همانطور که در خبرها خواندیم مارچلو لیپی، سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا و گوانگژو به عنوان سرمربی جدید تیم ملی چین انتخاب شد تا در راه جامجهانی هدایت این تیم آسیایی را بر عهده بگیرد. تیم ملی چین در انتخابی جامجهانی با کسب یک امتیاز از ۴ دیدار نمایش ضعیفی داشته و امیدوار است بتواند با لیپی احیا شود و حداقل با قرار گرفتن در رده سوم به دیدار پلیآف برسد. دیدار رفت ایران و چین با تساوی بدون گل به پایان رسید و چینیها باید در بازی برگشت به تهران بیایند و در ورزشگاه آزادی برابر غول آسیا به میدان بروند. به این ترتیب مارچلو لیپی که با دریافت ۱۸ میلیون یورو از سران متمول چینی، تبدیل به گرانقیمتترین مربی تاریخ فوتبال جهان شده در فروردین ماه به لیست بزرگترین مربیانی اضافه خواهد شد که حضور در ورزشگاه آزادی را تجربه کردهاند. به بهانه این اتفاق نگاهی میاندازیم به سرشناسترین چهرههایی که به عنوان مربی و یا بازیکن حضور در تهران و عمدتا ورزشگاه آزادی تهران را تجربه کردهاند.
اوزه بیو (1349)
تیمهای پرسپولیس و بنفیکا روز ۲۱ اسفند ۱۳۴۹ در ورزشگاه امجدیه (شیرودی فعلی) به مصاف هم رفتند که آن بازی با درخشش اوزه بیو ۴- صفر به سود تیم بنفیکا به پایان رسید. بنفیکاییها در یک دیدار دوستانه دیگر پاس تهران را هم ۲- صفر شکست داده بودند.
اووه زیلر (1350)
در اردیبهشت ماه 1350 هامبورگ با ستارگان بزرگ خود برای برگزاری 2 بازی دوستانه با تاج سابق و پرسپولیس به تهران آمد. در این 2 بازی اووه زیلر بزرگ کاپیتان هامبورگیها بود. در اولین بازی هامبورگ موفق شد تاج سابق را با نتیجه 2- یک شکست دهد و در دومین بازی بندرنشینان آلمان با تساوی 2-2 مقابل پرسپولیس متوقف شدند.
پله (1351)
در سال 1351 بازی دوستانهای بین تیم ملی ایران و باشگاه سانتوس برگزار شد. البته این تیم دوم ایران بود که مقابل یاران پله قرار گرفت و تیم ملی اصلی ایران برای بازی با کره شمالی رفته بود. در این بازی پله هتتریک کرد و تک گل ایران را پرویز میرزاحسن به ثمر رساند.
فرانتس بکنباوئر (1351)
ادو لاتک، مربی مشهور بایرن در سال 1351 با تیم بایرن به ایران آمد. اما مسلما چهره محبوبتر و معروفتری هم در بایرن حضور داشت؛ فرانتس بکن باوئر که با لقب قیصر در فوتبال آلمان و جهان ماندگار شد. در آن سال تیم منتخب باشگاههای تهران در یک روز درخشان نتیجه باورنکردنی 6- 3 را مقابل قهرمان باشگاههای آلمان به دست آورد.
گرد مولر (1351)
در سالی که بایرن برای برگزاری 2 بازی دوستانه مقابل منتخب باشگاههای تهران و تیم پاس به تهران آمد یک چهره سرشناس دیگر هم در نوک خط حمله این تیم حضور داشت. در آن سال بایرن با گرد مولر افسانهای به تهران آمد و یکی از گلهای بایرنیها مقابل منتخب تهران هم توسط این مهاجم سرشناس به ثمر رسید.
رباح ماجر (1370)
در سال 1370 در تهران تیم ملی کشورمان به مصاف الجزایر رفت و پنجعلی در آخرین بازی ملی خود مراسم آغاز بازی را با رباح ماجر، کاپیتان و ستاره سرشناس تیم ملی الجزایر برگزار کرد. ایران در این بازی 2-یک پیروز شد اما با شکست در بازی برگشت، قهرمانی جام بین قارهای را به الجزایر داد.
روبرتو دونادونی (1378)
در سال 1378 در جام در جام آسیا استقلال به مصاف الاتحادی رفت که از روبرتو دونادونی سرشناس در ترکیب خود سود میبرد. در بازی رفت تیم الاتحاد با برتری یک- صفر با تک گلی که از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند پیروز شد اما در بازی برگشت در حالی که استقلال تا دقیقه ۸۸ با گل محمود فکری از حریف خود پیش بود در آخرین لحظات بازی اسیر شوت سهمگین روبرتو دونادونی شد و از گردونه رقابتها کنار رفت.
یورگن کلینزمن (1383)
تیم ملی آلمان با تمام ستارگانش برای انجام بازی دوستانه به تهران آمد. این بازی در روز 18 مهر و در حضور بیش از 100 هزار تماشاگر در آزادی انجام شد و آلمان 2- صفر به پیروزی رسید. دیدن چهرههایی مثل بالاک، لام، لمن، کلوزه، شواین اشتایگر، دایسلر، اشنایدر، پودولسکی و... در ورزشگاه آزادی برای تماشاگران عجیب نبود و بیشتر نگاهها به یورگن کلینزمنی دوخته شده بود که بعد از سالها درخشش در مستطیل سبز به عنوان سرمربی کنار زمین ایستاده بود.
زیکو (1384)
در سال 1384 ورزشگاه آزادی میزبان حریف قدرتمندی از شرق آسیا بود. این بار ژاپن با مربی نامآشنایی به نام زیکو به جهنم آزادی آمده بود. زیکو که به پله سفید شهرت دارد در آن بازی اسیر ستارگان دهه 80 فوتبال ایران شد و با باخت 2- یک به همراه تیمش به توکیو برگشت. همین باخت در نهایت منجر به اخراج سرمربی سرشناس ژاپنیها شد.
اولیور کان (1384)
پرسپولیس یک بایرنمونیخ 2؛ این بازی روز ۲۳ دی ۱۳۸۴ در حضور ۶۵ هزار تماشاگر در آزادی به مناسبت خداحافظی احمدرضا عابدزاده انجام شد و بایرنمونیخ ۲-یک پرسپولیس را شکست داد. عابدزاده در دیدار دوستانه پرسپولیس و بایرنمونیخ در تهران رسما خداحافظی کرد تا وداع باشکوهی با دنیای دروازهبانی داشته باشد. او با بدرقه اولیور کان، دروازهبان اسطورهای آلمان و بایرنمونیخ از میدان بیرون رفت و در ورزشگاه آزادی دور افتخار زد.
پائولو مالدینی (1392)
شاید بتوان مالدینی را محبوبترین چهرهای دانست که تاکنون به عنوان میهمان در ورزشگاه آزادی پا به توپ شده. در آذر سال 92 ستارگان سابق میلان با پائولو مالدینی برای برگزاری یک بازی دوستانه مقابل ستارگان سابق پرسپولیس به تهران آمدند.
و ...
