایوهای اینستاگرامی باشیم اما در فضای واقعی عملا دستمان به جایی بند نباشد!