وقتی از رقم بدهیهای میلیاردی پرسپولیس و استقلال صحبت میشود اولین چیزی که به ذهنها خطور میکند این است که چرا باشگاههایی که برندشان حداقل در سال به علت داشتن طرفداران بیشمار 200 میلیارد میارزد یکی از بدهکارترین باشگاههای کشور است؟ برای یافتن پاسخ این سوال باید یکراست به اتاقهای مدیریت و میزهای ریاست این باشگاهها برویم. سالهای سال است که متاسفانه از افرادی در سمت مدیریتی ا ین باشگاهها استفاده کردهایم که قدرت درک پتانسیل بالقوه(هوادار میلیونی) موجود در سرخابی را نداشتند و نتوانستند از آن به نحو احسن جهت ایجاد یک ساختار علمی و مستحکم استفاده کنند. در طول این سالها هر مدیری که به اتاق ریاست استقلال یا پرسپولیس رسیده فقط و فقط به فکر حفظ میز و صندلی خود بوده و به همین خاطر هم مدیران 2 باشگاه بدون توجه به حساب و کتابهای موجود و بدهیهای میلیاردی کار خود را با جذب ستارگان گرانقیمت آغاز کردهاند. مدیران گذشته 2 باشگاه میدانستند که برای هواداران، قهرمانی و نتیجه گرفتن مهمتر از پرداخت بدهی است و این نگاه نتیجهگرایانه مدیران و هواداران باعث شده تا بدهیهای 2 باشگاه بزرگ پایتخت با سرعت سرسامآوری سیر صعودی در پیش بگیرد. اینکه نتیجه برای هوادار مهمتر از هر چیزی است کاملا قابل درک است اما یک مدیر هم باید مثل یک هوادار معمولی فکر کند؟! چرا یک مدیر باید به خودش اجازه دهد که با کسب چند نتیجه خوب و قهرمانی، آینده باشگاه فراموش شود. البته در استقلال یک استثنا وجود دارد که به زمان مدیریت آقای واعظیآشتیانی برمیگردد. متاسفانه در این سالها مدیران با ایجاد بدهیهای میلیاردی آینده باشگاههای سرخابی را در پرمخاطرهترین وضع ممکن قرار دادهاند و حالا مدیران فعلی غرق در مشکلات به ارث رسیده از این آقایان هستند. برای پایان دادن به این وضعیت باید برای باشگاهها یک ساختار علمی تعریف کرد که بتواند پاسخگوی تمامی نیازهای باشگاه باشد و با ایجاد درآمدهای پایدار آینده باشگاه را بیمه کند. ایجاد آکادمی با معیارها و آپشنهای روز دنیای فوتبال، ساخت کمپ، شناسایی پرورش نیروهای مستعد و درآمدزایی از محل ترانسفر داخلی و خارجی نیروهای پرورش دادهشده از کارهایی است که میتواند به باشگاهها کمک کند که البته در مدیریت جدید، کارهایی برای عملی کردن این اقدامات صورت گرفته است. به عنوان عضوی از هیئت مدیره باشگاه استقلال خوشحالم که طرح تحقیق و تفحص مجلس از 2 باشگاه بزرگ پایتخت تصویب شده. با توجه به مدارک موجود در بخش مالی 2 باشگاه کاملا مشخص است که در کدام مقطع و کدام میزان در ایجاد بدهیهای میلیاردی نقش داشتهاند و مسلما برخورد قاطع با آنها میتواند درس عبرتی باشد برای مدیران آینده تا در صورت نداشتن توان مدیریتی و عدم شناخت حوزه کاری از قبول مسئولیت خودداری کنند. در پایان سخن کوتاه اینکه اینجانب اعتقاد راسخ دارم که با به کارگیری اقتصاد ورزشی میتوان استقلال و پرسپولیس را به استانداردهای یک باشگاه حرفهای فوتبال نزدیک کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بدهیهای کلان باشگاههای فوتبال به خصوص بدهیهای سرسامآور 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس امروز تبدیل به یکی از بزرگترین معضلات ورزشی ایران شده. معضلی که حتی پای چهرههای برجسته کشور را هم به ماجرا باز کرده تا بلکه گره کور بدهیها به دست سیاسیون باز شود. این در حالی است که نایب رئیس فدراسیون فوتبال حل مشکل باشگاهها توسط مردان عرصه سیاست را درمانی موقتی میداند. علی کفاشیان در مصاحبه با خراسان راه حل برونرفت از مشکل را به اعطای حق پخش تلویزیونی مرتبط دانسته و تاکید دارد مهدی تاج رئیس فعلی فوتبال باید مبارزهای که پیشتر او آغاز کرده را به سرانجام برساند.
