ردپای یک فعال رسانهای در شکل گرفتن ماجرای درگیری کوروش باقری با نسل طلایی وزنهبرداری ایران
تعداد بازدید : 71
باقری: پرونده جنجالهای گذشته را مختومه کردم
نویسنده : سارا اصلانی
آبانماه سال 92 به خاطر برخی حاشیهها که البته مشکلات جسمانی و سکته قلبی هم چاشنی آن شد، سرمربیگری در تیم ملی وزنهبرداری را برای همیشه بوسید و کنار گذاشت. اما سودای این رشته جذاب هیچگاه دست از سرش برنداشت. کوروش باقری که تاریخیترین نتیجه وزنهبرداری ایران در المپیک 2012 لندن را در کارنامه خودش و نسل طلایی وزنهبرداری ایران ثبت کرده، امروز هم همچنان با وسواس و دغدغه تمام اتفاقات وزنهبرداری را دنبال میکند. اما از اینکه در فدراسیون وزنهبرداری هیچ سمتی ندارد و بعد از گذشت 7 سال از آن وقایع هنوز هم به صورت جدی و واقعی دعوت به همکاری نشده، گلهمند نیست و حتی میگوید در مقاطعی هم که دعوت شده، این دعوت نمایشی بوده. باقری حتی صراحتا تاکید میکند به شخصه مشکلی با علی مرادی هم ندارد. سرمربی اسبق تیم ملی وزنهبرداری ایران ارزیابی جالبی از جنجالهای اخیر فدراسیون جهانی وزنهبرداری و اتهامات وارد به تاماش آیان، رئیس اسبق این فدراسیون دارد. او که معتقد است فدراسیون وزنهبرداری ایران دستکم در زمان سرمربیگری خودش، لطمه خاصی از فدراسیون جهانی ندیده در واکنش به ادعای اخیر بهداد سلیمی درخصوص دستهای کثیف پشت پرده در فدراسیون جهانی که اتفاقات تلخ المپیک ریو را برای او رقم زد به نکته جالبی اشاره میکند. باقری 43 ساله در مصاحبه چالشیاش با خراسان گریزی هم به اختلافات پرحاشیه با شاگردان اسبقش میزند و میگوید اگه سعهصدر امروز را داشت از کنار بسیاری از مسائل با لبخند میگذشت.
از سال 2013 نتوانستم در قالب تیم ملی در وزنهبرداری باشم
7 سالی از ماجرای پر سر و صدای جدایی کوروش باقری از تیم ملی وزنهبرداری میگذرد. خودش ماجرا را اینطور تشریح میکند: «سال 2013 به خاطر برخی اتفاقات و مشکلات جسمانی که داشتم از تیم ملی وزنهبرداری بیرون آمدم و شرایط طوری شد که تا این لحظه که در خدمت شما هستم، نتوانستم در قالب تیم ملی در خدمت وزنهبرداری باشم. اما جاهای دیگر اتفاقات وزنهبرداری را دنبال کرده و در این حوزه کار کردم. امروز هم که در خدمت شما هستم، کارمند رسمی شرکت ملی نفتم و در قسمت امور ورزش مشغول فعالیت هستم. گاها پیشنهاداتی هم به من شده اما با اتفاقات مدیریتی که رخ داد، شرایطی پیش نیامد که بتوانم در پوزیشن قبلی یا به شکل جدیتر در فدراسیون وزنهبرداری فعالیت کنم. از این حیث هم مشکلی نیست. بسیار طبیعی است که افراد جدید با نیروهای خودشان کار کنند.»
به جز من رضازاده، توکلی، انوشیروانی و حتی سلیمی هم نیستند
او در حالی تاکید دارد که به خاطر دوری از وزنهبرداری دلگیر نیست که تاریخیترین نتیجه وزنهبرداری ایران در المپیک 2012 لندن را در کارنامه دارد. با این رزومه قوی قطعا کوروش باقری در هر کشوری که بود، مسئولان ورزش آن کشور توجه ویژهتری به او داشتند. اما اینکه چرا در ایران شاهد این اتفاق نیستیم سوالی است که باقری در واکنش به آن میگوید: «شاید این سوال را من نباید جواب بدهم؛ ضمن اینکه این شرایط صرفا مختص کوروش باقری نیست. همانطور که گفتم من از شرایطی که امروز دارم اصلا گلهای از فدراسیون یا فرد خاصی ندارم. اما به جز کوروش باقری؛ حسین رضازاده، حسین توکلی، سجاد انوشیروانی و حتی بهداد سلیمی و خیلیهای دیگر هم هستند. به شخصه به سیاستهای کلی فدراسیون احترام میگذارم. البته اخیرا گفتهاند که شورای مشورتی در فدراسیون تشکیل شده و از این عزیزان استفاده میکنند اما دیدم شورای مذکور چندان مشورتی نیست و بیشتر تبلیغاتی است. حقیقت این است که ما دچار مشکلات بزرگی در وزنهبرداری هستیم. با این حال به نظر میرسد وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از شرایط فعلی فدراسیون راضی هستند و ما هم به نظر آنها احترام میگذاریم.»
