سیامین دوره لیگ برتر والیبال به روزهای پایانی خود نزدیک میشود. براساس اطلاعیه سازمان لیگ، دور رفت مرحله نهایی این رقابتها 18 اسفند ماه با برگزاری 2 دیدار در تهران و ارومیه پیگیری خواهد شد. بر این اساس، تیم بانک سرمایه در خانه والیبال تهران از ساعت 17میزبان پیکان تهران در دیدار نهایی مرحله پلیآف خواهد بود. همچنین از ساعت 16روز چهارشنبه 18 اسفند ماه تیم شهرداری ارومیه در دیدار ردهبندی مرحله نهایی پلیآف در سالن غدیر ارومیه میزبان سایپای تهران خواهد بود. دیدار برگشت مرحله پلیآف هم روز یکشنبه 22 اسفند ماه در تهران با 2 مسابقه پیگیری خواهد شد و در صورت نیاز به مسابقه سوم، روز چهارشنبه 25 اسفند این بازیها برگزار میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خزانهدار و ذیحساب کمیته ملی المپیک عصر دیروز طی نشستی با حضور رئیس کمیته مشخص و معرفی شد. به گزارش مهر، در نشستی که با حضور کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک، محمد علی شجاعی، باقرزاده، اصغر رحیمی و جمعی از مدیران در محل کمیته ملی المپیک برگزار شد، فهیمه شباک یکی از کارشناسان امور مالی کشور در عرصه ورزش که سالها تجربه خدمت در امور مالی را در رزومه کاری خود دارد، به عنوان سرپرست خزانهدار و ذیحساب کمیته ملی المپیک معرفی شد. مجوزهای لازم برای فعالیت وی در این زمینه گرفته شده و شباک از دیروز به عنوان سرپرست خزانهدار و ذیحساب کمیته ملی المپیک کار خود را آغاز کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمود خسرویوفا، رئیس فدراسیون جانبازانو معلولان و رئیس کمیته ملی پارالمپیک نسبت به انتقاد خانواده گلبارنژاد درخصوص نحوه تقدیر از رکابزن فقید پارالمپیکی ایران در مراسم تجلیل از قهرمانان ریو واکنش نشان داد. بعد از رد جایزه80 سکهای درنظر گرفته شده برای بهمن گلبارنژاد(که در جریان رقابتهای دوچرخهسواری پارالمپیک ریو دچار سانحه شد و جان خود را از دست داد) توسط خانوادهاش، خسرویوفا تاکید کرد تقدیر رئیسجمهور از خانواده مرحوم گلبارنژاد معنوی بود، نه مالی. به گزارش برنا او گفت: «این تجلیل از سوی وزارت ورزش بر اساس آییننامهای که برای ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی از قبل تعریف شده صورت گرفت و ارتباطی با نهاد ریاستجمهوری که خانواده مرحوم گلبارنژاد در نامه انتقادآمیز خود در رسانهها عنوان داشتند، نداشته است. بنابر این جوایزی که به ورزشکاران المپیکی و پارالمپیکی اهدا شد، مستقیما از سوی وزارت ورزش پرداخت شد و در این خصوص نهاد ریاستجمهوری دخالتی در مبلغ جوایز نداشت.» رئیس فدراسیون جانبازان و معلولان خاطرنشان کرد: «موضوع دیگری که باید درباره نامه خانواده مرحوم گلبارنژاد ذکر کرد، این است که شاید اشکال از طرف رسانهها باشد، نه خانواده آن مرحوم زیرا تا به امروز هیچ مسئولی سخنی مبنی بر اینکه این مرحوم بهخاطر افتخارآفرینی در بازیهای پارالمپیک ریو باید ارزشش با مقام طلا مورد تجلیل قرار میگرفت نگفته، زیرا اگر مسئولی در این زمینه اظهارنظر میکرد، مطمئن باشید که خود من پیگیر این قضیه میشدم تا ببینم چه کسی چنین قولی را داده که مقام مرحوم گلبارنژاد در حد طلا بود نه80 سکه. من تا جاییکه اطلاع دارم هیچ مقامی چنین قولی نداده است.»