منشا بدهیهای انباشته شده را در چه میدانید؟
فعالیت و تلاش باشگاهها مبتنی بر درآمدزایی و هزینه است. اما متاسفانه با توجه به اینکه در ایران درآمدزایی باشگاهها طبق اصول درستی استارت نخورده، هزینه باشگاهها بیشتر از درآمدشان شده. از طرفی پولی هم بابت حقپخش تلویزیونی به باشگاهها داده نمیشود. این در حالی است که بیش از 60 تا 70 درصد از درآمد باشگاههای فوتبال در سراسر دنیا از محل حق پخش تلویزیونی تامین میشود. عدم پرداخت حق پخش تلویزیونی در ایران به باشگاهها موجب شده باشگاههای خصوصی قادر به درآمدزایی نباشند و به همین دلیل این دسته از باشگاهها یا خیلی زود از عرصه رقابت خارج میشوند و یا نمیتوانند به تعهدات مالی خود عمل کنند. عدم پرداخت حق پخش به باشگاههای دولتی ضربه میزند و این باشگاهها هم قادر به پرداخت بخشی از تعهدات مالی خود نیستند. اینگونه است که بدهیهای مالی باشگاهها در طول زمان روی هم جمع شده و تبدیل به بدهی انباشته میشود.
در زمان حضورتان به عنوان معاون ورزشی در سازمان تربیت بدنی، آیا با مشکل بدهی انباشته باشگاهها مواجه بودید؟
بله. ما همیشه با مشکل بدهی انباشته باشگاهها مواجه بودهایم ولی در گذشته هزینه باشگاه بسیار کمتر از حال حاضر بود. اما نکته این است که در آن زمان هنوز ایافسی اجباری درخصوص اجرای قانون صدور مجوز حرفهای برای باشگاهها تعیین نکرده بود. این قانون 4، 5 سالی است که اجرایی شده است.
پس تاکید دارید بدهی باشگاهها از گذشته وجود داشته. اما آیا میزان انباشت بدهیها در گذشته هم تا این اندازه حاد بوده؟
بالاخره این بدهیها در طول زمان روی هم انباشته و درنهایت زیاد شده.
پس نقش سازمان بازرسی کل کشور در این بین چه بود؟ این سازمان به ماجرای بدهیهای انباشته باشگاهها ورود نمیکرد؟
به خاطر نمیآورم.
بگذریم. اصلا فرض کنیم که دولت بدهی مالی باشگاهها را صفر کند. برای برونرفت از این مشکل چه پیشنهادی دارید؟
به قول شما اگر دولت هم بدهی باشگاهها را صفر کند مجددا سال آینده این بدهیها ایجاد خواهد شد. راه حل قضیه آن است که ما به سمتی برویم که بتوانیم مشکلمان را با حقپخش تلویزیونی و درآمدزایی باشگاهها حل کنیم. یا باید کیفیت کار باشگاههایمان را کاهش دهیم به این صورت که پول کمتری به باشگاهها بدهیم و متعاقب آن هزینهها را کم کنیم که این هم کار سختی است. یا اینکه بالاخره حقپخش که یکی از حقوق اصلی باشگاههای فوتبال است، به آنها اعطا شود. این در حالی است که قوانین ایافسی و فیفا هم بر همین مسئله تاکید دارد. البته مسئولان مربوطه دنبال اجرایی شدن حق پخش هستند و وزیر ورزش هم قول پیگیری و حل و فصل شدن ماجرای حق پخش را داده است. این در حالی است که ما در فوتسال به دنبال گرفتن مجوز حرفهای شدن باشگاهها و پخش اینترنتی مسابقات هستیم. اگر فرهنگ پخش اینترنتی در بین جمعیت علاقهمند به فوتسال و مردم جا بیفتد، متعاقب آن میتوانیم با جذب اسپانسر به حقوحقوقمان برسیم. اگر بتوانیم همین الگو را به شرط موفقیت، در فوتبال هم اجرایی کنیم دیگر نیازی به دریافت حق پخش تلویزیونی نخواهیم داشت.
پس با این حساب باشگاهها و نهادهای مربوطه باید برای احقاق حقشان مبارزه کنند...