شهریور ماه سال گذشته آخرین اکیپ از ستارگان دنیای فوتبال به تهران آمدند تا در دیداری نمادین تیمهای فوتبال منتخب ستارگان فوتبال جهان و ایران به نفع بیماران ام.اس برابر همدیگر قرار بگیرند. در این بازی ستارگاتی همچون فابیو کاناوارو، فرناندو هیهرو، فرناندو کوتو، گایزکا مندییتا، لوئیس فیگو، روبرتو کارلوس، میشل سالگادو، ادگار داویدز، مارسل دسایی و دوایت یورک در ورزشگاه آزادی تهران پا به توپ شدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هفته یازدهم رقابتهای لیگ دسته اول فوتبال دیروز در حالی با برگزاری ۹ مسابقه پیگیری شد که با برتری تیم خونه به خونه در مازندران و توقف سپیدرود مقابل راهآهن تهران شاگردان مرزبان صدر جدول را از نماینده گیلان گرفتند و به لطف تفاضل گل بهتر در صدر جدول ایستادند. روز گذشته در مهمترین بازی این هفته، تیم فوتبال نساجی قائمشهر در ورزشگاه وطنی میزبان دیگر تیم مازندرانی یعنی خونهبهخونه بابل بود و با نتیجه 2-یک مغلوب شد تا تیم میزبان 22 امتیازی شود و به صدر برود. روز گذشته تیمهای مدعی ملوان و گلگهر سیرجان هم مقابل حریفانشان به پیروزی رسیدند تا رقابت در صدر جدول داغ شود.
نساجی مازندران یک خونهبهخونه 2
مس کرمان2 فولاد یزد صفر
راهآهن صفر سپیدرود رشت صفر
ملوان یک بادران تهران صفر
فجر سپاسی صفر خیبر خرمآباد یک
گل گهرسیرجان 4 استقلال اهواز صفر
اکسین البرز یک مس رفسنجان یک
ایرانجوان بوشهر یک پارس جنوبی 2
نفت مسجدسلیمان یک آلومینیوم اراک یک
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شکست آلکمار در حضور 90 دقیقهای جهانبخش
آلکمار در حضور جهانبخش مقابل خرونینگن متحمل شکست شد. از هفته دهم لیگ هلند دیروز آلکمار که علیرضا جهانبخش را در اختیار دارد به مصاف خرونینگن رفت. این دیدار با نتیجه 2- صفر به سود خرونینگن خاتمه یافت. جهانبخش که در لیگ اروپا مقابل نماینده رژیم اشغالگر قدس حاضر نشد در این دیدار از ابتدا در میدان حضور داشت و 90 دقیقه برای تیمش توپ زد. در جدول لیگ هلند آلکمار با 16 امتیاز ششم است.
سجاد نیم فصل در استقلال
با اینکه علی قربانی و کاوه رضایی عملکرد نسبتا خوبی در ترکیب استقلال داشتهاند اما خیال منصوریان هنوز بابت خط حمله تیمش راحت نیست. او خلا یک مهاجم گلزن را در ترکیب تیمش احساس میکند و به همین دلیل به دنبال اضافه کردن یک فوروارد به تیمش است. تنها گزینه او هم سجاد شهباززاده است که در آنالیا اسپور ترکیه شرایط خوبی ندارد و مدتهاست که شایعه بازگشت او به استقلال شنیده میشود. خبرآنلاین درباره آخرین وضعیت این بازیکن نوشته: «سجاد در ترکیه نتوانسته به چیزی که میخواست برسد و به همین دلیل احتمال بازگشتش به استقلال قوت بیشتری گرفته است. تازهترین اخبار حکایت از آن دارد که در نیم فصل سجاد و استقلال قول و قرار مذاکره گذاشتهاند و به احتمال فراوان این بازیکن به جمع آبیها بازمیگردد».
حمایت عجیب سردار آزمون از گلگهر سیرجان
سردار آزمون، بازیکن تیم ملی کشورمان حمایت خود از تیم گلگهر سیرجان را اعلام کرد. سردار آزمون که این روزها در روسیه بسر میبرد ظاهرا نتایج لیگ یک ایران را هم به خوبی دنبال میکند. آزمون دیروز و در حالی که هنوز مسابقات لیگ یک تمام نشده بود، پستی در صفحه اینستاگرام خود قرار داد که در آن حمایت خود از تیم گلگهر سیرجان را اعلام کرد! او در این پست و در حالی که بازی هنوز تمام نشده بود و گلگهر 2- صفر از استقلال اهواز جلو افتاد، نوشت: «ماشاا... گلگهر. شهر دوم من. انشاا... همینجوری ادامه بدین». این پیام در حالی روی صفحه شخصی سردار آزمون قرار گرفته بود که گلگهر در پایان با نتیجه 4- صفر از سد استقلال اهواز گذشت. اینکه چرا سیرجان تیم دوم آزمون است، هم جای سوال دارد؛ چراکه پدر و مادر سردار آزمون اهل گلستان هستند و ظاهرا هیچکدام ارتباطی با سیرجان ندارند. حالا باید منتظر واکنش بعدی سردار آزمون ماند تا مشخص شود کدامیک از عوامل این تیم اهل گلستان است یا با او ارتباط دوستانهای دارد که باعث شد سردار از سیرجان به عنوان شهر دوم خود نام ببرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد قاضی، مهاجم نفت تهران در این فصل یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان تیمش بوده و در حال حاضر با 6 گلزده در صدر جدول گلزنان قرار دارد. قاضی در مورد شرایط نفت تهران، شانس خودش برای کسب عنوان آقای گلی و مسائل مختلف دیگر به سوالات پاسخ داده که مشروح آن در ادامه میآید.
بازی با ذوبآهن چطور بود؟
ما در نیمه اول شرایط خوبی نداشتیم و گل خوردیم. از اواخر این نیمه فشار روی دروازه ذوبآهن را بیشتر کردیم و در نیمه دوم هم تیم برتر میدان بودیم. خوشبختانه در دقایق پایانی توانستیم 2 بار گل بزنیم و به یک برد شیرین دست پیدا کنیم. آقای دایی در نیمه دوم تعویضهایی انجام داد که حریف را از لحاظ تاکتیکی تحت فشار قرار بدهیم. این باعث شد مدافعان ذوبآهن اشتباه کنند و ما 2 بار به گل رسیدیم.
مثل اینکه آقای گلی را نشانه گرفتهای؟
خوشحالم که برای تیمم در این بازی گل زدم ولی موفقیت نفت از هر چیزی مهمتر است. من سعی میکنم بازی به بازی جلو بروم و به آقای گلی توجهی ندارم. باید از زحمات بازیکنان و کادر فنی هم تشکر کنم. این گلها فقط نتیجه کار خودم نبوده است.
شانس قهرمانی نفت چقدر است؟
خیلی زود است در این مورد صحبت کنیم. ما بازیهای بسیار سختی در پیش داریم و تیمهای دیگر هم دنبال قهرمانی هستند. فاکتورهای مختلفی برای قهرمان شدن یک تیم وجود دارد و از حالا پیشبینی در این زمینه خیلی زود است.
فکر میکنی با ادامه این روند به تیم ملی دعوت شوی؟
3 سال است که به تیم ملی فکر میکنم. ما بازیکنان خوبی در تیم ملی داریم و من هم تلاش میکنم تا نظر کیروش را جلب کنم. دلم برای تیم ملی و کار کردن با کیروش تنگ شده است. امیدوارم این لیاقت را داشته باشم و دوباره پیراهن تیم ملی را بر تن کنم.