خسرویوفا با اشاره به معنوی بودن نحوه تجلیل از خانواده گلبارنژاد گفت: «خانواده گلبارنژاد بعد از مراسم تجلیل این انتقاد را به من وارد کردند که چرا تعداد سکههای این مرحوم در حد مقام طلا دیده نشده و تعداد آن کم است. من دوست داشتم قبل از اینکه چنین اقدامی انجام دهند نظر مشورتی مرا جویا میشدند. آنها نباید ارزش چنین ورزشکاری را با تعداد سکهها زیرسوال میبردند.»
رئیس فدراسیون جانبازانو معلولان در پایان خاطرنشان کرد: «زمانیکه این ورزشکار در بازیهای پارالمپیک ریو دچار سانحه شد، از سوی مقام معظم رهبری، ریاست جمهوری و معاون رئیسجمهور پیام تسلیت به خانواده این بزرگوار داده شد. البته من شناخت کمی از مرحوم گلبارنژاد دارم و معتقدم این نوع برخوردها نباید خدای ناکرده باعث سوءاستفاده دشمنان از این سخنان شود. ما نباید ارزش معنوی چنین ورزشکاری را با تعداد سکهها زیرسوال میبردیم. اگر مسائل مالی مطرح بود، خانواده وی باید از طریق صندوق حمایت از ورزشکاران و همچنین از سوی بنیاد ایثارگران این مسئله را پیگیری میکردند، نه اینکه بخواهند از طریق رسانهها ارزش معنوی این ورزشکار را به این شکل زیرسوال ببرند و حواشی را با تعداد سکهها در رسانهها ایجاد کنند. اگر تعداد سکهها بیش از این بود، آیا بازهم خانواده مرحوم گلبارنژاد از این مسئله انتقاد میکردند؟ بههر صورت بردن این مسئله در درون رسانهها کار اشتباهی بود و نباید چنین کاری صورت میگرفت.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در اواخر فصل جاری لیگ برتر والیبال بانوان اتفاق ناراحتکنندهای رخ داده است. مریم خلیلی، غزل خانجانی و روژین صاحبی، 3 بازیکن تیم والیبال بانوان شهرداریتبریز به دلیل اینکه پول خود را از باشگاه طلب کردند، از این تیم اخراج شدند. به گزارش ایسنا، شرایطی که باشگاه برای سکونت آنها درنظر گرفته بود، وضعیت خوبی نبود. این 3 بازیکن قبل از بازی شهرداری تبریز برابر سایپا از باشگاه درخواست کردند که برگه تضمینی برای پرداخت پول به آنها بدهند، در غیر اینصورت برای این تیم به میدان نمیروند. این بازیکنان بازی را از روی سکوها نگاه کردند و به یکباره در تماسی که با آنها صورت گرفته، اعلام شده که آنها اخراج و با پرداخت40 درصد قراردادشان مجبور به ترک تیم شدهاند. البته داستان به همینجا ختم نشده و در فضای مجازی که منتسب به تیم بوده، اعلام شده که به خاطر مسائل اخلاقی این بازیکنان از تیم کنار گذاشته شدهاند و بارها درباره آنها از لفظ بیغیرت استفاده کردهاند. به کار بردن برخی صحبتهای نادرست علیه این بازیکنان باعث شده آنها نسبت به این بیاخلاقیها اعتراض کنند و از اینکه با آبروی آنها بازی شده ناراحت شوند. غزل خانجانی، بازیکن اخراج شده تیم والیبال بانوان شهرداری تبریز در واکنش به این اتفاق به ایسنا گفت: «اصلا درست نیست که در واکنش به اعتراض ما این چنین برخوردی صورت گرفت و جالب نیست با آبروی ما بازی کنند. به دلیل اینکه ما یک بازی انجام ندادهایم باید 85 درصد قراردادمان پرداخت میشد نه اینکه 40 درصد به ما بدهند. آن هم بعد از آن بگویند که ما بیخودی خرج شما را دادهایم و پول مفت از سوی باشگاه به شما پرداخت شد. اگر میخواهید از ما شکایت کنید این کار را انجام دهید. اصلا جالب نیست که عکسهای ما را در تبریز پخش کردهاند و درباره آن نوشتهاند که این بازیکنان بیغیرت هستند و متاسفانه مسئولان باشگاه اعلام کردند که این بازیکنان به خاطر مسائل اخلاقی از تیم کنار گذاشته شدهاند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سعید عزتاللهی، هافبک جوان تیم ملی ایران در نقلو انتقالات زمستانی تصمیم گرفت از روستوف جدا شده و راهی آنژی ماخاچکالا شود. او که میتواند اسپانیایی و انگلیسی صحبت کند و روسی را تا حد کمی میداند، در گفتوگو با سایت اسپورت روسیه تاکید کرد برای اثبات جایگاهش در فوتبال روسیه راهی آنژی شده است.
