پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایران در تاریخ المپیک، داشتن 2 طلا از یک پارالمپیک را هدف کلیاش نمیداند. ساره جوانمردی حالا که ویترین افتخاراتش پر از مدالهای رنگارنگ جهانی و پارالمپیک در رشته تیراندازی است، به دنبال تکرار مدالها در آینده است. دختر 33 ساله شیرازی که هماکنون دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی و کارمند اداره کل ورزش و جوانان استان فارس است، در مصاحبه با خراسان تاکید کرد برنامهای برای حضور در المپیک ندارد. بانوی اول تیراندازی معلولان ایران و برترین بانوی ورزشکار ماه سپتامبر در نظرسنجی IPC درحالی با کسب 2 طلا از یک پارالمپیک گوی سبقت را از زهرا نعمتی کماندار نامآشنای کشور ربوده که معتقد است نعمتی کارهای بزرگ و ارزشمندی در عرصه ورزش انجام داده است.
علت انتخاب شما به عنوان برترین ورزشکار برتر ماه سپتامبر چه بود ؟
کمیته بینالمللی پارالمپیک(IPC) براساس نتایج ورزشکاران در پارالمپیک2016ریو یک نظرسنجی درخصوص انتخاب برترین ورزشکار خانم در ماه سپتامبر برگزار کرد. نامزدهای کسب عنوان برترین ورزشکار خانم، ورزشکارانی بودند که در رشتههای مختلف در ریو عملکرد خوبی داشتند. رایگیری از دوشنبه گذشته آغاز شد و تا ظهر جمعه ادامه داشت که درنهایت بازهم رای به نفع یک ایرانی تمام شد. پیش از این سیامند رحمان در بخش آقایان به عنوان برترین ورزشکار مرد انتخاب شده بود و در نظرسنجی انتخاب برترین ورزشکار خانم ماه سپتامبر هم من انتخاب شدم. با این انتخاب، یک عنوان به عنوانهای ورزشی من افزوده شد که در نوع خود جای افتخار دارد.
شما پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایران در تاریخ المپیک هستید؛ آن هم به واسطه کسب 2 مدال طلا در یک پارالمپیک(ریو). شاید خیلیها فکر کنند زهرا نعمتی پرافتخارترین باشد. در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟
حقیقت این است که من نمیتوانم خودم را با زهرا نعمتی مقایسه کنم. چون ما 2 ورزشکار با 2 رشته ورزشی متفاوت و 2 نوع معلولیت متفاوت هستیم. ضمن این که همه میدانیم کارهایی که زهرا نعمتی در عرصه ورزشی انجام داده، واقعا کارهای بزرگ و ارزشمندی است. به خصوص کسب سهمیه و حضورش در المپیک. قیاس نمیکنم که حق من بود صاحب عنوان پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایران در تاریخ المپیک باشم یا حق زهرا. هرکسی در جایگاه و رشته خود میتواند بهترین باشد. فقط این را میدانم که ساره جوانمردی بعد از مسابقات پارالمپیک2012 لندن، 4 سال تمام تلاش کرد تا بتواند بهترین عملکرد را در ریو داشته باشد. طی این 4 سال من حدودا در10، 12 مسابقه برونمرزی شرکت کردم که رهآورد حضورم در تمام این رقابتها مدال طلا بود. طی این رقابتها چندین بار رکوردشکنی کرده و رکورد خودم را هم جابهجا کردم. درنهایت به رقابتهای ریو رسیدم و رکوردهایی که در ریو زدم و مدالهایی که کسب کردم. اگر بخواهم عملکرد خودم را طی 4 سال گذشته بررسی کنم، میبینم واقعا به آنچه لیاقتش را داشتم و برایش زحمت کشیده بودم، رسیدم. شاید اگر این اتفاق نمیافتاد به خاطر نتیجه ندادن زحماتم ناامید میشدم. البته نتیجهای که گرفتم صرفا یک نتیجه شخصی نبود. بخشی از آن که به بعد تمرینی و ورزشیام برمیگشت، شخصی بود. اما بخشی هم به حمایتهای کمیته ملی پارالمپیک، فدراسیون جانبازان و معلولان، دعای خیر مردم، حمایت و پشتیبانی خانوادهام برمیگردد. بنابراین تمام این موارد دست به دست هم داد و تبدیل به 2 مدال طلای پارالمپیک شد.