چرا چند سال از تیم ملی دور افتادی؟
به هر حال یکسری از اتفاقات دست به دست هم داد. بازیکنان دیگر هم خوب کار کردند، در ضمن من در آخرین اردوی تیم ملی یک مصدومیت بد داشتم و این موضوع نقش مهمی در دوری من داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازگشت به استمفوردبریج و ملاقات دوباره با شاگردان قدیمی چندان به مذاق آقای خاص خوش نیامد چرا که چلسی در خانه جشنواره گل به راه انداخت و شیاطین سرخ را با شکست مفتضحانه 4 – صفر بدرقه کرد. منچستریونایتد خیلی سریع قافیه را به چلسی باخت و در حالیکه تنها 40 ثانیه از شروع بازی نگذشته بود، پدرو موفق شد با یک نفوذ دیدنی سریعترین گل فصل جاری لیگ برتر را به ثمر برساند. روی تعلل و پوشش ضعیف اسمالینگ و دنی بلیند، پدرو در همان ثانیههای ابتدایی با دخهآ تک به تک شد و کار شاگردان خوزه را سخت کرد. پس از آن هم در دقیقه 21 روی ضربه کرنر هازارد، توپ پشت محوطه 6 قدم به گری کیهیل رسید و او هم با ضربهای محکم دروازه دخهآ را باز کرد. در ادامه بازیکنان منچستریونایتد پشت محوطه جریمه چلسی توپ را به چرخش در آوردند اما کاری از پیش نبردند. نیمه اول با همان ۲ گل چلسی به پایان رسید. در نیمه دوم هم آبیپوشان لندنی توسط کاستا به گل سوم رسیدند اما به دلیل آفساید داور آن را مردود اعلام کرد. شاگردان کونته که عطش فراوانی برای گلزنی مجدد داشتند در دقیقه 62 توسط هازارد و با یک شوت تماشایی سومین گل را هم زدند و عملا اجازه هرگونه خودنمایی را از تیم آقای خاص گرفتند. در دقیقه 70 انگولو کانته، خرید جدید مربی ایتالیایی در این فصل خودی نشان داد و اختلاف را به 4 گل رساند. پس از آن هم شاگردان مورینیو هرچه زدند به در بسته خورد و به این ترتیب آقای خاص و شاگردانش با تلخکامی استمفوردبریج را ترک کردند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که این روزها بحث بلیتفروشی الکترونیکی و چگونگی و چرایی واگذاری آن به یک شرکت خصوصی به مدت 11 سال و تحت قرارداد BOT سوژه رسانههاست و پس از ورود چند هفته پیش برنامه 90 به این موضوع، دیگر رسانهها و سایتها نیز به این سوژه داغ پرداختهاند و نسبت به برداشت 35 درصدی این شرکت از سهم بلیتفروشی انتقاد کردهاند. به گزارش مهر، مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال 2 روز پیش واقعیت تلخی درباره فوتبال افشا کرد. او که شنبه در مجمع سالانه فوتبال استان فارس حضور یافته بود در حاشیه مجمع درباره مباحث مختلف فوتبال ملی و باشگاهی و فوتسال صحبت کرده و لابهلای صحبتهایش ماجرای جذاب و عجیبی را بازگو کرد. رئیس فدراسیون فوتبال با اشاره به مشکلات مالی این فدراسیون از درآمد 14میلیاردی یک سامانه مخابراتی گفت و از طلب 6 میلیون دلاری فدراسیون فوتبال ایران از فیفا و AFC خبر داد و بودجه فدراسیون فوتبال را نیز 15 میلیون دلار عنوان کرد که همه این اعداد و ارقام عنوان شده برای فوتبالدوستان و اهالی فوتبال جالب و حتی عجیب بود اما رقم 14 میلیارد، هوش از سر مخاطبان پراند! البته درباره بودجه فدراسیون فوتبال و طلبهای ایران از فیفا و AFC پیشتر نیز مطالبی عنوان شده بود که تا حدودی به مبالغ ذکر شده توسط تاج نزدیک بود و با اعلام رسمی رئیس فدراسیون فوتبال دیگر شک و شبهه و گمانهزنیها از بین رفت اما اشاره او به درآمد 14 میلیاردی یک سامانه مخابراتی از دیدار سنتی پرسپولیس و استقلال مثل یک شوک به فوتبال و اهالیاش بود. در شرایطی که اکثر باشگاههای لیگ برتری از جمله پرسپولیس و استقلال با مشکلات عدیده مالی دست و پنجه نرم میکنند و از بدقولی اسپانسرها برای تامین منابع مالی شکایت دارند، یک سامانه مخابراتی وسط دعوای سرخابی و سازمان لیگ برتر و میان بحث داغ بلیتفروشی راحت و بیدغدغه 14 میلیارد کاسب میشود و جالب اینکه نه برنامه 90 و نه دیگر رسانهها به آن نمیپردازند و در سکوت خبری 14 میلیارد تومان از کف سرخابی و سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال میرود؛ 14 میلیاردی که اگر حتی نیمی از آن هم به بدنه باشگاههای پرسپولیس و استقلال تزریق میشد سرخابی پایتخت حداقل تا نیم فصل بیدغدغه به کارشان ادامه میدادند و چه بسا میتوانستند از این درآمد میلیاردی بخشی از بدهیهای خارجی و داخلیشان را تسویه کنند و بدون استرس و نگرانی بابت کسر امتیاز فقط به فوتبال و رقابت در لیگ فکر کنند. البته تاج تاکید کرده که از این سامانه شکایت کرده و جلساتی نیز با باشگاههای پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی برگزار کردهاند که سامانه ۳۰۹۰ به تمام باشگاههای کشور اختصاص پیدا کند نه اینکه برخی از سامانهها ایجاد شود و پولهای آنچنانی را برداشت کنند.