من در زمان خودم برای گرفتن این حق مبارزه کردم و حالا نوبت آقای تاج است که مبارزه کند و ما هم به دنبال او برویم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
باشگاه پرسپولیس یکی از باشگاههایی است که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند. شاید بدهی مالی کلان و میلیاردی این باشگاه به اندازه مشکلات مالی باشگاههای بحرانزده جهان نباشد اما حساسیت و توجه هواداران پرشمار سرخپوشان باعث میشود تا همه سراغ علت به وجود آمدن این بدهیها بروند؛ بدهیهایی که برای امروز و دیروز نیست و برخی پروندههای حقوقی این باشگاه مربوط به 15 سال پیش است. حمیدرضا گرشاسبی، سرپرست باشگاه پرسپولیس با توجه به حساسیتهای اخیر در خصوص میزان بدهیهای این باشگاه و همچنین برخی پروندههای حقوقی موضع سکوت گرفته است. با این حال سرپرست باشگاه پرسپولیس در این خصوص توضیحاتی به خراسان میدهد و میگوید: «بدهیهای جاری باشگاه پرسپولیس در 2 فاز است. برخی بدهیها در کمیته انضباطی حکمش صادر شده و شکایتهایی هم داریم که چه در کمیته انضباطی و چه در دادگاه عالی بینالمللی ورزش در حال پیگیری است. در طول همین مدت کوتاه هم سعی داشتیم بدهیها را پرداخت کنم تا برای حضور در رقابتهای بینالمللی با مشکل روبهرو نشویم.» سرپرست باشگاه پرسپولیس درباره اینکه بدهیهای این باشگاه از چه زمانی باقی مانده، اظهار داشت: «برخی شکایتها مربوط به 14 تا 15 سال پیش است. باید تکتک این پروندهها را بررسی میکردیم.» وی درباره اینکه راهکار برخورد با این مشکلات مالی چیست، گفت: «باید در همان ابتدا که قرارداد امضا میکنیم تمام جوانب را برای تعهدی که میدهیم در نظر بگیریم. نمیتوان قراردادی نوشت و آن را اجرایی نکرد. به نظرم تنها راهی که میتوانیم نسبت به آن مقابل بدهیها را هم بگیریم این است که از تمام منابع برای درآمدزایی استفاده کنیم تا به تعهداتمان وفادار باشیم. برند باشگاه پرسپولیس هنوز به درآمدزایی نرسیده اما مالیات میلیاردی پرداخت میکند. این قانون برخلاف قوانین جاری باشگاهاست.» گرشاسبی در پایان خاطرنشان کرد: «متاسفانه بدهیهای پیشین باشگاه پرسپولیس باعث شد تا در همین فصل جاری هم بودجه زیادی را صرف تسویه حساب آنها کنیم تا با محرومیت روبهرو نشویم. به هر حال همین بدهیها میتواند عاملی برای دیرکرد در پرداختی به بازیکنان شود. طبیعی است که بازیکن هم از این موضوع ناراحت شود.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حسن عابدینی مشهور به امیر عابدینی، مدیر ورزش و بازیکن سابق فوتبال ایران در سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۹ مدیرعامل باشگاه فوتبال پرسپولیس تهران بود. دورهای که او توانست با ترانسفر بازیکنانی نظیر علی دایی، کریم باقری، مهرداد میناوند، مهدی مهدویکیا و رضا شاهرودی به اروپا و لیگهای آسیایی درآمدزایی خوبی برای باشگاه انجام دهد. با این حال این مدیرعامل اسبق پرسپولیس هم باشگاه را با بدهی تحویل عباس انصاریفرد، مدیر بعدی داد. امیر عابدینی مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس درباره میزان بدهیهای باشگاه پرسپولیس گفتوگوی اختصاصی با خراسان ورزشی انجام داد. وی در این باره گفت: «اینکه بگوییم باشگاههای استقلال و پرسپولیس بدهی کمی دارند صحیح نیست و پاک کردن صورت مسئله است. اما از طرفی نباید در بیان میزان بدهیهای باشگاه به افراد حقیقی و شرکتهای حقوقی اغراق کرد چون باعث دلهره و دلسردی هواداران این تیمها میشود.» مدیرعامل دهه 70 پرسپولیس درباره اینکه بدهیهای باشگاه پرسپولیس از چه زمانی آغاز شده، تصریح کرد: «هر مدیری که در پرسپولیس فعالیتش را آغاز میکند در جریان میزان بدهیها قرار میگیرد. برخی مشکلات اداری باعث میشود تا نتوان در همان برهه زمانی بدهیها را به صفر رساند. وقتی هم برنامههای مدیران با توجه به تغییراتی که دارند نیمهکاره میماند باعث بروز چنین مشکلاتی میشود. زمانی که خواستم باشگاه پرسپولیس را به مدیران بعدی تحویل بدهم میزان بدهیها بسیار اندک بود و میتوانستیم با یک برنامهریزی ساده هزینهها را به حداقل برسانیم و پس از یکی، دو سال درآمدزایی کرد. برخی رقمها که در زمان مدیریت من تبدیل به بدهی شد مربوط به قراردادهایی بود که برای مشخص شدن وضعیتش نیاز به زمان داشت.» عابدینی درباره راهکار جلوگیری از بالا رفتن بدهیهای باشگاه پرسپولیس گفت: «باید در این زمینه فاکتورهای زیادی را در نظر گرفت. ثبات مدیریت و همچنین شفافیتهای مالی میتواند کمک زیادی در این زمینه کند. برخی روشها در زمینه پرداختی باشگاهها نیز باید به صورت کاملا اساسی اصلاح شود تا بتوان مانع از زیاندهی باشگاهها شد.» وی درباره تعیین تکلیف بدهیها نیز اظهار داشت: «باید قراردادها در فضایی بسته شود که کاملا شفاف باشد و به خاطر بند و تبصرهها مشکل ایجاد نشود. متاسفانه سیستم مدیریت باشگاههای استقلال و پرسپولیس دولتی است و به این نوع مدیریت میتوان گفت مدیریت هزینه!» عابدینی تصریح کرد: «مدیران دولتی هیچگونه راندمانی ندارند و باید وزیر ورزش در قبال تصمیمات مدیریتی که میگیرد پاسخگو باشد. باید پرسپولیس به سمت خصوصیسازی پیش برود در غیر این صورت در بیپولی و بدهی سنگین غرق میشود.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امیررضا واعظیآشتیانی یکی از مدیرانی است که حدود 2 سال مدیریت باشگاه استقلال را بر عهده داشت. او طی سالهای 87 تا 89 مدیرعامل باشگاه استقلال بود و به زعم بسیاری باشگاه در زمان مدیریت واعظیآشتیانی به لحاظ مالی سر و سامان و نظم گرفت. حالا پس از گذشت حدود 7 سال از پایان مدیریت وی در باشگاه استقلال واعظیآشتیانی در گفتوگو با خراسان از چگونگی ایجاد بدهی، دلایل انباشت آن و راهکار برونرفت از این بحران مالی میگوید.