پس میتوان گفت برای رسیدن به 2 طلای پارالمپیک تا حدودی ریاضت هم کشیدهاید.
بیش از تا حدودی(میخندد). شاید اگر طی این 4 سال در تکتک لحظات با من بودید، شرایط تمرینیام را میدیدید، در جریان سفرهای پیاپیام قرار میگرفتید و شاهد تمرینات استانیام بودید که در چه سطح و شدتی انجام میشود، متوجه میشدید طی این مدت از خیلی از چیزها گذشتم. از جمله خانواده، شغل، درس و تفریحاتم. من از تمام اینها زدم تا در پارالمپیک ریو به نتیجه برسم که البته به نتیجه هم رسید. شاید یکسری پوئنهای مثبتم را در برخی زمینهها از دست دادم ولی خوشحالم که دستکم نتیجه زحمات 4 سالهام در ورزش را گرفتم.
آیا قرار است بابت 2 مدال طلای شما در ریو، 2 پاداش(پاداش مدال طلا) دریافت کنید؟
حقیقت این است که درخصوص مسئله پاداش نه بحثی دارم و نه اینکه تاکنون باکسی در این خصوص صحبت کردهام. در مورد سوال شما مبنی بر دریافت 2 پاداش مدال طلا چیزهایی شنیدهام ولی فکر نمیکنم این قضیه صحت داشته باشد.
از قانون مربوط به آن اطلاعی دارید؟
نخیر. نه من و نه خانوادهام هیچوقت به دنبال این مسئله نبودهایم. بنابراین هرطور که دولت محترم و وزارت ورزش صلاح بدانند همان اتفاق خواهد افتاد. من این موضوع را پیگیری نمیکنم.
شما علاوهبر عناوین مختلف جهانی، 3 مدال پارالمپیک در ویترین افتخاراتتان دارید؛ یک برنز (پارالمپیک لندن) و 2 طلا(پارالمپیک ریو). آیا باز هم عنوانی مانده که بخواهید برای رسیدن به آن تلاش کنید؟
اتفاقی که در پارالمپیک ریو افتاد، بار مسئولیت مرا سنگینتر کرد. خیلیها توقع دارند در میدانهای بعدی از جمله بازیهای آسیایی که در پیش داریم، مجددا مدالهایم همچون بازیهای آسیایی گذشته و پارالمپیک تکرار شود. خب این مسئله مسئولیتم را بسیار سنگینتر خواهد کرد. هنوز تقویم رقابتهای سال 2017 به دست من نرسیده تا بدانم چه رقابتهایی را پیشرو داریم ولی قطعا داشتن 2 طلای پارالمپیک نمیتواند هدف کلی من باشد. این مدالها مجددا تکرار خواهد شد، اگر خدای متعال بخواهد. ضمن اینکه من برای تکرار این مدالها از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد.