در همه جای دنیا راههای مختلفی برای پرداخت حقوق فوتبال و درآمدزایی این رشته وجود دارد که یکی از مهمترین و به رسمیت شناختهشدهترین آنها حق پخش تلویزیونی است که متاسفانه تا امروز فدراسیون فوتبال هرچه تلاش کرده نتوانسته این مهم را تحقق ببخشد. راه دیگر درآمدزایی فوتبال تبلیغات محیطی و سامانههای تبلیغاتی است که در این مورد نیز ظاهرا فدراسیون فوتبال ایران و باشگاهها حسابی متضرر شدهاند و سودی عایدشان نشده است. بلیتفروشی نیز یکی دیگر از راههای درآمدزایی فوتبال است که در این مورد حداقل یک قراردادی بین فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و یک شرکت خصوصی وجود دارد و سهم هر یک از طرفین و باشگاهها نیز مشخص شده هرچند عدهای به سهم برداشت شرکتی که گفته میشود 35 درصد است اعتراض و انتقاد دارند. با این حال در شرایطی که حق پخش تلویزیونی داده نمیشود و سامانههای تبلیغاتی نیز سهم قابل توجهی از درآمد حاصله را برای خود برمیدارند به نظر میرسد بلیتفروشی تنها راه قانونی باقیمانده برای باشگاهها برای کسب درآمد ولو درآمدی نه چندان مطلوب و تامینکننده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کابینه روحانی در فاصله 8 ماه مانده به پایان عمر دولت یازدهم، دچار تغییرات قابل تاملی شد. تغییراتی که شاید بیارتباط با آغاز به کار رسمی مجلس دهم نبود. استعفای 3 وزیر آموزشوپرورش، ارشاد و ورزش در بازه زمانی کوتاه و نزدیک به هم خود علامت سوال بزرگی بود. دامنه این تغییرات در کابینه، در حالی دامنگیر وزیر ورزش شد که هنوز رکوردشکنی مجلس نهم در مخالفت با 3 وزیر پیشنهادی روحانی برای تصدی پست وزارت ورزش گوشه ذهنمان مانده. مسعود سلطانیفر، سیدرضا صالحیامیری و نصرا... سجادی هر 3 از جمله افرادی بودند که موفق نشدند از مجلس نهم رای اعتماد بگیرند. مخالفان سلطانیفر معتقد بودند با تصدی او بر وزارت ورزش پای سیاسیون و غیر ورزشیها به این وزارتخانه باز میشود. نداشتن تخصص در حوزه ورزش از دیگر ایرادهایی بود که به او گرفته میشد. مخالفان جدی صالحیامیری در مجلس گذشته هم عدم ارائه برنامه دقیق در حوزه ورزش، کلیگویی در این امر را ملاک قرار دادند تا این گزینه هم با بیاعتمادی نمایندگان مجلس نهم مواجه شود. مجلس مذکور نصرا... سجادی را هم واجد صلاحیت لازم برای تصدی کرسی عالی وزارت ورزش ندانست تا کار به بررسی گزینه چهارم کشیده شود. محمود گودرزی در حالی بعد از گذشت 3 ماه از آغاز به کار دولت تدبیر و امید طلسم کرسی وزارت ورزش را شکست که طی ۳۵ ماه حضورش در این وزارتخانه هرگز نتوانست انتظارات جامعه ورزش را برآورده کند و در نهایت استعفایش را تقدیم رئیسجمهور کرد تا صندلی مدیریت وزارت ورزش به نصرا... سجادی به عنوان سرپرست جدید سپرده شود. هرچند که شاید تعداد مخالفان گودرزی از موافقانش بیشتر بود اما نکته جالب اینکه برخی از همان مخالفان که اتفاقا سابقه حضور در مجلس نهم را هم داشتند معتقد بودند استعفای گودرزی در مجموع به ضرر ورزش کشور است و نمیارزید در این مقطع زمانی ورزش کشور دچار چنین بیثباتی شود. موضوع اما آنجا جالبتر میشود که روحانی برای اداره وزارت ورزش بازهم مهرههایی رو کرده که پیشتر یکبار عدم اعتماد مجلس را به خود دیدهاند. او دیروز مسعود سلطانیفر را رسما به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. حال باید منتظر ماند و دید مجلس دهم این بار به خواسته روحانی رای مثبت میدهد یا خیر.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حضور خسرو حیدری، بازیکن باتجربه استقلال در ترکیب فیکس این تیم برای بازی با سایپا همانقدر عجیب بود که بازی دادن بختیار رحمانی هافبک شماره 7 آبیها! هر دوی این بازیکنان در بازی استقلال مقابل سیاهجامگان به دلایل مختلف از بازی خارج شدند و با توجه به مصدومیت حیدری و رفتار عجیب بختیار پس از تعویض تصور میشد این 2 بازیکن در ترکیب تیمشان مقابل سایپا نباشند. با این حال هر 2 مقابل سایپا حضور یافتند و تقریبا یک نیمه هم بیشتر بازی نکردند تا بابت بازی دادن به بازیکن مصدوم و بازیکن بیانضباط کادر فنی و مسئولان تیم استقلال مورد انتقاد قرار بگیرند. پس از بازگشت استقلال از مشهد رسیدن یا نرسیدن خسرو حیدری به بازی با سایپا که دقایق ابتدایی بازی با سیاهجامگان مصدوم شده بود سوژه رسانهها شد و هواداران استقلال هم در فضای مجازی پیگیر وضعیت بازیکن تاثیرگذار تیمشان بودند تا اینکه اعلام شد خسرو مصدومیتش جزئی است و به بازی با سایپا میرسد. بازیکن باتجربه آبیها که بیشتر حملات استقلال توسط او طراحی میشود با وجود رسیدن به بازی با سایپا نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد و منصوریان در نیمه دوم او را تعویض کرد و محسن کریمی جوان را به زمین فرستاد که اتفاقا این تعویض جواب داد و آبیها توسط بازیکن تازهواردشان به گل رسیدند. حالا پس از این اتفاقات شایعاتی درباره چرایی بازی کردن خسرو حیدری و احتمال تشدید مصدومیت او شنیده میشود. حیدری که مدتهاست دیگر به تیم ملی دعوت نمیشود و پشت خط مانده برای آنکه دوریاش از تیم ملی بیشتر نشود باید بازی کند و جلوی چشم کارلوس کیروش و دستیارانش باشد تا شاید دوباره در لیست کیروش قرار بگیرد. بر اساس شنیدهها خسرو حیدری در حالی مقابل سایپا یک نیمه برای استقلال بازی کرد که شرایط حضور در مسابقه رسمی را نداشته و کادر پزشکی این تیم حضور او در بازی را منع کرده بوده اما این بازیکن به اصرار خودش بازی کرده است. حالا با حضور یک نیمهای تقریبا بدون بازده خسرو مقابل سایپا ظاهرا مصدومیتش تشدید شده و حالا باید تا مدتها مشتری کلینیک استقلال و دکتر نوروزی و همکارانش باشد تا به بهبودی کامل برسد. خسرو حیدری دیروز با وجود تعطیل بودن تمرینات این تیم به کلینیک فیزیوتراپی استقلال رفت تا تمرینات اختصاصی خود را انجام دهد اما حضور او در بازی با فولاد در هالهای از ابهام قرار دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احتمال اینکه کاپیتان محبوب قرمزها بار دیگر به آنفیلد برگردد، بیش از پیش شده و حتی یورگن کلوپ نیز این احتمال را رد نکرد. استیون جرارد، اسطوره باشگاه لیورپول اعلام کرد که دوره حضور او در باشگاه لسآنجلسگلکسی آمریکا به پایان رسیده است. به گزارش لیورپول اکو، جرارد 36 ساله که در جولای 2015 از لیورپول به باشگاه آمریکایی پیوست، در صفحه شخصی خودش در فضای مجازی یک پیام خداحافظی و قدردانی از این باشگاه منتشر کرد. او در این خصوص گفت: «زندگی در لسآنجلس و بازی برای هواداران فوقالعاده باشگاه گلکسی، یک امتیاز ویژه برای من بود. شما در این جا به گونهای بودید که من احساس کنم در خانه هستم. این شهر و این باشگاه همیشه در قلب من جایگاه خاصی خواهد داشت، متشکرم.» پس از این مصاحبه، نشریات انگلستان شایعه حضور مجدد او را در لیورپول مطرح کردهاند و یورگن کلوپ، سرمربی باشگاه لیورپول نیز با صحبتهایش، احتمال رخ دادن این اتفاق را بیشتر کرد: «درهای لیورپول همیشه به روی استیون جرارد باز خواهد بود. نمیتوانید تصور کنید که چقدر او اینجا مقبول است. بنابراین هیچ مشکلی نیست ولی تمام صحبتهای ما درباره آینده او محرمانه خواهد بود. من اینطور استیوی را میشناسم و خودم را نیز به همین شکل.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایران در تاریخ المپیک، داشتن 2 طلا از یک پارالمپیک را هدف کلیاش نمیداند. ساره جوانمردی حالا که ویترین افتخاراتش پر از مدالهای رنگارنگ جهانی و پارالمپیک در رشته تیراندازی است، به دنبال تکرار مدالها در آینده است. دختر 33 ساله شیرازی که هماکنون دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی و کارمند اداره کل ورزش و جوانان استان فارس است، در مصاحبه با خراسان تاکید کرد برنامهای برای حضور در المپیک ندارد. بانوی اول تیراندازی معلولان ایران و برترین بانوی ورزشکار ماه سپتامبر در نظرسنجی IPC درحالی با کسب 2 طلا از یک پارالمپیک گوی سبقت را از زهرا نعمتی کماندار نامآشنای کشور ربوده که معتقد است نعمتی کارهای بزرگ و ارزشمندی در عرصه ورزش انجام داده است.
