به بهانه وقفه لیگهای قاره سبز
تعداد بازدید : 74
فوتبال اروپا در هفتهای که گذشت
منبع: گاردین
مترجم: سایه اصغری
رقابتهای باشگاهی فوتبال در قاره سبز به دلیل برگزاری دیدارهای مقدماتی جامجهانی 2018 روسیه تا 20 شهریور متوقف شده و ملیپوشان به تیمهای ملی کشورشان بازگشتند. سایت گاردین به بهانه این وقفه نگاهی داشته به عملکرد چند تیم باشگاهی در همین هفتههای آغازین لیگهای اروپایی که با هم میخوانیم.
پپ و معادلات منسیتی
نکته مهم درباره منچسترسیتی و پپ گواردیولا و 5 بازی اولش این است که پیروزیها و نمایشهای خوب سیتیزنها تقریبا با همان بازیکنان قبلی به دست آمده و خریدهای فراوان و گرانقیمت تابستانی نقش چندانی در آنها بازی نکردهاند. گابریل خسوس و مارلوس مورنو هنوز در آمریکای جنوبی هستند، کلودیو براوو تازه به تیم ملحق شده و ایلکای گوندوگان و لروی سانه هنوز مصدوم هستند. تنها بازیکنان جدیدی که در ترکیب سیتی قرار گرفتهاند جان استونز و نولیتو هستند، بازیکنانی خوب اما نه در حدی که کل پیروزیها را مدیون آنها بدانیم. گواردیولا بازیکنانی که به نظر به پایان کارشان رسیده بودند مثل پابلو زابالتا، الکساندر کولاروف و گائل کلیشی و بازیکنی مثل رحیم استرلینگ که فصل پیش راهش را گم کرده بود را احیا کرده است. گواردیولا در همین یک ماه اثبات کرد بخشی از هنر یک مربی استفاده درست از بازیکنانی که بهش میرسد، است، نه صرفا خرید بازیکنان خودش. البته فیروزهایپوشان باید به یک نکته دیگر توجه کنند؛ سیتی وستهامی را برد که با بحران مصدومیت بازیکنانش روبهرو بود؛ تیمی که تا دقایق پایانی جنگید و امید به گرفتن امتیاز داشت. وستهام بهترین بازیکنش، دیمیتری پایت را نداشت به علاوه مهاجمینی از اندی کارول گرفته تا آندره آیو، گرانقیمتترین بازیکن تاریخ باشگاه و سیمونه زازای تازهوارد. مانوئل لانزینی هم که نیم ساعت بازی کرد آمادگی کامل نداشت. برای همین بود که اسلاون بیلیچ از انر والنسیا و اشلی فلچر 20 ساله که اولین بازیاش در لیگ برتر را تجربه میکرد، در خط حمله استفاده کرد. هیچ کدام از اینها بدین معنا نبود که سیتی نباید از پیروزیاش خوشحال نباشد. اما باید به خاطر داشته باشد که این تازه شروع کار است و هنوز پیشرفت زیادی در راه است.
پاریسیها باید مسئولیتپذیر شوند
خیلیها از آمدن مربی متفکری مثل اونای امری به پیاسجی و تحولی که قرار است در این تیم ایجاد کند بسیار هیجانزده بودند اما از نمایش این تیم در شکست 3 - یک مقابل موناکو ناامید شدند. یکی از وظایف اولیه امری این بود که تیمش را به دوران جدید بدون اتکا به زلاتان ایبراهیموویچ عادت بدهد؛ چیزی که گویا سختتر از آنچه به نظر میرسد، است. جایگزین کردن مستقیم زلاتان با یک مهاجم به همان سبک خیلی سخت است و ادینسون کاوانی سرویسی متفاوت از هافبکهایش برای گلزنی میخواهد؛ سرویسی که آنخل دی ماریا و لوکاس مورا مقابل موناکو به او ندادند. مارکو وراتی هم در این بازی فرصتهای زیادی برای کاوانی خلق نکرد و به شکلی عجیب و به دلایلی نامعلوم آنقدر جلو بازی میکرد که عملا در پست شماره 10 قرار گرفته بود. این تجربه به نظر کاملا غلط از آب درآمد. حسی که این پیاسجی به آدم میدهد این است که تمام بازیکنان گرانقیمتش خوشحال و راضی بودند که زلاتان بار تیم را به دوش بکشد. اما حالا دیگر زلاتانی در کار نیست و نوبت آن رسیده که این بازیگران نقشهای فرعی خودشان را نشان دهند.
میلانیها در راه بازسازی
در رقابت این فصل بین 2 غول میلانی که دنبال راهی برای بازگشت به سطح اول فوتبال ایتالیا میگردند، میلان سبک بازی بهتر و اینتر بازیکنان بهتری دارد. این هفته مشخص شد که این حرف اصلا بیراه نیست. وینچنزو مونتلا همین حالا به میلان هویتی مبتنی بر پاس، مالکیت توپ و حرکات مدام داده است. مشکل اینجاست که او با مخلوطی از بازیکنان جوان و بازیکنان در حال رشد و بازیکنانی که خریدشان از همان اول ایده بدی بود کار میکند. در ضمن مونتلا با اینکه مهاجمی بسیار گلزن دارد اما سبک بازی کارلوس باکا با شیوه او همخوانی ندارد. در نقطه مقابل اینتر بعد از یوونتوس بهترین ترکیب را دارد؛ ترکیبی که با خرید ژائو ماریو و خرید احتمالی گابیگل (گابریل باربوسا) قویتر هم میشود. اما چیزی که هنوز از اینتر ندیدیم تاکتیک و ساختار بازی مشخص است. با اینکه گوشههایی از این سبک بازی را در تساوی خانگی یک-یک مقابل پالرمو دیدیم اما فرانک دی بوئر به شدت از سوی مطبوعات زیر فشار است.
ناپولی بدون هیگواین میدرخشد؟
فرضیهای وجود دارد که میگوید رفتن گونزالو هیگواین به نفع ناپولی شد. گوشههایی از دلیل این تفکر را در پیروزی 4 - 2 مقابل میلان دیدیم. عجیب است بگوییم تیمی بدون مهاجمی که 36 گل در یک فصل لیگ زده بهتر است اما این ایده چندان هم غیر منطقی نیست. هیگواین با تمام استعدادش یک مهاجم نوک صرف بود، تمامکنندهای که کل بازی ناپولی حول محور رساندن توپ به او میچرخید. بدون او چه آرکادیوژ میلیک، چه مانولو گابیادینی، در خط حمله قرار بگیرند، ناپولی را غیر قابل پیشبینیتر میکنند و گزینههای تاکتیکی بیشتر و متفاوتی به مائوریتزیو ساری میدهند. این تئوری جالب در هفتههای آینده بیشتر تست خواهد شد. اما به هر حال ناپولی مقابل میلان، نسبت به فصل پیش در بعد هجومی روانتر بازی میکرد که البته دلیل مهمش میتواند جا افتادن ایدههای ساری در تیم و بالا رفتن اعتماد به نفسشان باشد.