به دنبال گرفتن سهمیه المپیک نیستید؟
چون همزمان هم درحال ادامه تحصیل هستم و هم شاغل، وقتم پر است و نمیتوانم به موضوع دیگری فکر کنم. ضمن اینکه برنامهای هم برای این کار ندارم. از طرفی فکر میکنم پرچمی که به عنوان پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در پارالمپیک بالا میرود، با پرچمی که با همین عنوان در المپیک افراشته میشود، فرقی با هم ندارند. تنها این موضوع برایم ارزشمند است و مسائل دیگر اهمیتی ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خوان سیچلو، مربیتیم ملی والیبال برخلاف لوزانو قرارداد بلندمدتی با فدراسیون والیبال ایران دارد. او که در کوران جام کنفدراسیون آسیا برای کمک به کادرفنی تیم ملی ب از آرژانتین به تایلند رفته بود، در پایان مسابقات دوباره به زادگاهش برگشت. دستیار اسبق لوزانو در تیم ملی ایران درحالی 28 مهر به کشورمان برگشت که شنیده میشد او به عنوان یکی از گزینههای سرمربیگری تیم ملی، وارد تهران شده است. گفته میشد در جلسهای که قرار بود روز شنبه با حضور محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون و سیچلو برگزار شود، پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی با مرد آرژانتینی مطرح شود. اما گویا این اتفاق اساسا رخ نداده. امیر خوشخبر، سرپرست تیم ملی در گفتوگو با خراسان ضمن تایید برگزاری جلسه بین سیچلو و داورزنی گفت: «این جلسه، جلسه خاصی نبود. سیچلو در این جلسه گزارشی درخصوص المپیک ارائه کرد. چون بعد از پایان المپیک ریو این فرصت پیش نیامده بود که طرفین بنشینند و در خصوص آنچه در ریو گذشته بود با هم صحبتی داشته باشند. لذا در جلسه روز شنبه، سیچلو هم از جانب خود و هم از جانب لوزانو درخصوص عملکرد تیم ملی ایران در المپیک ریو صحبت کرد.» خوشخبر در پاسخ به اینکه آیا در این جلسه پیشنهادی درخصوص قبول سرمربیگری تیم ملی، از سوی فدراسیون با سیچلو مطرح شد یا خیر، گفت: «در جلسهای که روز شنبه برگزار شد، هیچ صحبتی درباره سرمربی تیم ملی مطرح نشده و هیچ پیشنهادی هم به سیچلو در این خصوص داده نشد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد رشنونژاد، ملی پوش جودوی جوانان (55) که در طول 12سال فعالیت در رده نوجوانان و جوانان مدالهای مختلفی را در رویدادهای بینالمللی کسب کرده و یکی از آیندههای سبک وزن جودوی ایران است، به خاطر مشکلات مالی مدالهایش را حراج کرد. او به فارس گفت: «به دلیل مشکلات مالی که دارم تصمیم گرفتهام همه مدالهایم که سرمایه زندگیام است را به حراج بگذارم. اگر مشکلاتم حل نشود، ناچارم با دنیای ورزش خداحافظی کنم. از کسی درخواست کمک مالی ندارم. فقط میخواهم مسئولان ورزش برایم شغلی را فراهم کنند تا یک منبع درآمد داشته باشم و برای ادامه افتخارآفرینی در جودو تلاش کنم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
درگیری خونین در حاشیه رقابتهای کشتی
در جریان درگیری شدید میان تماشاگران در رقابتهای کشتی استان البرز که منجر به پرتاب صندلی شد، 3 نفر زخمی شدند و به اموال سالن کشتی نیز خسارت جدی وارد شد. جواد نورمحمدی، سرپرست هیئت کشتی البرز در این خصوص به ایسنا گفت: «ساعت۱۶:۳۰ جمعه بر اثر درگیری میان 2 فرد سابقهدار که در میان تماشاگران نشسته بودند، متاسفانه تماشاگران دیگر حاضر در سالن نیز به هواخواهی از همشهریان خود وارد این معرکه میشوند و درگیری شدیدی میان تماشاگران حاضر در سالن رخ میدهد که با پرتاب صندلی از سوی 2 گروه و زخمی شدن 2نفر ختم می شود. البته کل درگیری در حدود ۳ دقیقه طول کشید اما پس از آرام شدن اوضاع و جمعآوری شیشههای شکسته و صندلی، نیم ساعت در برگزاری مسابقهها وقفه به وجود آمد.»