به خاطر سوءمدیریت سعید علیحسینی را از دست دادیم
هنوز تکلیف سهمیههای المپیک ایران مشخص نشده. اما کوروش باقری اوزان شانس کسب سهمیه و رسیدن به مدال را اینطور تشریح میکند: «با توجه به پروسهای که فدراسیون جهانی المپیک برای سهمیهها تعریف کرده، وزنهبرداران میبایست از 2 سال پیش استارت حضور در المپیک را میزدند. ما گاها به خاطر سوءمدیریت یا عدم آگاهی از مقررات جدید، افرادی مثل سعید علیحسینی را از دست دادیم. با این حال 4 کاندیدای اصلی را داریم که شامل سهراب مرادی و کیانوش رستمی در دسته 96 کیلو و علی داودی و علی هاشمی در دسته 105 و به اضافه 105 هستند. البته بیرانوند و یکی، دو عزیز دیگر هم شانس دارند. فکر میکنم اگر قدم به قدم جلو برویم اول باید سهمیه را کسب کنیم و بعد از آن فدراسیون دستش باز است که بتواند حتی در لحظه آخر با توجه به تعداد افرادی که میتوانند سهمیه بگیرند، شرایطی ایجاد کند که نفرات مورد نظرش در رقابتها حضور پیدا کنند. به عنوان مثال ما میتوانیم 5 نفر را با داشتن مولفههای حضور در المپیک آماده کنیم و درنهایت 2 نفری که شانس کسب مدالشان بیشتر است را به المپیک اعزام کنیم. در دسته 96 چه کیانوش به المپیک برود چه سهراب، شانس مدال داریم. در فوقسنگین علی داودی هم شانس مدال دارد. حتی علی هاشمی هم میتواند این شانس را داشته باشد. من فکر میکنم فاصله مدال گرفتن یا نگرفتن ما یک فاصله میلیمتری است چون وزنهبرداری یک رشته رکوردی است.»
گرفتن سهمیه برای سهراب و کیانوش سختتر از مدال است
باقری اما تحلیل جالبی هم درخصوص المپیکی شدن سهراب مرادی و کیانوش رستمی دارد: «به جرات باید بگویم در وهله اول گرفتن سهمیه المپیک برای کیانوش و سهراب به مراتب سختتر از گرفتن مدال است. از بین این دو هر کدام سهمیه بگیرند، در المپیک مدال خواهند گرفت چون به شخصه معتقدم مدال گرفتن این دو به مراتب برایشان راحتتر از کسب سهمیه المپیک است. با توجه به اتفاقاتی که برای آنها افتاد و دوره دوم کیانوش در رقابتهای کسب سهمیه اوت کرد یا مشکلی که برای کتف سهراب به وجود آمد و یکی از دورههای 6 ماهه را امتیاز پایین گرفت، باعث شد ما به گرفتن سهمیه المپیک توسط این دو وزنهبردار با تردید نگاه کنیم. اما کار غیرممکنی نیست و هر دو شانس دارند.»
