حکایت تلخ بانوی کماندار پارالمپیکی که کسی احوالش را نمیپرسد
تعداد بازدید : 16
جوانمرد: مسئولان برای عکس یادگاری کنار ما هستند!
نویسنده : علی ترابی
حدود 7 سال است به دلایل شخصی از ورزش قهرمانی دور شده و در این مدت حتی یک تماس هم از سوی یک مسئول ورزشی در استان و کشور نداشته تا دلیل اینکه چرا خانهنشین شده را جویا شوند. صحبت از بانویی است که با وجود معلولیت هیچگاه محدودیتی برای خود قائل نشد و شرایط جسمانیاش را مانعی بر سر موفقیتهای خود ندید. کمانداری که در مسیر ورزش قهرمانی با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بوده اما همیشه از شکستها پلی برای رسیدن به پیروزی ساخت و به خوبی ثابت کرد که انسانها در عین معلولیت میتوانند پرچم کشورشان را در آوردگاههای بینالمللی به اهتزاز درآورند و افتخاری برای کشورشان شوند. زهرا جوانمرد کماندار، روزگاری نماینده خراسانیها در پارالمپیک لندن بود و در کنار مرحوم راضیه شیرمحمدی جزو نفرات اصلی تیم ملی تیروکمان کشورمان بودند اما سرنوشت طوری رقم خورد که شیرمحمدی توانمند دعوت حق را لبیک گفت و جوانمرد هم به طور مقعطی از دنیای حرفهای کنارهگیری کرد. البته خبر خوشایند اینکه بانوی کماندار دوباره تیراندازی را شروع کرد و به دنبال این است تا خود را دوباره محک بزند تا شاید بتواند مسافر پارالمپیک شود. این حکایت تلخی است از سرگذشت یک ورزشکار که مشابه آن در رشتههای مختلف ورزشی به خصوص انفرادی به وفور مشاهده میشود و هنوز ارادهای برای حمایت از قهرمانان بیادعا که زندگیشان را فدای افتخارآفرینی کشورشان کردهاند، وجود ندارد. فرصتی فراهم شد تا گفتوگویی با این بانوی کماندار داشته باشیم که دیگر به بیمهریها عادت کرده است.
چشمانداز برای پارالمپیک
زهرا جوانمرد، ورزشکار خراسانی است که سال 83 به تیم ملی تیروکمان دعوت شد و بیش از 10 سال زیر پرچم کشورمان در عرصههای بینالمللی به رقابت پرداخت. او برای اولین بار در سال 2006 در رقابتهای برونمرزی مالزی به نشان برنز تیمی دست یافت. در مسابقات جهانی 2009 چک هم نشان نقره تیمی و چهارم انفرادی را به دست آورد. همچنین برنز تیمی مسابقات جهانی ایتالیا و کسب سهمیه پارالمپیک لندن هم از افتخارات دیگر این ورزشکار محسوب میشود. این بانوی کماندار تمرینات خود را آغاز کرده و قصد دارد باز هم مسافر پارالمپیک شود. او درباره شرایط تمرینی خودش اینچنین میگوید: «حدود 7 سال است که از ورزش قهرمانی دور بودم و شرایط تمرینی نداشتم و دوباره تصمیم گرفتم به مسابقات برگردم. البته از بهمنماه سال گذشته تمرین خود را آغاز کردم که متاسفانه به کرونا و تعطیلی رقابتها خورد اما تمرینات خود را قطع نکردم و سعی دارم خودم را به مرز آمادگی در حد تیم ملی برسانم چراکه چشماندازی برای آینده ورزش حرفهای خود دارم و شاید بتوانم دوباره مسافر پارالمپیک شوم که البته کار سختی هم در پیش دارم.» وی ادامه میدهد: «قرار بود در لیگ برتر شرکت کنم که وضعیت آن هم به خاطر کرونا هنوز معلوم نیست ولی شرط اول حفظ آمادگی بدنی است که هر موقع مسابقات آغاز شد، آماده باشم و بتوانم با حریفان به رقابت بپردازم. برای حضور در لیگ برتر هم هنوز معلوم نیست برای کدام استان تیر بیندازم. البته ترجیحم این است که همراه تیم خراسان رضوی در رقابتها شرکت کنم که آن هم بستگی به شرایط دارد.»