علت انتخاب شما به عنوان برترین ورزشکار برتر ماه سپتامبر چه بود ؟
کمیته بینالمللی پارالمپیک(IPC) براساس نتایج ورزشکاران در پارالمپیک2016ریو یک نظرسنجی درخصوص انتخاب برترین ورزشکار خانم در ماه سپتامبر برگزار کرد. نامزدهای کسب عنوان برترین ورزشکار خانم، ورزشکارانی بودند که در رشتههای مختلف در ریو عملکرد خوبی داشتند. رایگیری از دوشنبه گذشته آغاز شد و تا ظهر جمعه ادامه داشت که درنهایت بازهم رای به نفع یک ایرانی تمام شد. پیش از این سیامند رحمان در بخش آقایان به عنوان برترین ورزشکار مرد انتخاب شده بود و در نظرسنجی انتخاب برترین ورزشکار خانم ماه سپتامبر هم من انتخاب شدم. با این انتخاب، یک عنوان به عنوانهای ورزشی من افزوده شد که در نوع خود جای افتخار دارد.
شما پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایران در تاریخ المپیک هستید؛ آن هم به واسطه کسب 2 مدال طلا در یک پارالمپیک(ریو). شاید خیلیها فکر کنند زهرا نعمتی پرافتخارترین باشد. در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟
حقیقت این است که من نمیتوانم خودم را با زهرا نعمتی مقایسه کنم. چون ما 2 ورزشکار با 2 رشته ورزشی متفاوت و 2 نوع معلولیت متفاوت هستیم. ضمن این که همه میدانیم کارهایی که زهرا نعمتی در عرصه ورزشی انجام داده، واقعا کارهای بزرگ و ارزشمندی است. به خصوص کسب سهمیه و حضورش در المپیک. قیاس نمیکنم که حق من بود صاحب عنوان پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایران در تاریخ المپیک باشم یا حق زهرا. هرکسی در جایگاه و رشته خود میتواند بهترین باشد. فقط این را میدانم که ساره جوانمردی بعد از مسابقات پارالمپیک2012 لندن، 4 سال تمام تلاش کرد تا بتواند بهترین عملکرد را در ریو داشته باشد. طی این 4 سال من حدودا در10، 12 مسابقه برونمرزی شرکت کردم که رهآورد حضورم در تمام این رقابتها مدال طلا بود. طی این رقابتها چندین بار رکوردشکنی کرده و رکورد خودم را هم جابهجا کردم. درنهایت به رقابتهای ریو رسیدم و رکوردهایی که در ریو زدم و مدالهایی که کسب کردم. اگر بخواهم عملکرد خودم را طی 4 سال گذشته بررسی کنم، میبینم واقعا به آنچه لیاقتش را داشتم و برایش زحمت کشیده بودم، رسیدم. شاید اگر این اتفاق نمیافتاد به خاطر نتیجه ندادن زحماتم ناامید میشدم. البته نتیجهای که گرفتم صرفا یک نتیجه شخصی نبود. بخشی از آن که به بعد تمرینی و ورزشیام برمیگشت، شخصی بود. اما بخشی هم به حمایتهای کمیته ملی پارالمپیک، فدراسیون جانبازان و معلولان، دعای خیر مردم، حمایت و پشتیبانی خانوادهام برمیگردد. بنابراین تمام این موارد دست به دست هم داد و تبدیل به 2 مدال طلای پارالمپیک شد.
پس میتوان گفت برای رسیدن به 2 طلای پارالمپیک تا حدودی ریاضت هم کشیدهاید.
بیش از تا حدودی(میخندد). شاید اگر طی این 4 سال در تکتک لحظات با من بودید، شرایط تمرینیام را میدیدید، در جریان سفرهای پیاپیام قرار میگرفتید و شاهد تمرینات استانیام بودید که در چه سطح و شدتی انجام میشود، متوجه میشدید طی این مدت از خیلی از چیزها گذشتم. از جمله خانواده، شغل، درس و تفریحاتم. من از تمام اینها زدم تا در پارالمپیک ریو به نتیجه برسم که البته به نتیجه هم رسید. شاید یکسری پوئنهای مثبتم را در برخی زمینهها از دست دادم ولی خوشحالم که دستکم نتیجه زحمات 4 سالهام در ورزش را گرفتم.
آیا قرار است بابت 2 مدال طلای شما در ریو، 2 پاداش(پاداش مدال طلا) دریافت کنید؟
حقیقت این است که درخصوص مسئله پاداش نه بحثی دارم و نه اینکه تاکنون باکسی در این خصوص صحبت کردهام. در مورد سوال شما مبنی بر دریافت 2 پاداش مدال طلا چیزهایی شنیدهام ولی فکر نمیکنم این قضیه صحت داشته باشد.
از قانون مربوط به آن اطلاعی دارید؟
نخیر. نه من و نه خانوادهام هیچوقت به دنبال این مسئله نبودهایم. بنابراین هرطور که دولت محترم و وزارت ورزش صلاح بدانند همان اتفاق خواهد افتاد. من این موضوع را پیگیری نمیکنم.
شما علاوهبر عناوین مختلف جهانی، 3 مدال پارالمپیک در ویترین افتخاراتتان دارید؛ یک برنز (پارالمپیک لندن) و 2 طلا(پارالمپیک ریو). آیا باز هم عنوانی مانده که بخواهید برای رسیدن به آن تلاش کنید؟
اتفاقی که در پارالمپیک ریو افتاد، بار مسئولیت مرا سنگینتر کرد. خیلیها توقع دارند در میدانهای بعدی از جمله بازیهای آسیایی که در پیش داریم، مجددا مدالهایم همچون بازیهای آسیایی گذشته و پارالمپیک تکرار شود. خب این مسئله مسئولیتم را بسیار سنگینتر خواهد کرد. هنوز تقویم رقابتهای سال 2017 به دست من نرسیده تا بدانم چه رقابتهایی را پیشرو داریم ولی قطعا داشتن 2 طلای پارالمپیک نمیتواند هدف کلی من باشد. این مدالها مجددا تکرار خواهد شد، اگر خدای متعال بخواهد. ضمن اینکه من برای تکرار این مدالها از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد.
به دنبال گرفتن سهمیه المپیک نیستید؟
چون همزمان هم درحال ادامه تحصیل هستم و هم شاغل، وقتم پر است و نمیتوانم به موضوع دیگری فکر کنم. ضمن اینکه برنامهای هم برای این کار ندارم. از طرفی فکر میکنم پرچمی که به عنوان پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در پارالمپیک بالا میرود، با پرچمی که با همین عنوان در المپیک افراشته میشود، فرقی با هم ندارند. تنها این موضوع برایم ارزشمند است و مسائل دیگر اهمیتی ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محرم نویدکیا، کاپیتان سابق سپاهان که یک خداحافظی متفاوت را در این فوتبال پشت سر گذاشت، ناگفتههای متفاوتی از سالهای حضورش در فوتبال را مطرح کرده است. او در مصاحبه با فارس اعتراف میکند برخی با مشاورههای اشتباه باعث شدند تا او در مقاطعی تصمیمات اشتباه بگیرد.
