5 دقیقه از آغاز نیمه دوم بازی نهچندان بهیادماندنی لهستان و سنگال میگذشت که روبرت لواندوفسکی توپ را در نزدیکی خط میانی گرفت و به سمت دروازه سنگال تاخت؛ مانند یک خودرواسپورت که دنده عوض کرده است. ابتدا صدایی خفیف از تماشاگران در ورزشگاه اسپارتاک شنیده شد. سپس همهمه تماشاگران تبدیل شد به فریاد. صدای آنها زمانی به اوج رسید که لواندوفسکی به نزدیکی محوطه جریمه رسید و سلیف سانه، هافبک حریف او را سرنگون کرد. داور سوت زد، تماشاگران نفسشان را بیرون دادند و سپس دوباره به صندلی تکیه زدند تا زمانی که لواندوفسکی دوباره حرکت خاصی انجام دهد. برای اکثر طرفداران معمول فوتبال، جام جهانی یعنی تیمهای پرستاره، یعنی نبرد آلمان، اسپانیا، برزیل و آرژانتین با یکدیگر. در بازیهای آنها ستارگان پرشماری در لیست 2 تیم حضور مییابند و هر حرکتی از سوی هر بازیکنی میتواند جذاب باشد. اما واقعیت آن است که اکثر بازیهای جام جهانی بویژه در مرحله گروهی، مانند دیدار لهستان و سنگال است؛ 2 تیم منسجم به دنبال ایجاد شگفتی هستند اما به ستاره تیمشان اتکا دارند تا این شگفتی را برایشان رقم بزند. مصر محمد صلاح را دارد که در بازی مقابل روسیه پس از 3 هفته و نیم به میدان رفت، هرچند گل زد اما نتوانست مانع شکست 3 - یک تیمش شود. کلمبیا هم خامس رودریگز را داشت که به دلیل مصدومیت از ناحیه پا، دقایق اندکی را مقابل ژاپن به میدان رفت و او هم نتوانست تیمش را نجات دهد. سادیو مانه، دیگر تکستاره حاضر در جام اما موفق بود. او کمک کرد که سنگال، لهستان و لواندوفسکی را از پیش رو بردارد. همه میدانند که اوضاع از چه قرار است. لواندوفسکی، بازیکن بایرنمونیخ میگوید در بازیهای ملی اغلب تیمهای حریف او را زیر سایه میبرند. به این ترتیب است که همتیمیهای او که برای وستبروم، هالسیتی و لوکوموتیو مسکو بازی میکنند مجبور میشوند بازی را به دست بگیرند. اوضاع برای مانه از لیورپول هم بیتردید همین است. همتیمیهای او از ولوز، بوردو، استوک و اوپن میآیند. ستارگانی مانند لواندوفسکی و مانه معمولا در کنار بازیکنانی بازی میکنند که در قامت خود آنها هستند. اما آنها در تیمهای ملی در کنار بازیکنان ضعیفتری به میدان میروند. مانه در لیورپول کنار صلاح است و لواندوفسکی یکی از ستارگان پرشمار بایرنمونیخ. آنها در باشگاههایشان میدرخشند. اما اوضاع در تیم ملی به گونه دیگری است. آنها حتی در شبی که در بهترین فرمشان نباشند باز هم تکستاره تیمشان هستند. زمانی که توپ به یکی از این ستارگان میرسد همه به بازی توجه میکنند. از این اتفاقات بیشتر هم خواهد افتاد. جام جهانی 48 تیمی در راه است و از سال 2026 یا حتی 2022 اجرایی خواهد شد. زمانی که این اتفاق بیفتد، تیمهای تکستاره بیشتری را خواهیم دید و دیدارهای بیشتری مانند بازی لهستان و سنگال برگزار میشود. در این دیدارها، کاپیتانهای 2 تیم مانند لواندوفسکی و مانه در میانه میدان برای پرتاب سکه حاضر میشوند، با هم عکس میگیرند و سپس به دوئل با هم میپردازند، آن هم در حالی که 20 بازیکن دیگر هم زمین را پر میکنند. اما آیا بیشتر شدن تعداد تیمهای جام جهانی به سود همه است؟ سالهای سال بود که کشورهایی مانند ولز با ستارگانی نظیر رایان گیگز و ایان راش یا ایرلند شمالی با جرج بست نمیتوانستند در بزرگترین رویدادهای فوتبالی دنیا شرکت کنند. ژرژ وهآ که احتمالا بهترین بازیکن آفریقایی تاریخ (و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ) است هرگز نتوانست با لیبریا به جام جهانی برسد. با افزایش تیمها، چنین ستارگانی هم فرصت این را خواهند یافت که به جام جهانی برسند. شاید از این نظر ارزشش را داشته باشد که جام جهانی 48 تیمی شود.