نمیتوانیم قوانین فدراسیون جهانی را به نفع خود تغییر دهیم
او جنجال بزرگ فدراسیون جهانی وزنهبرداری و اتهامات وارد به تاماش آیان، رئیس اسبق فدراسیون جهانی را هم اینطور ارزیابی میکند: «حقیقتا در دورهای که ما در فدراسیون بودیم به اعتقاد من ما هیچ لطمهای از فدراسیون جهانی وزنهبرداری ندیدیم و ارتباط خوبی بین فدراسیون ایران و فدراسیون جهانی برقرار بود. نه اینکه بخواهم بگویم به ما چیزی اضافهتر از حقمان دادند؛ نه اما ما به راحتی کارمان را انجام دادیم. راجع به اینکه اصلا چقدر اتهاماتی که به آیان زده میشود، صحت دارد یا نه، من نمیتوانم اظهار نظر کنم ولی خب حتما چیزهایی بوده که کار به اینجا رسیده. اما نکته مهم اینکه اگر این اتفاقات پیش نمیآمد، آیان 50 سال به عنوان دبیرکل و سپس به عنوان رئیس، سکاندار فدراسیون جهانی بود و به نظر من حتی زودتر از این باید از فدراسیون میرفت تا گروه جدید و تفکرات جدید وارد عرصه وزنهبرداری شود. با اتفاقی که افتاده ما باید هرچه سریعتر خود را با شرایط جدید وفق دهیم. قطعا از همین حالا تفکرات و پروسه جدیدی در وزنهبرداری دنیا شروع شده. پس اگر میخواهیم به آن 50 سال قبل برنگردیم، مسلما باید کسانی که در راس کار هستند خلاقتر، دموکراتتر و تا حدودی واقعبینتر باشند. ما باید در فدراسیون جدید جهانی بتوانیم نقشآفرین باشیم. معنی نقشآفرینی این نیست که بخواهیم قوانین این فدراسیون را به نفع خود تغییر دهیم؛ نه چنین امکانی هست و نه چنین انتظاری. انتظار این است که شرایط به گونهای پیش برود که اگر قبلا حقی تضییع شده حالا تضییع نشود.»
نبودم و نمیتوانم صرفا به صحبتهای بهداد استناد کنم
اتفاقات اخیر در فدراسیون جهانی بازتابی هم در وزنهبرداری ایران داشت. بهداد سلیمی ادعایی را مطرح کرد و مدعی شد شب قبل از مسابقاتش در المپیک ریو، دستهای پشت پرده جهانی اجازه نداد او قهرمان شود. باقری میگوید: «صحبتهای بهداد سلیمی را شنیدم اما از آنجا که من در المپیک 2016 حضور نداشتم، صرفا نمیتوانم به حرف این عزیزان استناد کنم اما این موضوع را رد نمیکنم. گاها ممکن است تمایلات شخصی و منافعی باعث شده که نگاهها متفاوت باشد ولی یادمان نرود ارتباطی که فدراسیونهای ملی با فدراسیون جهانی داشتند نقش بیشتری داشته تا خود شخص. بهداد در المپیک 2012 خیلی راحت وزنه زد و مدال طلایش را هم گرفت و مدال نقره هم مال ایران شد. ما چیزی در آن المپیک ندیدیم ولی چه اتفاقی میافتد که مثلا سناریویی 4 سال بعد شکل میگیرد؟ آیا آیان یا فدراسیون جهانی مشکل شخصی با کسی داشته؟ منظورم این است که اگر مسئلهای هم بوده، تعاملات بین فدراسیونهای ملی با فدراسیون جهانی بیشتر نقش داشته تا خود شخص. وگرنه که در مقاطع مختلف دیدهایم که همین عزیزان که اسمشان را هم بردیم در مسابقات مختلف شرکت کردهاند و مدالشان را هم گرفتهاند. با این حال من چون نبودم اظهارنظر خاصی هم ندارم.»
نه مشکلی با مرادی دارم و نه حرفی
سرمربی اسبق تیم ملی وزنهبرداری در تشریح مراودات شخصیاش با علی مرادی، رئیس فدراسیون میگوید: «به شخصه با علی مرادی هیچ مشکلی ندارم. او 17 سال رئیس فدراسیون بوده و تا چند وقت دیگر ریاست او بر فدراسیون 20 ساله میشود. 12 سال اول ریاست مرادی، من به عنوان ورزشکار فعالیت میکردم و اگر گاها انتقادی هم میکنم فقط راجع به شیوه کاری فدراسیون است. راجع به شخص مرادی نه مشکلی دارم و نه حرفی. اگر انتقادی میشود راجع به شکل مدیریتی مجموعه فدراسیون است و فکر میکنم دوستان باید از این انتقادها خوشحال باشند چون اگر در یک مجموعه انتقادی نباشد یک جای کار میلنگد.»