صحبت در مورد نامگذاری من به عنوان پرافتخارترین بازیکن ایران یک مقدار زیادهخواهی است. من هم مثل همه بازیکنان سپاهان یک بازیکن بودم و مثل خیلی از قدیمیهای این تیم دوست داشتم به تیم شهرم کمک کنم. در سال 77 که مناجاتی مربی سپاهان بود و من به تیم بزرگسالان آمدم خیلی اهل شوخی و سر و صدا نبودم و طبیعت آرامی داشتم. به همین دلیل بزرگترهای تیم دوستم داشتند و کمکم میکردند.
پیوستنم به بوخوم یک مقدار شرایط پیچیدهای داشت. آنها اولین تیمی بودند که با من حرف زدند و پای حرف خود هم ایستادند. با این توضیح که طی 6 ماه اول به خاطر مصدومیت مبلغ کمتری به من تعلق گرفت اما طی 6 ماه دوم قراردادم بهتر شد. من هم شرایط را قبول کردم چون وضعیت زانویم خوب نبود و ترجیح دادم پزشکان آلمانی مرا جراحی کنند. شاید اگر سالمتر بودم اتفاقات بهتری برایم رخ میداد. اگر آن زمان در انتخاب کشور تصمیم بهتری میگرفتم شاید در این عرصه نیز موفقیت بیشتری به دست میآوردم.
آلمان یک فوتبال قدرتی و ماشینی دارد اما واقعیت این است که نوع بازی من ساده و تاکتیکپذیر بود و آن فوتبال درگیرشونده به درد فوتبال من نمیخورد. اگر یک مقدار منطقیتر به فوتبال فکر میکردم، اگر آدمهای قویتری به من مشاوره میدادند، شاید هیچگاه در آن برهه آلمان را انتخاب نمیکردم.
البته مشاور به چند دسته تقسیم میشود. مشاور رسانهای، فوتبالی و حتی خانوادگی. من در مشاوره فوتبالی مشکلی نداشتم چون از کسانی مشورت میگرفتم که آدمهای بزرگی بودند تا اشتباه تصمیم نگیرم. حتی درخصوص انتخاب بین سپاهان و تیم ملی همه گفتند بهتر است با این وضعیت یک تیم را انتخاب کنی چون اگر در هر 2 تیم باشی شاید فوتبالت خیلی زود تمام شود. در مسائل فوتبالی با کسانی که مشورت کردم هیچوقت ضرر نکردم. البته به غیر از سال قبل و آن اتفاقاتی که افتاد و آن هم شاید به خاطر این بود که من به کسانی اعتماد کردم و از آنها ضربه خوردم که اصلا تصور نمیکردم بخواهند از من استفاده کنند. در غیر این صورت امکان نداشت اشتباهات سال قبل را انجام دهم. نه اسم میآورم، نه قضاوت میکنم و فقط میگویم که من نباید اشتباه میکردم.
برنامه90 برای من تمام شده و نمیدانم به این برنامه چه بگویم. امکان ندارد دیگر پایم را در برنامه90 بگذارم چون این برنامه برای من تمام شده است.
دلم نمیخواهد و اصلا موافق نیستم پیراهنم بایگانی شود. چون این آدمها هستند که مهم هستند، نه شمارهها. هرکس دیگری دوست داشته باشد و دلش بخواهد میتواند شماره 4 را بپوشد و من خوشحال میشوم و افتخار میکنم. مشکلی با این موضوع ندارم و فکر نمیکنم اتفاقی بیفتد. از سوی دیگر هیچ انتظاری از باشگاه سپاهان ندارم که برای من کاری انجام دهد چون هر کاری کردم برای دل خودم بوده و لذت آن را بردم. در مورد بازی خداحافظی هم باید بگویم من جلوی ذوبآهن بازی خداحافظیام را کردم.
همیشه دلم میخواست مقابل ذوبآهن خداحافظی کنم. طی چند سال اخیر بارها به این مورد فکر کردم و همیشه در ذهنم بود که مقابل یک تیم اصفهانی خداحافظی کنم و الان هم فرصت مناسبی بود برای این اقدام.
اگر باز هم مرا بخواهند حاضر نیستم به میادین برگردم چون فوتبالم تمام شده است. در یک بازی رسمی خداحافظی کردم و این به صلاح همه است؛ من، هواداران و سپاهان. باید دیگر بنشینم در خانه و تیم هم کار خودش را انجام دهد. آنها هم باید سپاهان را حمایت کنند تا دوباره این تیم به روزهای خوبش برگردد.
به هیچوجه نه به مربیگری، نه کمک مربیگری و نه مدیرعاملی فکر نکردم و الان دلم میخواهد استراحت کنم. تا 3،2 ماه آینده هم از ایران میروم و چند ماهی در آلمان خواهم بود. دلم میخواهد یک مقدار از این محیط دور باشم تا هم خودم به آرامش برسم و هم اینجا نباشم تا سوءتفاهمها بیشتر نشود و تیم هم کار خودش را بکند و همه چیز نرمال پیش برود.
یک عده میگویند هرجا نفر اول نبودم قهر کردم و جنجال بر پا کردم. در این مورد من نمیتوانم حرفی بزنم. اگر حرفی بزنم میگویند از خودش تعریف میکند. در این باره بچهها و کسانی که همراه تیم بودند بهتر میتوانند اظهارنظر کنند. البته شاید در این میان چند نفر مخالف و چند نفر هم موافق باشند و دیدگاه آنها هم نشان میدهد من اینطور بودم که میخواستم نفر اول باشم یا خیر. طی این سالها فوتبالیستها، مربیان و مدیران زیادی به سپاهان آمدند و آنها میتوانند نظر بدهند که من دلم میخواست نفر اول باشم یا اینکه شرایط تیمم را از خودم مهمتر میدیدم. در این سالها دلم میخواست تیمم شرایط خوبی داشته و بهترین باشد و همیشه شرایط تیم را به خودم ترجیح میدادم.
درخصوص سال گذشته که من رفتم و آمدم، باید بگویم دلم نمیخواست با فرکی دیگر کار کنم. اشتباه یا درست نمیدانم. بارها گفتهام خیلی مواقع من هم اشتباه کردم و هیچ بحثی هم در آن نیست.
یکسری میگویند آه فرکی سال گذشته دامن سپاهان را گرفت. نمیدانم چه بگویم. مثلا اگر الان خدای ناکرده فرکی با سایپا نتیجه نگیرد و او را بردارند، آه من است؟ فکر کنم این حرفها، حرفهای غیرمنطقی و دور از فوتبال است و حرفهای آدمهای عامی. من هیچوقت دلم نمیخواهد عامیانه صحبت کنم. البته من هم خیلی مواقع مثل سال قبل منطقی فکر نکردم و خودم هم کار عامیانه کردم، ولی همیشه دلم میخواهد عامیانه فکر نکنم.