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال ابتدا در پاسخ به این سوال که استارت این بدهیها از کجا بود و چه دلایلی باعث میشود یک سازمان، یک باشگاه یا حتی یک فدراسیون بدهی به بار میآورد، میگوید: «از چند منظر میشود به این موضوع توجه کرد؛ اول اینکه وقتی یک سازمان یا باشگاهی بدهی به بار میآورد یکی از دلایل اصلی این است که دخل و خرج با هم نمیخواند؛ یعنی ورودی و خروجی به لحاظ اقتصادی تعریف درست و منطقی ندارد. دومین علت بودجهنویسی آن سازمان یا باشگاه است. به این معنا که در بودجهنویسی توانایی لازم وجود نداشته و واقعیتها مورد توجه قرار نگرفته و این هم از ضعف تخصصی در آن مجموعه میتواند باشد. علت دیگر هم ولنگاری هزینهای یک تشکیلات است که در اینجا منظور باشگاه است. یعنی هیچ نظارتی، هیچ توجهی به اینکه شرایط اقتصادی باشگاه چگونه است نشده و هزینه صورت گرفته است. البته دلایل دیگری هم هست اما این 3 مورد مهمترین علت به وجود آمدن بدهی در یک تشکیلات و باشگاه است.»
فرمول گمشده
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در پاسخ به این سوال که چگونه بدهی روی بدهی میآید و ناگهان مسئولان متوجه میشوند باشگاهی 80 یا 100 میلیارد بدهی به بار آورده است، چنین پاسخ میدهد: «در اینجا باید این سوال را از متولیان بالادستی این باشگاهها کرد که مگر باشگاههای ورزشی ما از جمله استقلال و پرسپولیس قرار نبوده طبق قانون تجارت اداره شوند؟ یعنی این 2 باشگاه باید مجمع داشته باشند و به واسطه مجمع هیئت مدیره انتخاب شود و در همان جلسه مجمع بازرس قانونی و حسابرس معرفی شود. پس از آن یک هیئت مدیره از بین خود یا خارج از هیئت مدیره یک فردی را به عنوان مدیرعامل انتخاب کند و این صورتجلسه به ثبت شرکتها برود و در حقیقت بر اساس قانون تجارت اداره شود. اما چرا یک باره شاهد آن هستیم که پرسپولیس و استقلال بدهی میلیاردی به بار آوردهاند؟ برای اینکه در این چند سال بر اساس این فرمول اداره نشدهاند و هیچ حسابرسی انجام نشده و هیچ نظارتی توسط مجمع صورت نگرفته و هیچ مجمع عمومی سالیانهای برگزار نشده است. وقتی این اتفاقات نمیافتد یعنی هیچ کس از وضع موجود این باشگاه خبر ندارد. به واسطه این رویه قانونی مجمع میتوانست متر و معیار درستی داشته باشد که آیا مدیریت باشگاه عملکرد موفقی داشته یا نه. اما در این چند سال این اتفاق نیفتاده و این معنایش این است که هیئت مدیره صوری است و معنایش این است که مدیرعامل هر تصمیمی بگیرد حاکم است و احیانا اگر هیئت مدیره تصمیمی بگیرد مدیرعامل تصمیم خودش را نافذ میداند بدون آنکه مجمع نظارتی بر آنها داشته باشد. لذا هر جور که دلشان میخواهد تعهد برای باشگاه ایجاد میکنند فارغ از اینکه کسی از آنها سوال کند که چرا تعهدات بدون پشتوانه مالی را ایجاد میکنید؟»
زیر خط آماتور
واعظیآشتیانی در ادامه صحبتهایش به انتقاد از فدراسیون فوتبال میپردازد و یکی از دلایل انباشت بدهیها را عدم ایفای نقش نظارتی فدراسیون روی باشگاهها میداند و میگوید: «یک نکته اساسی میخواهم بگویم. چرا باشگاههای فوتبال ما همه بدهکارند؟ چون تمام این باشگاهها دارای هیئت مدیرههای صوری هستند. نظارت مجمع بر عملکرد آنها وجود ندارد. وقتی ایافسی و فیفا میگوید باشگاه از بعد اقتصادی و تجاری برخوردارند و باشگاهها باید بر اساس قانون تجارت کشورشان اداره شوند معنی و مفهومش این است که فدراسیون فوتبال ما که ظاهرا 3 وظیفه تنبیه مربی و بازیکن و مدیران، رسیدگی به تیم ملی بزرگسالان و برگزاری لیگ ناقص لیگ برتر و دیگر لیگها را برای خودش تعریف نکرده، باید کمیتهای ایجاد میکرد که این کمیته بر عملکرد سالانه باشگاهها نظارت کند تا وقتی باشگاهها مجمعشان برگزار میشود یک نسخه به فدراسیون بفرستند. فدراسیون فوتبال باید جواب مجامع بینالمللی را بدهد که چرا باشگاهها بدهکارند. مسئولان فدراسیون باید بیایند بگویند ما تدبر نداشتیم و فکرمان به اینجا نمیرسید که نظارت عالیه بر باشگاه داشته باشیم تا به موقع تذکر دهیم و تلنگر بزنیم به باشگاهها تا بدهی ایجاد و انباشته نشود. کار فدراسیون این نیست که با رفیقبازی و رابطهبازی مدیرعامل یک باشگاه درآمد آینده باشگاه را پیشخور کند! این نشانه هرج و مرج است. نشانه این است که فدراسیون فوتبال ما زیر خط آماتور است.»