کار با الکساندر گریگوریان در آنژی چطور است؟
تمریناتی که در آنژی داریم بسیار سخت است. باید تلاش کنیم تا هرچه سریعتر جایگاهمان را در جدول ردهبندی بهبود ببخشیم.
مدیربرنامهات عنوان کرد که باید به آنژی بروی و زمان زیادی برای بازی کردن داشته باشی، آیا به خاطر همین هدف به این تیم آمدی؟
بله. این هدف اصلی من بود که باعث شد از روستوف جدا شوم و به آنژی بروم. در روستوف زمان زیادی برای بازی کردن نداشتم و در اغلب بازیها نیمکتنشین بودم و یا تنها 15 تا20 دقیقه برای تیمم بازی میکردم. میخواهم بیشتر بازی کنم. درحال حاضر آنژی شرایط خوبی برای من فراهم کرده. امیدوارم بتوانم با اثبات خودم بیشتر بازی کنم.
بعد از پایان مدت قراردادتان با اتلتیکو پیشنهاد تمدید داشتید؟ همینطور ختافه اسپانیا نیز شما را میخواست ولی تصمیم گرفتید به روستوف بروید، چرا در اسپانیا نماندید؟
دلیل من مشخص بود. به خاطر قربان بردیف این تصمیم را گرفتم. قبل از اینکه به اتلتیکومادرید بروم هم او مرا میخواست اما من به اسپانیا رفتم. میتوانستم در فوتبال اسپانیا بمانم و حتی در لالیگا هم بازی کنم ولی تصمیم گرفتم به روسیه بروم. چون این را میدانستم که بردیف مربی بزرگی است و کار با جوانان را میداند. او به من علاقه داشت و علاوهبر این با کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران مشورت کردم تا به روستوف بروم. حتی کیروش به من گفت که به آنژی ماخاچکالا بیایم تا بتوانم فرصت بازی داشته باشم. من به تمام نصحیتهای کیروش گوش میدهم. او یک مربی بزرگ است که نصحیتهایش خیلی به سود تیمش است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هر روز منتظر پیامهای شما هستیم. پیامک: 2000999
***
برایم خیلی جالب است کشور افغانستان که دریا ندارد و محصور به خشکی است، چطور تیم فوتبال ساحلی به رقابتهاى جام قهرمانی آسیا به میزبانی مالزی اعزام کرده است؟!
تیم سیاهجامگان استحقاق برد مقابل تراکتور و استقلال را داشت و از نفت دایی بهتر بود و باعث سربلندی مشهد. دمت گرم خداداد و خسته نباشید مجموع سیاهجامگان، به خصوص ناصری.
بر تعداد صفحات ورزشی بیفزایید و درکنار کیفیت، کمیت را هم اضافه کنید.
چقدر بازیهای لیگ امسال جالب شده، در بازی تراکتورسازی و سیاهجامگان، دفاع سیاهجامگان یک واکنش خندهدار انجام میدهد، بعد بلافاصله هفته بعدش در بازی نفت و پرسپولیس دروازهبان نفت جبران میکند!
با سلام و تایید یادداشتتان درمورد عدم صداقت مربی استقلال، لطفا بایگانی پیامها را بررسی کنید (آقای منصوریان جدا از یک جو صداقت) هفته سوم بازیها این موضوع را اعلام کردم ولی چاپ نکردید؟
بعد از دیدن بازی نفت و پرسپولیس، فقط باید بگویم درود به شرف سیاهجامگان و تیم پیکان و مجید جلالی. پیکان هم جلوی استقلال10نفره بود. پیکان کجا و نفت کجا؟
خدمت دوستان استقلالی عرض کنم درست که پرسپولیس 9 سال جام نیاورده ولی اولین تیمی بود که در لیگ قهرمان شد و اولین تیمی است که دومین قهرمانی در لیگ را آورد.