بسکتبال دانشجویان ایران به نیمهنهایی نرسید
تیم بسکتبال 3 نفره دانشجویان ایران با شکست مقابل کرواسی از حضور در مرحله نیمهنهایی لیگ جهانی- چین باز ماند. تیم بسکتبال دانشجویان ایران که برای اولین بار با شکست دادن تیمهای قدرتمند آمریکا، صربستان و آفریقای جنوبی به جمع 8 تیم برتر جهان راه یافته بود، در مرحله حذفی از حریف خود کرواسی با نتیجه 21 - 12 شکست خورد و از حضور در مرحله نیمه نهایی بازماند. تیم بسکتبال 3 نفره دانشگاه پیامنور به عنوان نماینده کشورمان در این دوره از مسابقات شرکت کرده بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هر روز منتظر پیامهای شما هستیم. پیامک: 2000999
***
چقدر راحت آقای تاج میگوید برای سفر تیم ملی به چین بیش از یک میلیارد هزینه کردیم. اگر از بیتالمال هزینه شده که خیلیها راضی نیستند. حالا آقای کیروش در هتل 5 ستاره نخوابد بدخواب نمیشود!
چرا کسى به فکر نتایج ضعیف تیم پدیده نیست؟
تیمهای مشهدی پدیده و سیاهجامگان چرا اینقدر بیانگیزه شدهاند. لطفا دستاندرکاران فوتبالی این 2 تیم کاری بکنند تا دیر نشده.
برد بارسلونا مقابل سایپا را به تمامی هواداران کاتالان تبریک میگویم.
در بازی پرسپولیس و استقلال اهواز با توجه به اتفاقات گذشته و سوابق قبلی در ایجاد آشوب و درگیری آقای استاندار و اعضای شورایتامین کجا بودند؟ اظهارات چند هفته پیش مسئولان استان خوزستان در برنامه90 یادمان نرفته!
قابل توجه عزیزی که خطاب به آقای دایی فرموده بودند مربی خوبی نیست؛ ایشان 2 قهرمانی جام حذفی با پرسپولیس و یک قهرمانی لیگ برتر با سایپا دارند.
بر عکس نظر آقای پورموسوی همه بسیج شدند تا پرسپولیس قهرمان نشود، از داور و فدراسیون گرفته تا تیمهای حریف که جنگ روانی علیه پرسپولیس راه انداختهاند.
در خراسان ورزشی شنبه آمده بود این تنشها و خونریزیها کی تمام میشود؟ من در جواب میگویم وقتی این هزینههای سرسامآور ورزش صرف تولید و ایجاد اشتغال برای جوانان بیکار شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بیماری ابوالفضل آرمیده، کشتیگیر 15 ساله کرجی توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. این کشتیگیر نوجوان به دلیل بیماری رودهای تحت شیمیدرمانی قرار گرفته و حتی 15سانتیمتر از روده او برداشته شده است. چهرههای مختلف کشتی از غلامرضا رضایی گرفته تا رضا یزدانی به ملاقات او رفتهاند. به گزارش جامنیوز در این میان کیمیا علیزاده به عنوان نخستین مدالآور ورزش بانوان ایران در رقابتهای المپیک نیز از آرمیده غافل نیست. علیزاده که به تازگی پایش را به تیغ جراحان سپرده در اینستاگرام خود اعلام کرده بخشی از هزینههای درمان این نوجوان را برعهده میگیرد. علیزاده نوشت: «دوستان عزیزم سلام. برای سلامتی قهرمان خوب کشورمان دعا کنیم . ابوالفضل آرمیده امسال برنده مدال برنز نوجوانان آسیا شده اما الان روزهای سختی را میگذراند و در بیمارستان بستری شده. متاسفانه چون به تازگی روی مچ پای مصدومم عمل جراحی داشتم، نمیتوانم بروم عیادت اما به عنوان سفیر لوازم خانگی کن، بخشی از هزینههای درمانی را متقبل میشوم. به یاری خدا، با دلگرمی شما و توجه مسئولان به هزینه سنگین شیمیدرمانی و مراحل درمان، انشاا... هرچه زودتر سلامتی خودش را به دست بیاورد و برای هدف خودش که موفقیت در المپیک هست تلاش کند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محرم نویدکیا، کاپیتان سابق سپاهان که یک خداحافظی متفاوت را در این فوتبال پشت سر گذاشت، ناگفتههای متفاوتی از سالهای حضورش در فوتبال را مطرح کرده است. او در مصاحبه با فارس اعتراف میکند برخی با مشاورههای اشتباه باعث شدند تا او در مقاطعی تصمیمات اشتباه بگیرد.