من و استیماچ مشکلاتی با هم داشتیم. سال گذشته کلا به مشکل خوردیم و مسائل پیچیده شد و از حد خودش گذشت. مدام دست و پا میزدم و از آقایان خواهش میکردم که کاری کنید تا تیم بهتر شود اما مدام شرایط بدتر میشد. باخت پشت سر باخت. حتی سر تمرین با استیماچ درگیر شدم چون 15بازی نبرده بودیم. بعد از بازی با تیم ازبکستانی در لیگ قهرمانان آسیا استیماچ مدام میخندید در حالی که تماشاگران در تمرین حضور داشتند. من میدانستم آنها چه حسی دارند. بنابراین عصبی شدم و زمانیکه این حرکات استیماچ را دیدم و مشاهده کردم بچهها هم با او میخندند به بچهها گفتم خجالت بکشید از هرهر کرکرتان. اینهایی که اینجا نشستهاند شاید به نان شب محتاج باشند اما عاشق سپاهان هستند و شماها جلوی آنها هرهر میکنید؟ استیماچ از مترجمش پرسید محرم چه میگوید که به او گفتم برایش صحبتهایم را ترجمه کند که او در پاسخ گفت تو نمیخواهد ناراحت شوی و من خودم حواسم به تیم است. من هم گفتم شما بدترین نتایج را گرفتید و هر هفته همین صحبتها را انجام میدهید. نمیفهمم شما چه مربی حرفهای هستید که در 15 بازی یک برد هم ندارید اما هنوز هستید؟ بعد هم در جلسهای استیماچ به من گفت مدیران گفتهاند کاری به امسال نداشته باشم چون قرار است تیم را برای سال آینده درست کنم. درنهایت دیدم وضعیت خیلی پیچیدهتر از این صحبتهاست که بخواهم در موردش با آنها کلنجار بروم. به همینخاطر هم مشکلات ما بیشتر و بیشتر شد.
پس از رفتن استیماچ او مصاحبهای علیه من کرد و گفت خیانت را کسی کرد که قصد کودتا داشت و نویدکیا میخواست همزمان کاپیتان، سرپرست و مدیر باشد. همه این صحبتها را خواندم اما پاسخی نمیدهم تا دیگر واکنشی به همراه نداشته باشد. استیماچ راست میگوید. کاملا به او حق میدهم. من نباید در کار مدیران دخالت میکردم. البته در کار او دخالت نکردم.
با ویسی مشکل نداشتم و فکر میکنم شیطنت یک خبرنگار باعث شد این سوءتفاهم ایجاد شود. یکی از خبرنگاران گفت که ویسی باخت در داربی را گردن شما انداخته. وقتی که خبرنگار آن صحبت را کرد، میتوانستم کمی باهوشتر عمل کنم و با سیاست بیشتری جواب بدهم. چون بالاخره ویسی سرمربی بود و تیمش بعد از 6 سال داربی اصفهان را باخته بود و شاید از لحاظ روحی و روانی شرایط خوبی نداشت. من پاسخ دادم ای کاش بچهها اجازه میدادند من بروم. چون اگر دوباره چند هفته بعد تصمیم به خداحافظی میگرفتم شاید آن بازی را هم میباختیم و دوباره این شکست گردن من میافتاد. این نکته را هم بگویم که من تا 2 روز بعد از خداحافظی به تمرین رفتم تا از بچههای تیم خداحافظی کنم.
شاید در دوران بچگی دلم میخواست در استقلال یا پرسپولیس بازی کنم چون فقط آنها تیمهای بزرگ بودند اما زمانی که خودم در سپاهان بازی کردم، حس کردم میتوانم کار متفاوتی انجام دهم و فکر میکنم این اتفاق هم افتاد. من ضدیتی با استقلال و پرسپولیس ندارم. تازه میگویم هر بازیکنی نباید پیراهن استقلال و پرسپولیس را بپوشد. چون این 2 تیم میلیونها هوادار دارد و کار هر کسی نیست در این 2 تیم بازی کند و باید چیزی فراتر از فوتبالیست معمولی باشد. اما دلم میخواست سپاهان همیشه با آنها مبارزه کند تا خودش را بالا بکشد. این یک مبارزه منفی نبود، بلکه این یک مبارزهای بود که میخواستم سپاهان و خودم را بیشتر نشان دهم.
فرکی لطف کرد و موضوع علاقهمندیم به حیوانات خانگی را در برنامه90 مطرح کرد. من از 6 سالگی پرنده داشتم و خیلی هم آنها را دوست دارم. واقعیت این است که این یک علاقه است و به دنبال درآمدزایی از آنها نیستم. اگر هم درآمدی باشد، خرج نگهداری خودشان میشود. من حتی یک تعدادی از آنها را از اروپا آوردم چون نسل آنها به ایران برمیگشت و دوست داشتم میراث کشورم را به ایران بازگردانم، نه به این خاطر که بخواهم از آنها استفاده کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همانطور که در خبرها خواندیم مارچلو لیپی، سرمربی سابق تیم ملی ایتالیا و گوانگژو به عنوان سرمربی جدید تیم ملی چین انتخاب شد تا در راه جامجهانی هدایت این تیم آسیایی را بر عهده بگیرد. تیم ملی چین در انتخابی جامجهانی با کسب یک امتیاز از ۴ دیدار نمایش ضعیفی داشته و امیدوار است بتواند با لیپی احیا شود و حداقل با قرار گرفتن در رده سوم به دیدار پلیآف برسد. دیدار رفت ایران و چین با تساوی بدون گل به پایان رسید و چینیها باید در بازی برگشت به تهران بیایند و در ورزشگاه آزادی برابر غول آسیا به میدان بروند. به این ترتیب مارچلو لیپی که با دریافت ۱۸ میلیون یورو از سران متمول چینی، تبدیل به گرانقیمتترین مربی تاریخ فوتبال جهان شده در فروردین ماه به لیست بزرگترین مربیانی اضافه خواهد شد که حضور در ورزشگاه آزادی را تجربه کردهاند. به بهانه این اتفاق نگاهی میاندازیم به سرشناسترین چهرههایی که به عنوان مربی و یا بازیکن حضور در تهران و عمدتا ورزشگاه آزادی تهران را تجربه کردهاند.
اوزه بیو (1349)
تیمهای پرسپولیس و بنفیکا روز ۲۱ اسفند ۱۳۴۹ در ورزشگاه امجدیه (شیرودی فعلی) به مصاف هم رفتند که آن بازی با درخشش اوزه بیو ۴- صفر به سود تیم بنفیکا به پایان رسید. بنفیکاییها در یک دیدار دوستانه دیگر پاس تهران را هم ۲- صفر شکست داده بودند.
اووه زیلر (1350)
در اردیبهشت ماه 1350 هامبورگ با ستارگان بزرگ خود برای برگزاری 2 بازی دوستانه با تاج سابق و پرسپولیس به تهران آمد. در این 2 بازی اووه زیلر بزرگ کاپیتان هامبورگیها بود. در اولین بازی هامبورگ موفق شد تاج سابق را با نتیجه 2- یک شکست دهد و در دومین بازی بندرنشینان آلمان با تساوی 2-2 مقابل پرسپولیس متوقف شدند.
پله (1351)
در سال 1351 بازی دوستانهای بین تیم ملی ایران و باشگاه سانتوس برگزار شد. البته این تیم دوم ایران بود که مقابل یاران پله قرار گرفت و تیم ملی اصلی ایران برای بازی با کره شمالی رفته بود. در این بازی پله هتتریک کرد و تک گل ایران را پرویز میرزاحسن به ثمر رساند.
فرانتس بکنباوئر (1351)
ادو لاتک، مربی مشهور بایرن در سال 1351 با تیم بایرن به ایران آمد. اما مسلما چهره محبوبتر و معروفتری هم در بایرن حضور داشت؛ فرانتس بکن باوئر که با لقب قیصر در فوتبال آلمان و جهان ماندگار شد. در آن سال تیم منتخب باشگاههای تهران در یک روز درخشان نتیجه باورنکردنی 6- 3 را مقابل قهرمان باشگاههای آلمان به دست آورد.