فدراسیون فوتبال کارآمد نیست
مدیرعامل سابق باشگاه استقلال برای اثبات ادعای خود به وضعیت نامناسب استیفای حق در کمیته انضباطی اشاره میکند و ادامه میدهد: «اگر کمیته انضباطی به معنای واقعی کمیته انضباطی و استیفای حق بازیکنان و مربیان و باشگاهها بود این همه پرونده در آنجا انباشته نبود. آیا تا حالا شده این کمیته با پرسپولیس و استقلال برخوردی داشته باشد؟ نه، پس این نشان میدهد فدراسیون فوتبال کارآمد نیست. در واقع ما نه در باشگاهداری موفق بودهایم و نه در مدیریت فوتبال. امروز یک چرخه معیوبی در فوتبال این کشور شکل گرفته که عدهای ماموریت دارند قبر این فوتبال را بکنند. عدهای ماموریت دارند از این نابسامانی برای خودشان نظمی تعریف کنند و از آن منتفع شوند. دستگاههای نظارتی مثل دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور هم وظیفه داشتند در این نابسامانی بدون مماشات ورود کنند و اگر به موقع برخورد میکردند شاهد وضعیت اینچنینی باشگاهها نبودیم. البته این باشگاهها را من باشگاه نمیدانم اینها تیم فوتبال هستند جز سپاهان، ذوبآهن، سایپا و پیکان بقیه تیم فوتبال هستند.» واعظیآشتیانی راه برونرفت از این وضعیت را چند مورد شمرده و میگوید: «اولا فدراسیون فوتبال باید کمیتهای را برای نظارت بر عملکرد مالی باشگاهها ایجاد کند؛ به این معنا که گزارش حسابرسی و مجمع به فدراسیون ارایه شود. در ثانی متولی این باشگاهها باید مجمع و هیئت مدیره و بودجهنویسی را رسمیت دهند، گزارش عملکرد سالانه را عملی کنند تا یک نسخه از عملکرد به دیوان، یک نسخه به سازمان بازرسی و یک نسخه به فدراسیون فوتبال ارسال شود. نکته بعد این است مدیرانی توانمند و با نگرشی نو و برنامهدار انتخاب کنند. با این افراد موجود آب در هاون کوبیدن است. کارهای بزرگ افراد بزرگ میخواهد تا تحول و رنسانس ایجاد کنند. مدیری که در سیستم دولتی چک شخصی میدهد یا ماشین شخصیاش را معامله میکند و یا ویلای روی دست مانده شمالش را معامله کند، نمیتواند در فوتبال تحول و رنسانس ایجاد کند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خراسان قصد داشت در گزارشی به علل و عوامل ایجاد و انباشت بدهیهای کلان و میلیاردی باشگاههای پرسپولیس و استقلال بپردازد و از این رو از مدیران مختلف سرخابی و مسئولان وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال و حتی سازمان بازرسی کل کشور در این باره پرسوجو شد اما رقم صحیح و واقعی بدهیها همچنان یک چالش اساسی باقی مانده است. در حالی که امیررضا خادم، معاون وزیر ورزش 3 سال قبل بدهی پرسپولیس را 70 میلیارد عنوان و تاکید کرد 50 میلیارد آن مربوط به مدیریت محمد رویانیان است در همان زمان بدهی استقلال 45 میلیارد عنوان شد که به گفته خادم 36 میلیارد آن محصول دوران مدیریت علی فتحا...زاده است. البته این بدهیهای کلان طی 3 سال اخیر هم همچنان رو به افزایش بوده و حالا صحبت از بدهی 80 میلیاردی استقلال و بدهی بالای 100 میلیارد پرسپولیس است. مرداد سال 96 بود که خبرگزاری تسنیم آمار جدیدی از بدهیهای سرخابی منتشر کرد که بر اساس آن مجموع بدهیهای باشگاه استقلال که شامل بدهی مالیاتی، دارایی و بدهی به اشخاص است، ۱۱۸ میلیارد و مجموع بدهیهای پرسپولیس ۲۱۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان اعلام شد. در این گزارش سعی شد از مدیران سرخابی که در مقاطع مختلف مسئولیت داشتند اطلاعات دقیق و جزیی درباره بدهیهای کلان گرفته شود که از مدیران سابق به جز امیررضا واعظیآشتیانی، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال دیگر مدیران سرخابی چندان شفافسازی نکردند. حتی تلاش برای ارتباطگیری با علی فتحا...زاده ناموفق بود و این مدیر فوتبالی پاسخی به تلفنها و پیامک خبرنگار خراسان نداد. در هر حال گزارش پیش رو به خاطر عدم پاسخگویی صریح و شفاف برخی مسئولان و مدیران سرخابی عاری از هرگونه نتیجهگیری و صرفا ارایه گزارشی آماری است.
