روایت اوزیل از علاقهاش به بارسلونا تا جر و بحث با آقای خاص
تعداد بازدید : 35
میلیونها هوادار را از دست دادم
مسوت اوزیل، هافبک آلمانی در طول دوران حرفهای خود در سطح ملی و باشگاهی عناوین و افتخارات زیادی کسب کرده اما مخالفان زیادی هم برای خود تراشیده است. بعد از جامجهانی 2010، باشگاههای بزرگ اروپایی به دنبال جذب اوزیل بودند. او در مورد اینکه خوزه مورینیو چطور برای انتقال به رئالمادرید متقاعدش کرده گفت: «بعد از جامجهانی رئالمادرید، بارسلونا، آرسنال، بایرنمونیخ و منچستریونایتد من را میخواستند. تیم مورد علاقهام بارسلونا بود. هیچوقت تیمی را ندیده بودم که به زیبایی آنها بازی کند. تصور میکردم که راهی بارسلونا خواهم شد اما به نظر نمیرسید که پپ واقعا من را بخواهد. غیبت او من را به شک انداخت. آنها گفتند که او به تعطیلات رفته است. مورینیو خیلی متقاعدکننده، دوستانه و مصر بود. او کاملا برعکس سرمربی بارسلونا بود. بنابراین تصمیم گرفتم که با خوزه به رئالمادرید بروم. واقعا استرس داشتم و در عین حال خوشحال و قدردان هم بودم چون رئالمادرید باشگاه بزرگی بود. به خاطر الگویم زیدان، رویای بازی در آنجا را داشتم. وقتی در رختکن تیم عضو جدید هستید، کمی ساکت و مضطرب میشوید چون بازیکنان بزرگ زیادی در آن باشگاه بزرگ بودهاند. استرس اصلی من بیشتر زمانی بود که زیدان را ملاقات کردم، لحظه بزرگی برای من بود.» آخرین فصل خوزه مورینیو در مادرید به یک جنگ تمامعیار در رختکن تبدیل شده بود. گروه کوچکی از بازیکنان حامی سرمربی بودند اما مخالفانی مثل سرخیو راموس، ایکر کاسیاس و مسوت اوزیل را هم داشت. اوزیل اینطور ادامه میدهد: «بین 2 نیمه دیدار با دپورتیوو لاکرونیا همه چیز عیان شد؛ جایی که خوزه خطاب به من گفت فکر میکنی دادن پاسهای خوب کافی است؟ فکر میکنی به قدری خوب هستی که 50درصد پاس درست کافی است؟ او من را نگه داشت. با چشمان قهوهای و تیره خود نگاهم کرد. یک قدم به عقب برداشتم. مثل رویارویی 2 بوکسور قبل از شروع راند اول بود. فقط منتظر جوابی از من بود. در آن لحظه از او متنفر بودم حتی با اینکه در واقع خیلی دوستش داشتم. مورینیو گفت میخواهم طوری که میدانی و بلد هستی بازی کنی. میخواهم مثل یک مرد خودت را نشان دهی. میدانی وقتی 50-50 هستی چطور به نظر میرسد؟ نه؟ نشانت میدهم! سپس او در حالیکه بازوهای خود را به بدنش چسبانده بود، روی پنجه پا حرکت کرد و فریاد زد و شروع به پریدن در رختکن مادرید کرد. به او گفتم اگر تو خیلی عالی هستی، خودت بازی کن! بیا، این پیراهن من بپوش. موفق باشی. خوزه جواب داد حالا تسلیم میشوی؟ تو یک ترسوی بزدل هستی. چه میخواهی؟ یک دوش آب گرم که موهای خود را بشویی؟ میخواهی تنها باشی یا ترجیح میدهی به همتیمیهای خود و هواداران و من نشان دهی که چه کار میتوانی بکنی؟ تو آدم ضعیف و ترسویی هستی، برو دوش بگیر. به تو نیاز نداریم.» اوزیل در کتاب خود ادامه ماجرا را اینطور توصیف میکند: «حولهام را برداشتم و با او بدون اینکه کلمهای حرف بزنم به سمت دوشها رفتم. بعد از آن به خاطر رفتارم مقابل سرخیو راموس و سایر بازیکنان از او معذرتخواهی کردم.» در ادامه این ماجرا، سرخیو راموس برای حمایت از اوزیل پیراهن بازیکن آلمانی را زیر لباس خود پوشید و در نیمه دوم این تصویر مشخص بود. این حرکت راموس باعث تفرقه بیشتر در رختکن تیم شد. او ادامه میدهد: «جدایی از رئالمادرید سختترین تصمیم زندگیام بود. رویای قهرمانی در اروپا را به همراه رئالمادرید داشتم. دورانم در آنجا تمام نشده بود. پدرم بینقص نیست و آن مذاکرات برای او بزرگ بود. مسئله طمع نبود، ما چیزی که تصور میکردیم منصفانه است خواستیم و آنها آن را ندادند. لجبازی با فلورنتینو پرز کار خوبی نیست. با یک حمله عصبی، او حتی حساب توییتر من را بست که میلیونها هوادار را از دست دادم. جدایی خوبی نبود و حتی به خاطر کمیسیون آدیداس به دادگاه رفتیم.»