گرد مولر (1351)
در سالی که بایرن برای برگزاری 2 بازی دوستانه مقابل منتخب باشگاههای تهران و تیم پاس به تهران آمد یک چهره سرشناس دیگر هم در نوک خط حمله این تیم حضور داشت. در آن سال بایرن با گرد مولر افسانهای به تهران آمد و یکی از گلهای بایرنیها مقابل منتخب تهران هم توسط این مهاجم سرشناس به ثمر رسید.
رباح ماجر (1370)
در سال 1370 در تهران تیم ملی کشورمان به مصاف الجزایر رفت و پنجعلی در آخرین بازی ملی خود مراسم آغاز بازی را با رباح ماجر، کاپیتان و ستاره سرشناس تیم ملی الجزایر برگزار کرد. ایران در این بازی 2-یک پیروز شد اما با شکست در بازی برگشت، قهرمانی جام بین قارهای را به الجزایر داد.
روبرتو دونادونی (1378)
در سال 1378 در جام در جام آسیا استقلال به مصاف الاتحادی رفت که از روبرتو دونادونی سرشناس در ترکیب خود سود میبرد. در بازی رفت تیم الاتحاد با برتری یک- صفر با تک گلی که از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند پیروز شد اما در بازی برگشت در حالی که استقلال تا دقیقه ۸۸ با گل محمود فکری از حریف خود پیش بود در آخرین لحظات بازی اسیر شوت سهمگین روبرتو دونادونی شد و از گردونه رقابتها کنار رفت.
یورگن کلینزمن (1383)
تیم ملی آلمان با تمام ستارگانش برای انجام بازی دوستانه به تهران آمد. این بازی در روز 18 مهر و در حضور بیش از 100 هزار تماشاگر در آزادی انجام شد و آلمان 2- صفر به پیروزی رسید. دیدن چهرههایی مثل بالاک، لام، لمن، کلوزه، شواین اشتایگر، دایسلر، اشنایدر، پودولسکی و... در ورزشگاه آزادی برای تماشاگران عجیب نبود و بیشتر نگاهها به یورگن کلینزمنی دوخته شده بود که بعد از سالها درخشش در مستطیل سبز به عنوان سرمربی کنار زمین ایستاده بود.
زیکو (1384)
در سال 1384 ورزشگاه آزادی میزبان حریف قدرتمندی از شرق آسیا بود. این بار ژاپن با مربی نامآشنایی به نام زیکو به جهنم آزادی آمده بود. زیکو که به پله سفید شهرت دارد در آن بازی اسیر ستارگان دهه 80 فوتبال ایران شد و با باخت 2- یک به همراه تیمش به توکیو برگشت. همین باخت در نهایت منجر به اخراج سرمربی سرشناس ژاپنیها شد.
اولیور کان (1384)
پرسپولیس یک بایرنمونیخ 2؛ این بازی روز ۲۳ دی ۱۳۸۴ در حضور ۶۵ هزار تماشاگر در آزادی به مناسبت خداحافظی احمدرضا عابدزاده انجام شد و بایرنمونیخ ۲-یک پرسپولیس را شکست داد. عابدزاده در دیدار دوستانه پرسپولیس و بایرنمونیخ در تهران رسما خداحافظی کرد تا وداع باشکوهی با دنیای دروازهبانی داشته باشد. او با بدرقه اولیور کان، دروازهبان اسطورهای آلمان و بایرنمونیخ از میدان بیرون رفت و در ورزشگاه آزادی دور افتخار زد.
پائولو مالدینی (1392)
شاید بتوان مالدینی را محبوبترین چهرهای دانست که تاکنون به عنوان میهمان در ورزشگاه آزادی پا به توپ شده. در آذر سال 92 ستارگان سابق میلان با پائولو مالدینی برای برگزاری یک بازی دوستانه مقابل ستارگان سابق پرسپولیس به تهران آمدند.
و ...
شهریور ماه سال گذشته آخرین اکیپ از ستارگان دنیای فوتبال به تهران آمدند تا در دیداری نمادین تیمهای فوتبال منتخب ستارگان فوتبال جهان و ایران به نفع بیماران ام.اس برابر همدیگر قرار بگیرند. در این بازی ستارگاتی همچون فابیو کاناوارو، فرناندو هیهرو، فرناندو کوتو، گایزکا مندییتا، لوئیس فیگو، روبرتو کارلوس، میشل سالگادو، ادگار داویدز، مارسل دسایی و دوایت یورک در ورزشگاه آزادی تهران پا به توپ شدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تیم ملی فوتبال جوانان ایران ساعت 19:15 امشب در مرحله یکچهارم نهایی مسابقات قهرمانی آسیا، در دیداری حساس برابر ازبکستان به میدان خواهد رفت و برتری شاگردان پیروانی حکم به صعود این تیم به جامجهانی خواهد داد تا بعد از 15 سال جوانان ایران صعود به جامجهانی را تجربه کنند. تیم ملی جوانان کشورمان که در مرحله گروهی با تیمهای ژاپن، قطر و یمن همگروه بود با کسب 2 تساوی و یک پیروزی و گرفتن 5 امتیاز پس از ژاپن به عنوان تیم دوم گروهش صعود کرد و در مرحله یکچهارم نهایی باید مقابل ازبکستان صدرنشین گروه D برود. شاگردان امیرحسین پیروانی پس از بازی با یمن یک جلسه استراحت کردند و شنبه یک جلسه تمرین نسبتا پر برنامهای را در زمین شماره 2 استادیوم ملی بحرین پشت سر گذاشتند؛ تمرینی که بعد از گرم کردن به کار ترکیبی از کنارهها ختم شد و در پایان هم بازیکنان پنالتی زدند. بازیهای جوانان برخلاف بازیهای نوجوانان اگر در مرحله یکچهارم نهایی و مراحل بالاتر به تساوی کشیده شود 2 وقت اضافه 15 دقیقهای خواهد داشت و بعد تیمها ضربات پنالتی خواهند زد. خوشبختانه تیم ملی جوانان در یکی، دو سال اخیر همواره در هر بازی دوستانهای که انجام داده در پایان بازی طبق توافق به حریف ضربه پنالتی زده و به نظر میرسد اگر دیدار ایران- ازبکستان به پنالتی کشیده شود ایران بخت زیادی برای پیروزی در این دیدار داشته باشد. جالب اینکه 2 تیم ایران- ازبکستان کمتر از 2 ماه پیش در سنگاپور دیدار پایانی تورنمنت چهارجانبه این کشور را برگزار کرده بودند که بازی در وقت قانونی با نتیجه مساوی یک- یک خاتمه یافت اما در ضربات پنالتی ایران پیروز شد. ایران دیروز هم مطابق ساعت بازی امروز یعنی ساعت 19:15 در زمین شماره یک استادیوم ملی بحرین تمرین کرد. بازی در همین ساعت در استادیوم ورزشی خلیفه برگزار خواهد شد. تیم ملی جوانان در حالی برای بازی با ازبکها آماده میشوند که پیش از این رسانهها از پیامهای دلگرمکننده کارلوس کیروش برای اعضای تیم ملی جوانان کشورمان خبر داده بودند و حتی گفته میشد اگر تیم ملی به مراحل بالاتر صعود کند کیروش راهی بحرین خواهد شد. حالا رسانههای ازبک هم خبر دادند در صورت برتری ایران برابر ازبکستان، کارلوس کیروش به جمع ملیپوشان جوان ایران در بحرین اضافه خواهد شد و بازیهای جوانان را از نزدیک تماشا خواهد کرد که این مسئله میتواند به لحاظ روحی و روانی شاگردان پیروانی را دوپینگ کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.