فوتبال امروزه نه یک ورزش بلکه یک صنعت است، یک بیزینس سودآور که گاهی گردش مالی سالانه آن از بودجه سالانه چندین کشور بیشتر میشود. فقط در ایران گردش مالی این جادوی جذاب به گفته وزیر ورزش بین 500 تا 600 میلیارد تومان است؛ حال این سوال برای خیلیها پیش میآید که با این گردش مالی چه میشود که 2 باشگاه بزرگ ایران بدهی کلان به بار میآورند و سرآغاز این بدهیها چه زمانی بود و چه شد که بدهی روی بدهی آمد و حال برای برونرفت از این بحران چه باید کرد؟
شاید بتوان اواخر دهه 80 را نقطه آغاز این معضل عنوان کرد یا حداقل در مورد باشگاه استقلال اینگونه بوده است. این را میشود از حرفهای امیررضا واعظیآشتیانی، مدیرعامل سابق باشگاه استقلال که از اواسط 87 تا خرداد 89 مدیرعامل این باشگاه بوده استنباط کرد. واعظیآشتیانی میگوید: «وقتی که باشگاه استقلال را تحویل گرفتم 8 میلیارد بدهی داشت. آن زمان بودجهای که برای باشگاه در نظر گرفته شده بود 5/8 میلیارد بود. ما با وجود چنین بدهی آن مقطع درآمدزایی داشتیم که بخشی از آن مربوط به صرفهجویی و جلوگیری از ولنگاری هزینه و چابک کردن باشگاه بود و به این ترتیب توانستیم 5 میلیارد از بدهیها را تسویه کنیم.» مدیرعامل سابق باشگاه استقلال در ادامه آمار و ارقامی ارایه میدهد که حاکی از تحویل باشگاه استقلال با تراز مالی مثبت به مدیرعامل بعدی است. واعظیآشتیانی ادامه داد: «سازمان تربیت بدنی وقت موظف بود مبلغی به استقلال بدهد که 2 میلیارد و 700 میلیون مانده بود که در جلسه هیئت مدیره باشگاه استقلال با آقای سعیدلو، رئیس وقت سازمان ایشان گفت که من این پول را نمیدهم و همان موقع هیئت مدیریت و بنده شبانه استعفا دادیم. اگر ایشان به آن تعهد عمل میکرد باشگاه استقلال به سود میرسید و ترازش مثبت میشد چراکه ما عملکرد یک ساله اولمان از اواسط 87 تا اواسط 88 وقتی تراز مالیمان را گرفتیم مثبت یک میلیارد و 400 بود. وقتی که استعفا دادیم باشگاه هنوز بدهی گذشته را داشت. ما در سال 88 در لیگ قهرمانان بودیم 300 میلیون تومان از ایافسی طلبکار بودیم که مدیریت بعدی آمد آن را گرفت و یک میلیارد و 200 هم از سازمان لیگ طلبکار بودیم که آن را هم گرفت. در واقع سال 89 و در پایان مدیریت بنده باشگاه استقلال را با بدهی یک میلیارد و 500 میلیونی تحویل دادیم و حالا این بدهی شده 80 میلیارد تومان. البته اگر سازمان تربیت بدنی 2 میلیارد و 700 میلیون طلب استقلال را داده بود در واقع باشگاه نه تنها بدهی نداشت بلکه با یک میلیارد و 200 میلیون باقیمانده به سوددهی هم رسیده بود.»