صحبت در مورد نامگذاری من به عنوان پرافتخارترین بازیکن ایران یک مقدار زیادهخواهی است. من هم مثل همه بازیکنان سپاهان یک بازیکن بودم و مثل خیلی از قدیمیهای این تیم دوست داشتم به تیم شهرم کمک کنم. در سال 77 که مناجاتی مربی سپاهان بود و من به تیم بزرگسالان آمدم خیلی اهل شوخی و سر و صدا نبودم و طبیعت آرامی داشتم. به همین دلیل بزرگترهای تیم دوستم داشتند و کمکم میکردند.
پیوستنم به بوخوم یک مقدار شرایط پیچیدهای داشت. آنها اولین تیمی بودند که با من حرف زدند و پای حرف خود هم ایستادند. با این توضیح که طی 6 ماه اول به خاطر مصدومیت مبلغ کمتری به من تعلق گرفت اما طی 6 ماه دوم قراردادم بهتر شد. من هم شرایط را قبول کردم چون وضعیت زانویم خوب نبود و ترجیح دادم پزشکان آلمانی مرا جراحی کنند. شاید اگر سالمتر بودم اتفاقات بهتری برایم رخ میداد. اگر آن زمان در انتخاب کشور تصمیم بهتری میگرفتم شاید در این عرصه نیز موفقیت بیشتری به دست میآوردم.
آلمان یک فوتبال قدرتی و ماشینی دارد اما واقعیت این است که نوع بازی من ساده و تاکتیکپذیر بود و آن فوتبال درگیرشونده به درد فوتبال من نمیخورد. اگر یک مقدار منطقیتر به فوتبال فکر میکردم، اگر آدمهای قویتری به من مشاوره میدادند، شاید هیچگاه در آن برهه آلمان را انتخاب نمیکردم.
البته مشاور به چند دسته تقسیم میشود. مشاور رسانهای، فوتبالی و حتی خانوادگی. من در مشاوره فوتبالی مشکلی نداشتم چون از کسانی مشورت میگرفتم که آدمهای بزرگی بودند تا اشتباه تصمیم نگیرم. حتی درخصوص انتخاب بین سپاهان و تیم ملی همه گفتند بهتر است با این وضعیت یک تیم را انتخاب کنی چون اگر در هر 2 تیم باشی شاید فوتبالت خیلی زود تمام شود. در مسائل فوتبالی با کسانی که مشورت کردم هیچوقت ضرر نکردم. البته به غیر از سال قبل و آن اتفاقاتی که افتاد و آن هم شاید به خاطر این بود که من به کسانی اعتماد کردم و از آنها ضربه خوردم که اصلا تصور نمیکردم بخواهند از من استفاده کنند. در غیر این صورت امکان نداشت اشتباهات سال قبل را انجام دهم. نه اسم میآورم، نه قضاوت میکنم و فقط میگویم که من نباید اشتباه میکردم.
برنامه90 برای من تمام شده و نمیدانم به این برنامه چه بگویم. امکان ندارد دیگر پایم را در برنامه90 بگذارم چون این برنامه برای من تمام شده است.
دلم نمیخواهد و اصلا موافق نیستم پیراهنم بایگانی شود. چون این آدمها هستند که مهم هستند، نه شمارهها. هرکس دیگری دوست داشته باشد و دلش بخواهد میتواند شماره 4 را بپوشد و من خوشحال میشوم و افتخار میکنم. مشکلی با این موضوع ندارم و فکر نمیکنم اتفاقی بیفتد. از سوی دیگر هیچ انتظاری از باشگاه سپاهان ندارم که برای من کاری انجام دهد چون هر کاری کردم برای دل خودم بوده و لذت آن را بردم. در مورد بازی خداحافظی هم باید بگویم من جلوی ذوبآهن بازی خداحافظیام را کردم.