خداداد عزیزی خیلی زحمت کشید برای تیم سیاهجامگان، نباید میگذاشتید که برود. به امید قهرمانی تراکتورسازی با ستارههای خوبش.
دوست عزیز قهرمانیهای استقلال در آسیا نتیجه قدرت بالای تیممان بود، نه ضعیف بودن حریفهایش. لیگ آسیا جای تیمهای پرقدرت و قهرمان است، همینطور که شما به دلیل ضعفتان 10 سال رنگ آسیا را ندیدید، چه برسد به قهرمانی.
بعضی نویسندگان بخش خراسانورزشی مثل بعضی شاعران دچار اغراق میشوند مثلا 15 اسفند تیتر زده بودند؛ رونمایی از عجیبترین پرسپولیس و دستهای خالی برانکو ولی دیدیم که برعکس این سخنان پرسپولیس قاطعانه بازی را از نفت تهران برد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بانوی شماره یک شطرنج ایران در خانه والیبال
بانوی شماره یک شطرنج ایران در خانه والیبال حاضر شد. به گزارش ایسنا، در حاشیه برگزاری بازی سوم پیکان و شهرداریارومیه در مرحله نیمهنهایی لیگ برتر والیبال بانوی شماره یک شطرنج ایران نظارهگر این بازی بود. سارا خادمالشریعه برای دقایقی بازی 2 تیم پیکان و شهرداری ارومیه را در سالن خانه والیبال نگاه کرد.
داور آسیایی کاراته به درجه رفیع شهادت رسید
علی محسنپور از جانبازان شیمیایی 8 سال دفاع مقدس پس از تحمل سالها درد و رنج به درجه رفیع شهادت نائل شد. به گزارش ایسنا، علی محسنپور از داوران آسیایی کاراته و نماینده سبک شوتوکان wskf در استان مازندران و از جانبازان شیمیایی 8 سال دفاع مقدس پس از تحمل سالها درد و رنج مجروحیت به درجه رفیع شهادت نائل شد و به خیل شهدا پیوست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد دادکان با وجود فعالیتش در حوزه ورزش دانشگاهی، همچنان در عرصه ورزش کشورمان از یک جایگاه ملی برخوردار است و همواره موردتوجه رسانههاست. وی در سال 95 بنابر اخبار پنهانی که در ورزش ایران منتشر میشد، تا مرز وزیر ورزش شدن نیز پیش رفت، اگرچه زبان صریح و شاید سرخ دادکان کاری کرد تا از بین گزینهها کنار برود. دادکان در مصاحبه با فارس علت وزیر نشدنش را به صراحت اعلام کرد.
آیا همچنان به جمله «برای سالم شدن فوتبال، باید 2 سال آن را تعطیل کرد» اعتقاد دارید؟
بله، اعتقاد راسخ دارم. البته من تعطیلی 2 ساله فوتبال را بیان نکردم، بلکه گفتم اگر میخواهیم این فوتبال درست شود، یک سال باید آن را تعطیل کنیم. وقتی ما مشاهده میکنیم که 69 پرونده در کمیته انضباطی فیفا داریم، راهی جز این نداریم.
واقعا فوتبال ایران توسط دلالها مدیریت میشود؟
مگر میشود مسئول یا مدیر یا رئیس فدراسیون و یا یک مدیر باشگاه وقتی میبیند که 69 پرونده در کمیته انضباطی فیفا وجود دارد و بدهکار هستند، بیاید و بیخیال فوتبال را ادامه دهد. فدراسیون فوتبال وقتی مشاهده میکند یک باشگاه بدهکار است، نباید اجازه ورود به لیگ برتر و یا لیگ دسته اول را به آن بدهد. همین پروندهها عامل ضعیف و نحیف شدن فوتبال کشورمان شدهاند.