در مورد باشگاه پرسپولیس و اینکه این بدهیها از چه زمانی استارت خورد و به بیش از 100 میلیارد تومان رسید روایات مختلف است. آنطور که امیر عابدینی، مدیرعامل دهه 70 پرسپولیس در گفتوگو با خراسان درباره بدهیها گفته، شواهد حاکی از آن است که در پایان مدیریت او و آغاز دهه 80 بدهیهای باشگاه کلان نبوده؛ به طوری که به گفته عابدینی میشد طی 2 سال آن را تسویه و به درآمدزایی رسید. اما چه میشود که طی 15 سال بدهیهای باشگاه پرسپولیس به بیش از 100 میلیارد تومان میرسد؛ سوالی است که مدیران دهه 80 و 90 این باشگاه و روسای سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش و جوانان باید پاسخگو باشند. به نظر میرسد انباشت بدهیهای پرسپولیس مثل باشگاه استقلال از اواخر دهه 80 و همزمان با رقابت شدید سرخابی برای جذب بازیکن و اقناع هوادارانشان آغاز شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بدهی 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس سر به فلک کشیده؛ بدهیهایی که مدتهاست روی هم انباشته و حالا به بدهی نجومی تبدیل شده است. پیش از شروع فصل جاری مجموع بدهیهای باشگاه استقلال که شامل بدهی مالیاتی، دارایی و بدهی به اشخاص است، 118 میلیارد اعلام شد که البته مسئولان این باشگاه در حال حل کردن بدهی سنگین مالیاتی خود هستند و در بخش بدهی به اشخاص نیز توانستهاند با برخی از بازیکنان سابق تیم تسویهحساب کنند. بدهیهای باشگاه پرسپولیس اما تقریبا 2 برابر بدهیهای باشگاه استقلال اعلام شد. تا قبل از حل و فصل پرونده مانوئل ژوزه این باشگاه 3.5 میلیون دلار بدهی به اشخاص خارجی داشت که با احتساب دلار با قیمت 3 ماه پیش این باشگاه 13 میلیارد و 300 میلیون تومان بدهی خارجی داشت. همچنین 30 میلیارد از بدهیهای باشگاه پرسپولیس به اشخاص ایرانی اعم از مربی و بازیکن است. سنگینترین بدهی باشگاه پرسپولیس هم مربوط به بیمه، دارایی و اداره مالیات است که به 140 میلیارد تومان میرسد. همچنین پرسپولیسیها 28 میلیارد بدهی متفرقه یا سایر بدهیها دارند که مجموع این بدهیها 211 میلیارد و 300 میلیون تومان است. جالب است بدانید با مجموع بدهیهای سرخابی به مبلغ 329 میلیارد تومان میتوان یک هواپیمای ایرباس 321 به ناوگان هوایی کشور اضافه کرد و یا با اضافه کردن 950 اتوبوس نو به ناوگان حمل و نقل شهری تا حدود زیادی به کم شدن آلودگی هوای کلانشهرها کمک کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی مدعی است طی دوران حضور او در راس این سازمان (سالهای 72 تا 80) باشگاههای فوتبال و به خصوص 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس بدهی مالی نداشتند. سیدمصطفی هاشمیطبا که دولت را مالک اصلی سرخابی میداند، معتقد است تنها راهکار خلاصی این 2 باشگاه از شر بدهیهای انباشته شده اجرای ماده 141 قانون تجارت درخصوص آنهاست. او در مصاحبه با خراسان و در پاسخ به این پرسش که در زمان ریاستش بر سازمان تربیت بدنی آیا با مشکل بدهی انباشته شده باشگاههای فوتبال به خصوص 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس مواجه بوده یا خیر تاکید کرد: «در زمان ریاست من بر سازمان تربیت بدنی تیم پرسپولیس در اختیار ما نبود. این تیم سهامدارانی مثل سازمان تبلیغات، حوزه هنری و... داشت و در واقع پرسپولیس در آن زمان دولتی به معنای امروز نبود. بعد از جدایی من از سازمان تربیت بدنی، مسئولان تیم به دادگاه مراجعه کردند و حکم دولتی بودن تیم پرسپولیس را گرفتند. با اینکه این تیم در اختیار ما نبود اما فکر میکنم پرسپولیس بدهی مالی نداشت؛ ضمن اینکه در آن زمان باشگاه استقلال اصلا بدهی نداشت و همه کارهایش مشخص بود.» او با تاکید بر اینکه در زمان ریاست او در سازمان تربیت بدنی این 2 باشگاه بدهی مالی نداشتند، در پاسخ به اینکه از چه زمان بدهیهای مالی این 2 باشگاه شروع شد، میگوید: «از زمانی که این 2 باشگاه بدون اینکه کارشان حساب و کتاب داشته باشد، شروع به هزینه کردن به صورت علیالحساب و بدهی کردند تا امروز به اینجا رسیدهاند.» او ادامه میدهد: «باشگاه استقلال و پرسپولیس 2 باشگاه دولتی هستند. این بدان معناست که دولت مالک این 2 باشگاه است. از طرفی دولت یازدهم تصویب کرد این 2 باشگاه به بخش خصوصی واگذار نشوند؛ بنابراین هر 2 باشگاه در حال حاضر مشمول ماده 141 قانون تجارت هستند. طبق ماده 141 اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه باشگاه(شرکت) از میان برود این 2 باشگاه یا باید اعلام ورشکستگی(و انحلال) کنند یا افزایش سرمایه دهند به میزانی که مشکل بدهی حل شده و شکل مالی باشگاه و شرکت منطقی شود. با این حساب دولت در حال حاضر مکلف است برای ساماندهی به شرایط این 2 باشگاه اقدامات لازم را انجام دهد.» او در پاسخ به اینکه مگر سازمان