همیشه دلم میخواست مقابل ذوبآهن خداحافظی کنم. طی چند سال اخیر بارها به این مورد فکر کردم و همیشه در ذهنم بود که مقابل یک تیم اصفهانی خداحافظی کنم و الان هم فرصت مناسبی بود برای این اقدام.
اگر باز هم مرا بخواهند حاضر نیستم به میادین برگردم چون فوتبالم تمام شده است. در یک بازی رسمی خداحافظی کردم و این به صلاح همه است؛ من، هواداران و سپاهان. باید دیگر بنشینم در خانه و تیم هم کار خودش را انجام دهد. آنها هم باید سپاهان را حمایت کنند تا دوباره این تیم به روزهای خوبش برگردد.
به هیچوجه نه به مربیگری، نه کمک مربیگری و نه مدیرعاملی فکر نکردم و الان دلم میخواهد استراحت کنم. تا 3،2 ماه آینده هم از ایران میروم و چند ماهی در آلمان خواهم بود. دلم میخواهد یک مقدار از این محیط دور باشم تا هم خودم به آرامش برسم و هم اینجا نباشم تا سوءتفاهمها بیشتر نشود و تیم هم کار خودش را بکند و همه چیز نرمال پیش برود.
یک عده میگویند هرجا نفر اول نبودم قهر کردم و جنجال بر پا کردم. در این مورد من نمیتوانم حرفی بزنم. اگر حرفی بزنم میگویند از خودش تعریف میکند. در این باره بچهها و کسانی که همراه تیم بودند بهتر میتوانند اظهارنظر کنند. البته شاید در این میان چند نفر مخالف و چند نفر هم موافق باشند و دیدگاه آنها هم نشان میدهد من اینطور بودم که میخواستم نفر اول باشم یا خیر. طی این سالها فوتبالیستها، مربیان و مدیران زیادی به سپاهان آمدند و آنها میتوانند نظر بدهند که من دلم میخواست نفر اول باشم یا اینکه شرایط تیمم را از خودم مهمتر میدیدم. در این سالها دلم میخواست تیمم شرایط خوبی داشته و بهترین باشد و همیشه شرایط تیم را به خودم ترجیح میدادم.
درخصوص سال گذشته که من رفتم و آمدم، باید بگویم دلم نمیخواست با فرکی دیگر کار کنم. اشتباه یا درست نمیدانم. بارها گفتهام خیلی مواقع من هم اشتباه کردم و هیچ بحثی هم در آن نیست.
یکسری میگویند آه فرکی سال گذشته دامن سپاهان را گرفت. نمیدانم چه بگویم. مثلا اگر الان خدای ناکرده فرکی با سایپا نتیجه نگیرد و او را بردارند، آه من است؟ فکر کنم این حرفها، حرفهای غیرمنطقی و دور از فوتبال است و حرفهای آدمهای عامی. من هیچوقت دلم نمیخواهد عامیانه صحبت کنم. البته من هم خیلی مواقع مثل سال قبل منطقی فکر نکردم و خودم هم کار عامیانه کردم، ولی همیشه دلم میخواهد عامیانه فکر نکنم.