علیآبادی در زمانی که شما رئیس فدراسیون بودید، گفت بازیکنان فوتبال ما بیشتر از50 میلیون نمیارزند.آیا با این حرف موافقید؟
من خودم هم همان زمان گفتم که بازیکنان ما بیشتر از100میلیون ارزش ندارند ولی این موضوع را هم خوب میدانم که این بنده خدا هم چیزی از ورزش نمیدانست.
به دلیل مسایل سیاسی، ایران میزبانی از تیمهای عربستانی را از دست داده و حالا باشگاههای ما خارج از ایران با سعودیها بازی میکنند. نظرتان در اینباره چیست؟
واقعا هدف را گم کردهایم؛ ما فقط به دنبال این هستیم که گل نخوریم و یا یک گل بزنیم، اینجاست که حیثیت ملی زیرسوال میرود. من اگر رئیس فدراسیون بودم، نمیگذاشتم تیمهای ما در کشور ثالث با نمایندههای عربستانی بازی کنند، چون حیثیت ملی یک کشور خیلی بالاتر از فوتبال و 3 امتیاز است.
پرسپولیس بعد از10سال در آستانه قهرمانی قرار گرفته. آیا برانکو با نیمکت خالی میتواند در آخر جام را بگیرد؟
قبل از اینکه بخواهم درمورد پرسپولیس حرف بزنم، باید بگویم پرسپولیس با برانکو جان تازهای گرفته. این همان برانکویی است که 9 سال قبل اجازه ندادند وارد ایران شود. در مدیریت ورزش در دوره احمدینژاد افرادی با مصاحبهها و ترفندهای زیادی که ایجاد کرده بودند، نگذاشتند تا برانکو وارد ایران شود و دیدید که آن سرخوردگی ملی برایمان پیش آمد و در آخر هم دیدید که به سراغ برانکو رفتیم. برانکو هم به لحاظ فنی مانند کیروش کاربلد است. اکنون آن کسانی که یک روز مخالف برانکو بودند، امروز حامی برانکو شدند و میگویند که برانکو اخلاقمدار و از لحاظ فنی، کاربلد است. مگر میشود که آدم یک شبه اینقدر تغییر موضع یا شخصیتی دهد؟! هم برانکو و هم کیروش، هر دو برای فوتبال ما زحمت کشیدهاند و قابل احترام هستند.
چرا این روزها دادکان را بهعنوان یک چهره کاملا منتقد میشناسند؟ نقدهای شما به حدی جدی است که حتی پیشنهادها را هم رد میکنید.
من همیشه اگر انتقادی داشتهام، به خاطر جامعهام بوده که به بیراهه نرود. انتقادهایم هم هیچوقت فردی نبوده و مطمئن باشید اگر پیشنهادی به من بشود و بدانم که میتوانم کاری برای مردم انجام دهم، با جان و دل قبول میکنم ولی میدانم که تمام پیشنهادها صوری است؛ اسم مرا مطرح میکنند تا شخص دیگری انتخاب شود.
اما در سال 95 از شما به عنوان یکی از گزینههای وزارت ورزش نام برده شد.
اوایل دولت یازدهم، مشاور روحانی در رسانه ملی و حتی در رسانههای مدعی شد که رئیسجمهور به دنبال نظرسنجی است تا از بین این افراد با نظر مردم وزیر ورزش را انتخاب کند. اکثریت مردم به من رای دادند و طبق یک نظرسنجی یک درصد هم به رقیب من رای ندادند، اما این اتفاق رخ نداد. حتی در سایت پویش که متعلق به طیف اصلاحات است، من81 درصد رای آوردم. من در اینجا به صراحت میگویم که 2 تن از وزرای رئیسجمهور به نام آقای ربیعی، وزیر رفاه و صالحیامیری وزیر ارشاد به من مراجعه کرده و 4 خصیصه که آقای رئیسجمهور برای وزارت ورزش موردنظرشان بود، مطرح کردند که عبارت بودند از: خوشنامی، ورزشی متخصص، با فساد مبارزه وخصوصیسازی کند. آیا وزرای پیشنهادی که برای وزارت ورزش انتخاب شدند، این 4 خصیصه را واقعا داشتند؟
قبول دارید که برخی با لابی و روابط پست میگیرند؟
بله، آقایان میآیند و دوستان نزدیک خود که اکثر هم بیکارند را میآورند و در راس کارها و سمتها قرار میدهند و کاری هم ندارند که کاربلد هستند یا نه و کاری هم به این ندارند که آیا مردم چنین مدیرانی را قبول دارند یا نه! دوستان به برخی پست مهم میدهند و متاسفانه این موضوع در کشور ما باب شده و دولتها هم دوست دارند بگویند کار دولت قبل بوده و در آخر هم میتوان فهمید که این 4 خصیصه اصلا مهم نبوده و مهم ارتباط و دوستی است.