از نخبههای واقعی در فدراسیون استفاده نمیشود
او مهمترین نکات مثبت و منفی فدراسیون مرادی را هم اینطور مطرح میکند: «فدراسیون به شکل خودمحور جلو میرود و به اعتقاد من این موضوع تا حدودی شرایط را شکننده میکند. ضمن اینکه ادعا میکنند از خردجمعی استفاده میکنند اما شواهد چنین چیزی را نشان نمیدهد. از نکات مثبت فدراسیون هم این است که شکل کار را به خوبی حفظ کردند و وزنهبرداری خانمها به راه افتاد. استفاده از نخبههای واقعی هم نکتهای است که انجام نمیشود. در حال حاضر بلهقربانگوهایی در فدراسیون داریم که برای یک مسافرت حاضرند هر کاری انجام دهند. اما نخبههای مستقل نیاز هر فدراسیونی است که من کمتر آن را در فدراسیون وزنهبرداری میبینم.»
به صورت نمایشی برای همکاری دعوت میشوم
باقری در حالی استفاده نشدن از نخبههای واقعی را یکی از نکات منفی فدراسیون میداند که جای خودش هم در فدراسیون به عنوان یک نخبه خالی است: «به شخصه این موضوع را پذیرفتهام. روزی امثال نامجو در فدراسیون بودند، یک روز ما بودیم و در آینده هم افراد دیگری خواهند بود. قرار نیست یک نفر تا ابد رئیس، سرمربی و قهرمان باشد. راجع به دعوت هم در مقاطعی وانمود شده که کوروش باقری به فدراسیون دعوت شده. به هر حال من رئیس فدراسیون را به خوبی میشناسم، خصوصیات اخلاقیاش را میدانم و سالها با او کار کردهام. اما این دعوت بیشتر حالت نمایش داشته. البته من باز هم میگویم از این موضوع ناراحت نیستم و برای صدمین بار میگویم انتظاری هم ندارم. نه انتظار خاصی از فدراسیون دارم و نه چشم طمعی به پست خاصی دارم.»
صحبت از گذشته برایم آزاردهنده است
او با یک جنجال درونخانوادگی که بین او و شاگردانش شکل گرفت و وسیع شد، عطای سرمربیگری در تیم ملی را به لقایش بخشید و رفت. وقتی از باقری میپرسیم واقعا در آن سالها چه اتفاقی افتاد، میگوید: «این پرونده از نظر من مختومه است. با آن عزیزانی هم که در آن مقطع مشکلاتی بود، امروز با همهشان دوست هستم و با برخی از آنها روابط بسیار نزدیکی دارم. فکر میکنم خیلی جالب نباشد که بخواهیم ریز آن اتفاقات را در بیاوریم. اما من آن جوانها را خیلی مقصر نمیدانم. افراد دیگری داشتند از این شرایط سوءاستفاده میکردند که البته موفق هم شدند؛ شاید یکی از همکاران شما در حوزه رسانه و برخی افرادی که دنبال وزنهبرداری بودند، درنهایت هم توانستند از شرایط موجود استفاده کنند. حتی همین حالا هم صحبتهایی میشنوم که برایم آزاردهنده است اما برایم حل شده. کوروش باقری امروز 43 سالش است و با کوروش باقری آن موقع خیلی متفاوت است و ظرفیتش خیلی بالاتر رفته. در حال حاضر از کنار بسیاری از چیزهایی که ناحق است به راحتی میتوانم با لبخند رد شوم و مسائل را خیلی راحت در ذهنم حل کنم. امروز یاد گرفتهام که خیلی به گذشته نپردازم و در گذشته زندگی نکنم و صرفا به عنوان یک بایگانی و تجربه در زندگیام آن را داشته باشم.»
اگر تجربه امروز را داشتم وقایع آن روز وخیم نمیشد
وقتی از او میپرسیم اگر کوروش باقری امروز از وقایع آن روز با لبخند رد میشد، چه اتفاقی میافتاد، میگوید: «بعضیها ناراحت میشدند. آنهایی که دنبال پست و مقام و سوءاستفاده از شرایط بودند ناراحت میشدند. اما خب این زندگی است و اینها اتفاقاتی است که در زندگی هر کس ممکن است رخ دهد. اعتقاد دارم ما سرنوشت را تا حدودی میتوانیم تغییر دهیم. اگر کوروش باقری تجربه و سعهصدر امروز را داشت، شاید اوضاع در آن زمان آنقدر وخیم نمیشد و خیلی راحتتر مسائل حل میشد و حداقل تبعات کمتری برای وزنهبرداری ایجاد میشد. البته شاید خیلیها این را قبول نکنند اما من میدانم که آن وقایع چه تبعاتی برای وزنهبرداری داشت.»