بازرسی پیش از انباشت بدهی این 2 باشگاه نظارتی روی کارهایشان نداشته، میگوید: «بازرسی این 2 باشگاه مربوط به سازمان بازرسی کل کشور نیست. بازرس باید در طول سال با شرکت جلو برود و خطاهای مدیرعامل یا هیئت مدیره را به صاحبان سهام گزارش دهد. اما متاسفانه بازرسانی که برای این 2 باشگاه انتخاب شدند اصلا دنبال کار نبودند و حتی به نظر من این 2 باشگاه نه دفاتر مالی درست و حسابی دارند و نه ترازنامه مالی درستی. همین مسئله هم باعث شده این مشکلات به وجود آید.» وقتی به او میگوییم منظورتان چیست که میگویید بازرسی استقلال و پرسپولیس به سازمان بازرسی مربوط نیست، چنین پاسخ میدهد: «ببینید سازمان بازرسی کل کشور یک نهاد حکومتی است که میتواند در هر شرکت دولتی یا جایی که به نوعی از بیتالمال ارتزاق میکند، ورود کرده و عملکرد آنها را بررسی کند. در واقع 2 نوع بازرسی داریم؛ یکی بازرسی کل کشور که یک نهاد حکومتی است و دیگری بازرس قانونی. هر شرکت یا موسسه موظف است یک بازرس قانونی هم داشته باشد و این بازرس وظیفه دارد در طول حرکت شرکت، حضور داشته و گزارشهای لازم را ارایه کند.» اما اینکه آیا سازمان بازرسی کل کشور مکلف به بازرسی مالی 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس نبوده سوالی است که هاشمیطبا در پاسخ به آن میگوید: «اتفاقا سازمان بازرسی کل کشور مکلف به رسیدگی امور مالی این 2 باشگاه است. منتها این سازمان یک وظیفه دیگری دارد. سازمان بازرسی کل کشور میتواند به نهادهای مختلف دولتی ورود کند تا ببیند چه خبر است. اما اینکه آیا سازمان بازرسی کل کشور به موضوعات مالی 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس ورود کرده یا خیر را نمیدانم.» هاشمیطبا در واکنش به اینکه در حال حاضر راه برونرفت از مشکل بدهی 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس چیست، میگوید: «حتما باید ماده 141 درخصوص 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس اجرا شود و دولت به عنوان مالک این 2 باشگاه مکلف به انجام این کار است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بدهی در پی بدهی. پرونده پشت پرونده. تراز مالی منفی و باشگاههایی که مطابق قانون تجارت عملا ورشکستهاند اما سرپا ایستادهاند تا به خلق بدهیهای تازه بپردازند. این حجم از دیون از کجا میآید؟ چرا همواره در ورزش ما و بالاخص فوتبال در پروندههای بینالمللی بازندهایم؟ باشگاهها به عنوان یک شرکت تجاری ثبتشده لاجرم باید در چارچوب بودجهنویسی خود اصل تعادل بین هزینه و درآمد را رعایت کنند. مدیریت باشگاههای عموما خصولتی - خصوصیهای اصالتا دولتی- در ابتدای فصل تحت تاثیر اصل نتیجهگرایی فقط به دنبال جذب بهترینها هستند. نسیه و با وعده و چک. بدون توجه به قلک و خزانهای که ته کشیده یا میکشد. خارجیهایی را به استخدام در میآورند که فارغ از کیفیت آنها، با اولین خلف وعده راه فدراسیون جهانی را در پیش میگیرند و پروندهای تازه را به ثبت میرسانند. نتیجهگرایی و پرهیز از توجه به استعدادها اصلیترین عامل بدهیهای انباشته ورزش و فوتبال ماست. عقد قراردادهای هنگفت بدون توجه به دخل و خرج باشگاه پیامدی جز بدهی و محکومیت در ارکان قضایی مرتبط ندارد. در کنار این نقیصههای بارز، قانون هم در ورزش ما نتوانسته بازدارندگی ایجاد کند. سالهاست سیکل کاری مطالبه طلبکاران در فدراسیون فوتبال با یک چرخه معیوب همراه شده است. طلبکار تشکیل پرونده میدهد، هزینه دادرسی را نقدا به حساب فدراسیون واریز میکند مراحل رسیدگی به انجام میرسد، رای بدوی صادر میشود، احتمالا با اعتراض محکوم علیه، پرونده روانه مرجع استیناف میشود رای نهایی که انشا شد باید طبق قانون، رای اجرا شود. اینجا تابلوی توقف مقابل این روند نصب میشود. عدم اجرای آرای ارکان قضایی داخلی به بدهکاران مجال داده تا بدهی پشت بدهی بالا بیاورند و در سایه عدم اجرای قانون و آرای صادره خرمنی آفتزده را جمع کنند که سال به سالش دریغ از پارسال است. به روند حاکم بر صدور مجوز حرفهای باشگاهها برای حضور در لیگ قهرمانان نگاه کنید. تاکید ایافسی بر نداشتن بدهی و الزامات جدی در این باره باعث شده تا باشگاهها به هر شکل ممکن و حتی با کلیهفروشی در اندیشه تسویه دیون خود باشند. چه ایرادی دارد همین تاکید و جدیت را در داخل کشور هم شاهد باشیم؟ چه ایرادی دارد لیگ ما با تعداد کمتری از باشگاهها برگزار شود اما باشگاههایمان واقعا توان حضور در مسابقات را داشته و سالی بدون اعتصاب را در فوتبال و حتی ورزشمان شاهد باشیم؟ تا چرخ بر این مدار میچرخد رفع بدهیهای کلان به وجود آمده آرزویی محال است. باید که طرحی نو در انداخت پیش از آنکه شاهد ورشکستگی کامل این ورزش و باشگاههایش باشیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.