سلطانیفر مدعی است که در 8 سال گذشته ورزش به خاطر تحریمها نابوده شده و حالا بعد از برجام پیشرفت خوبی حاصل شده است. آیا با این دیدگاه موافقید؟
اگر برجام برای جامعه ما موفقیتی داشته، پس در ورزش هم موفق بوده. اگر برجام در جامعه ما تغییری ایجاد کرده، امیدوارم در ورزش ما هم تغییری ایجاد کرده باشد. مردم کلاه سرشان نمیرود؛ 8 سال در دولت قبل «در جام» بودیم و 4 سال هم در «برجام» هستیم ما باید ببینیم که آیا واقعا تغییری در زندگی مردم ایجاد شده یا نه.
اما همچنان بحث وزیر شدن شما بین مردم و رسانهها بسیار مطرح است. آیا این بحثها صحت دارند؟
شما فکر میکنید با توجه به این صحبتهایی که قبلا و الان انجام دادهام، به من مسئولیتی میدهند؟ همین جایگاه خودم را هم از من نگیرند خداراشکر میکنم. من در زندگی «بله قربانگویی» بلد نیستم. شما ببینید، رئیسجمهور وزرای ورزشی را که انتخاب کرده، آیا همان 4 خصیصه را که قبلا گفتم داشتهاند؟ من خداراشکر میکنم که مردم همیشه به من لطف داشتهاند و خوشحالم که من وزیر مردم هستم نه وزیر دولت.
شما بهعنوان رئیس سابق فدراسیون فوتبال و کارشناس ارشد ورزش به راحتی تیمملی را قهرمان آسیا و به جامجهانی بردید. وضعیت فعلی فوتبال کشورمان چطور است؟
البته کیروش کار بسیار موفقی انجام داده و تاکنون توانسته100بازیکن جوان و مستعد تحویل تیم ملی دهد. در زمان من و برانکو مجموعا40 تا 45 بازیکن داشتیم، البته الان ناگفته نماند که این100 بازیکن کیروش حاصل از زیرساختها و برنامهریزیهای ما نیست. شما ببینید که کدام باشگاه، تیم نوجوانان و یا امید دارند. باشگاهها فقط به فکر درآمدزایی خودشان و اینکه در لیگ برتر بازی کنند، هستند.