من و استیماچ مشکلاتی با هم داشتیم. سال گذشته کلا به مشکل خوردیم و مسائل پیچیده شد و از حد خودش گذشت. مدام دست و پا میزدم و از آقایان خواهش میکردم که کاری کنید تا تیم بهتر شود اما مدام شرایط بدتر میشد. باخت پشت سر باخت. حتی سر تمرین با استیماچ درگیر شدم چون 15بازی نبرده بودیم. بعد از بازی با تیم ازبکستانی در لیگ قهرمانان آسیا استیماچ مدام میخندید در حالی که تماشاگران در تمرین حضور داشتند. من میدانستم آنها چه حسی دارند. بنابراین عصبی شدم و زمانیکه این حرکات استیماچ را دیدم و مشاهده کردم بچهها هم با او میخندند به بچهها گفتم خجالت بکشید از هرهر کرکرتان. اینهایی که اینجا نشستهاند شاید به نان شب محتاج باشند اما عاشق سپاهان هستند و شماها جلوی آنها هرهر میکنید؟ استیماچ از مترجمش پرسید محرم چه میگوید که به او گفتم برایش صحبتهایم را ترجمه کند که او در پاسخ گفت تو نمیخواهد ناراحت شوی و من خودم حواسم به تیم است. من هم گفتم شما بدترین نتایج را گرفتید و هر هفته همین صحبتها را انجام میدهید. نمیفهمم شما چه مربی حرفهای هستید که در 15 بازی یک برد هم ندارید اما هنوز هستید؟ بعد هم در جلسهای استیماچ به من گفت مدیران گفتهاند کاری به امسال نداشته باشم چون قرار است تیم را برای سال آینده درست کنم. درنهایت دیدم وضعیت خیلی پیچیدهتر از این صحبتهاست که بخواهم در موردش با آنها کلنجار بروم. به همینخاطر هم مشکلات ما بیشتر و بیشتر شد.
پس از رفتن استیماچ او مصاحبهای علیه من کرد و گفت خیانت را کسی کرد که قصد کودتا داشت و نویدکیا میخواست همزمان کاپیتان، سرپرست و مدیر باشد. همه این صحبتها را خواندم اما پاسخی نمیدهم تا دیگر واکنشی به همراه نداشته باشد. استیماچ راست میگوید. کاملا به او حق میدهم. من نباید در کار مدیران دخالت میکردم. البته در کار او دخالت نکردم.
با ویسی مشکل نداشتم و فکر میکنم شیطنت یک خبرنگار باعث شد این سوءتفاهم ایجاد شود. یکی از خبرنگاران گفت که ویسی باخت در داربی را گردن شما انداخته. وقتی که خبرنگار آن صحبت را کرد، میتوانستم کمی باهوشتر عمل کنم و با سیاست بیشتری جواب بدهم. چون بالاخره ویسی سرمربی بود و تیمش بعد از 6 سال داربی اصفهان را باخته بود و شاید از لحاظ روحی و روانی شرایط خوبی نداشت. من پاسخ دادم ای کاش بچهها اجازه میدادند من بروم. چون اگر دوباره چند هفته بعد تصمیم به خداحافظی میگرفتم شاید آن بازی را هم میباختیم و دوباره این شکست گردن من میافتاد. این نکته را هم بگویم که من تا 2 روز بعد از خداحافظی به تمرین رفتم تا از بچههای تیم خداحافظی کنم.
شاید در دوران بچگی دلم میخواست در استقلال یا پرسپولیس بازی کنم چون فقط آنها تیمهای بزرگ بودند اما زمانی که خودم در سپاهان بازی کردم، حس کردم میتوانم کار متفاوتی انجام دهم و فکر میکنم این اتفاق هم افتاد. من ضدیتی با استقلال و پرسپولیس ندارم. تازه میگویم هر بازیکنی نباید پیراهن استقلال و پرسپولیس را بپوشد. چون این 2 تیم میلیونها هوادار دارد و کار هر کسی نیست در این 2 تیم بازی کند و باید چیزی فراتر از فوتبالیست معمولی باشد. اما دلم میخواست سپاهان همیشه با آنها مبارزه کند تا خودش را بالا بکشد. این یک مبارزه منفی نبود، بلکه این یک مبارزهای بود که میخواستم سپاهان و خودم را بیشتر نشان دهم.
فرکی لطف کرد و موضوع علاقهمندیم به حیوانات خانگی را در برنامه90 مطرح کرد. من از 6 سالگی پرنده داشتم و خیلی هم آنها را دوست دارم. واقعیت این است که این یک علاقه است و به دنبال درآمدزایی از آنها نیستم. اگر هم درآمدی باشد، خرج نگهداری خودشان میشود. من حتی یک تعدادی از آنها را از اروپا آوردم چون نسل آنها به ایران برمیگشت و دوست داشتم میراث کشورم را به ایران بازگردانم، نه به این خاطر که بخواهم از آنها استفاده کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.