ناگفتههایی از بیمهریها
جوانمرد در دنیای حرفهای خود بیمهریهای زیادی دید. وعدههایی که محقق نشد و مجبور شد به صورت مقطعی ورزش تیروکمان را کنار بگذارد. در این ایام هم کسی احوالش را جویا نشد. وی دل پری از نامهربانیها دارد و میگوید: «متاسفانه در ایامی که ورزش قهرمانی را دنبال میکردم هیچ حمایتی از سوی مسئولان نشدم. وقتی که مقام میآوردیم، مسئولان ورزش استان کنارمان عکس یادگاری میگرفتند و قولهایی میدادند اما همین که مدتی از مدالآوری ما میگذشت، دیگر کسی به فکر ما نبود و به حال خود رها میشدیم. همین مسائل باعث شد تا چند سالی از دنیای تیروکمان دور شوم چون واقعا با مشکلات زیادی روبهرو بودم. حتی مجبور شدم تجهیزات خود را به خاطر مشکلات مالی بفروشم. این شرایط را شاید هر کسی درک نکند اما برای یک ورزشکار حرفهای که میخواهد در مسابقات شرکت کند اما نمیتواند، سخت است.» وی اضافه میکند: «در این مدت که از قهرمانی فاصله گرفتم کسی از مدیران ورزشی احوالم را جویا نشد. لااقل سوال هم نکردند که چرا دیگر در رقابتها شرکت نمیکنم. برای ورزشکاری مثل من که در برههای از زمان سهمیه پارالمپیک را برای کشورم کسب کردم و حالا با بیمهری مواجه میشوم، خیلی سخت است. باعث میشود ورزشکاران دیگر انگیزه و شوق برای رقابت نداشته باشند و حتی برای حضور در لیگ برتر به تیم دیگری بپیوندند.»
حکایت قول استاندار
جوانمرد در ادامه سخنان خود به وعدههای مسئولان که هیچگاه محقق نمیشود، اشاره میکند و با بیان اینکه دیگر به این قولهای بیاساس عادت کردهایم، تصریح میکند: «در سالهایی که برای استان و کشور مدالآوری داشتیم، مسئولان هم قولهایی برای حمایت داده بودند که متاسفانه هیچ کدام از آنها عملی نشد. به عنوان مثال قبل از اعزام به پارالمپیک 2012 لندن، دیداری با استاندار وقت داشتیم که مرحوم راضیه شیرمحمدی هم حضور داشت. شخص استاندار قول داد که به هر کدام از بانوان اعزامی به پارالمپیک یک واحد مسکونی اهدا شود که بعد از این همه مدت هنوز منتظریم تا وعده استاندار محقق شود. این نمونه کوچکی از قولهای مسئولان است.» وی در تکمیل سخنان خود میگوید: «از روزی که ورزش حرفهای را شروع کردم از هیچ کس توقع نداشتم و سعی میکردم خودم تمام شرایط لازم برای تمرین و مسابقه را فراهم کنم. البته در اعزام به پارالمپیک لندن، شرایطی برای تمرین ورزشکاران فراهم شده بود اما در مجموع همیشه با سختی تمرین میکردم. الان هم به این شرایط عادت کردهام و دیگر منتظر کمکهای مسئولان ورزشی استان نیستم.» مدتی است که ورزشکاران معلول تیروکمان از هیئت جانبازان و معلولان جدا شده و زیرمجموعه هیئت تیراندازی قرار گرفتهاند و قرار است در کنار افراد سالم به رقابت بپردازند. این بانوی کماندار درباره این تغییرات میافزاید: «اینکه میتوانیم در کنار افراد سالم تمرین و مسابقه بدهیم خیلی خوب است. باعث میشود در کنار افراد سالم که توانایی جسمی بالایی دارند رقابت کنیم و رکورد خود را افزایش دهیم. در این جابهجایی هیچ محدودیتی نیست و همه شرایط یکسان است. فقط به شرطی که خوب مدیریت شود و حق کسی پایمال نشود. تنها فرقی که بین ما با افراد سالم وجود دارد این است که در حین تمرین و مسابقه برای آوردن تیر با مشکل مواجه هستیم که کسی باید ما را همراهی کند. از طرفی تهیه تجهیزات ما به دلار است و فراهم کردن آن خیلی سخت است.»