همانطور که اطلاع دارید فدراسیون چندین سال است به دنبال میزبانی جام ملتهای آسیا و تورنمنتهای بینالمللی است. آیا ما شرایط میزبانی را داریم؟
این موضوع هم مثل در بورس گذاشتن استقلال و پرسپولیس است. من اولین نفری بودم که گفتم امکان ندارد این باشگاهها در بورس عرضه شوند. الان هم به صراحت میگویم فیفا میزبانی را به ما نمیدهد و همه اینها خیالی بیش نیست. فوتبال در عرصه بینالمللی شرایطی دارد؛ ما کدام شرایط را داریم؟ کدام زیرساخت یا استادیوم و یا هتل و... کدام یک از اینها را به صورت استاندارد داریم؟ ما در ایران فقط یک استادیوم آزادی داریم که تمام مسابقات در آن برگزار میشود. چرا به مردم دروغ میگوییم و با احساسات مردم بازی میکنیم؟ تا کی باید دروغ بگوییم؟ بله ما ساختیم؛ استخر برای آبتنی و یا سالن پینگپنگ با سقف کوتاه. کدام استانداردها رعایت شده؟ فقط با این حرفها میخواهند که فعالیت و آمار دولت را بالا ببرند. من در اینجا از فارس میخواهم بروند تحقیق کنند و ببینند زمانی که آقایان آمدند چه داشتند و الان که میروند چه دارند. درحال حاضر در مجلس مصوب شده که از سال 96 هر مسئولی ماهی10میلیون تومان بیشتر دریافت نکند. من با یک حساب سرانگشتی میگویم که از اول انقلاب اگر ماهی10میلیون هم هر مسئولی گرفته باشد، در صورتی که در اوایل انقلاب حقوقها 5 هزار تومان بود، میشود تاکنون 4 میلیارد. چگونه مسئولان ما خانههای 5 تا 6 میلیاردی دارند؟! کدام یک از مسئولان ما در پایینشهر زندگی میکنند؟ میبینید که همگی در بالای شهر و در بهترین آبو هوا زندگی میکنند. مسئولان ما به فکر جیب خود هستند، نه خدمت به مردم. چرا باید یک بازنشسته که30سال خدمت کرده ماهی یک میلیون بگیرد؟ خدا در قرآن میفرماید: «مستضعفان میآیند روی کار و غالب میشوند.» سوال من این است کدام مستضعف یا فقیر سر کار آمده؟ اکثریتی که سر کار آمدند همگی گدا بودند با این تفاوت که گدا میخورد و به دیگران نمیدهد ولی فقیر و مستضعف هم خود میخورد و هم به مردم کمک میکند. من میدانم این صحبتها برای من مسئولیت دارد ولی حاضرم هر مسئولیتی را قبول کنم تا مردم کشورم در رفاه و آسایش باشند.
چه صحبتی با چنین مدیران و مسئولانی دارید؟
من 3 سوال از این مسئولان دارم که قوام نظام و دموکراسی اسلامی را نشان میدهد و از آنها خواهش میکنم به این 3 سوال بنده پاسخ بدهند؛ 1. چند درصد از شهدا و جانبازان ما از بچههای مسئولان هستند که دایم ادعای سهمخواهی از سفره انقلاب دارند؟ 2. چند درصد از بچههای مسئولان در آمریکا، کانادا و انگلیس برای تدریس و کار زندگی میکنند؟ 3. چند درصد از ثروت ملی این کشور و وامهای کلان در اختیار بعضی از مسئولان است؟ من میدانم که مسئولان ما قادر به پاسخگویی این سوالها نیستند و جوابی ندارند که به مردم ایران بدهند. نظام جمهوری اسلامی بر پایه دموکراسی است، چرا عدهای از مسئولان دارند این کارها را انجام میدهند و از موقعیت شغلی خود سوءاستفاده و مردم را به نظام اسلامی بدبین میکنند؟!
مجلس در سال95، 2 وزیر ورزش را تجربه کرده؛ گودرزی و سلطانیفر. چرا گودرزی رفت و سلطانیفر آمد؟
گودرزی نرفت. از اول هم قرار نبود گودرزی وزیر باشد و رئیسجمهور از اول هم به دنبال سلطانیفر بود اما به دلیل عدم رای اعتماد مجلس، رئیسجمهور به جای سلطانیفر و سجادی، گودرزی را معرفی کرد و در طول این مدت بهدنبال این بودند که مجلس جدید بیاید و دوباره سلطانیفر را معرفی کنند، سرانجام هم دیدید با روی کار آمدن مجلس جدید، سلطانیفر وزیر شد.
در سال 96 بزرگترین چالشهای پیشروی وزیر ورزش را در چه چیز میبینید؟
وزیر ورزش باید 5 جا را همیشه داشته باشد که به چالش کشیده نشود؛ 1. فدراسیون فوتبال 2. فدراسیون کشتی 3. کمیته ملی المپیک 4. استقلال 5. پرسپولیس. در وزارت ورزش هیچ کاری به اندازه این 5 مورد مهمتر نیست. در صورتی که اگر برای دیگر فدراسیونها مشکلی پیش بیاید، مهم نیست و اگر این وزیر این 5 مورد را به خوبی کنترل نماید، وزارت ورزش هیچوقت دچار چالش نمیشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.