اواخر فصل گذشته بود که علی دایی سرمربی سابق پرسپولیس از این باشگاه به دلیل پرداخت نشدن مطالباتش شکایت کرد و اتفاقا همزمان شدن شکایت او با هفتههای حساس پایانی لیگ پانزدهم باعث شد مسئولان و هواداران باشگاه پرسپولیس به دایی بابت شکایتش معترض شوند. حتی برخی از پرسپولیسیها معتقد بودند این شکایت بوی توطئه میدهد و همزمانی شکایت دایی از پرسپولیس در آن مقطع حساس لیگ شائبهبرانگیز است. هرچه بود علی دایی از موضع خود کوتاه نیامد تا اینکه اوایل هفته جاری کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال زمان رسیدگی به شکایت این مربی از باشگاه پرسپولیس را اعلام کرد و از طرفین خواست ساعت 14:30 روز یکشنبه 27 تیر ماه در محل کمیته انضباطی حاضر شوند. در حالی که گمانهزنیها درباره میزان طلب علی دایی از پرسپولیس شروع شده بود روز گذشته برخی سایتها طلب این مربی را 250 میلیون عنوان کردند اما ظاهرا این مبلغ فقط بخشی اندک از طلب سرمربی سابق پرسپولیس است! علی دایی که زمان مدیریت محمد رویانیان با قراردادی 3 ساله سرمربی پرسپولیس شد در سال دوم مربیگریاش با حکم حمیدرضا سیاسی مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس برکنار و جایش را به حمید درخشان داد. آن زمان جلساتی با حضور علی دایی و سیاسی یا نمایندگان آنها برای تسویهحساب دایی با پرسپولیس برگزار شد و به نظر میرسید همه چیز حل و فصل شده و پرونده دایی و پرسپولیس مختومه است تا اینکه بحث شکایت علی دایی از باشگاه پرسپولیس در هفتههای پایانی لیگ مطرح شد. علی دایی مثل همیشه با قاطعیت از احقاق و گرفتن حقش گفت و از موضعش عقبنشینی نکرد تا کمیته انضباطی وقت رسیدگی تعیین کرد. حالا هفته آینده دایی و مسئولان باشگاه پرسپولیس باید مدارک و مستندات خود را به مسئولان کمیته انضباطی ارائه دهند تا مورد بررسی قرار بگیرد و منجر به صدور حکم شود. حال سوال اینجاست میزان واقعی طلب علی دایی از باشگاه پرسپولیس چقدر است؟ علی دایی در چند فصل اخیر اگر گرانترین مربی لیگ برتر نبوده باشد قطعا جزو 3 مربی گران لیگ بوده است. قرارداد 3 ساله او با باشگاه پرسپولیس از جمله قراردادهای سنگین و کم سابقه در تاریخ این باشگاه تهرانی بود که اتفاقا با انتقادهایی هم مواجه شد. با توجه به 3 ساله بودن قرارداد دایی و پرسپولیس مبلغ توافقی سال نخست در سالهای دوم و سوم 20 درصد افزایش پیدا میکرد و با این حساب مبلغ قرارداد علی دایی در سال سوم با پرسپولیس حدود 2 میلیارد و 500 میلیون برآورد میشود. این مبلغی است که یک منبع موثق و نزدیک به سرمربی پیشین سرخپوشان آن را تایید میکند و مدعی است 360 میلیون هم باشگاه باید بابت مالیات علی دایی که بر عهده باشگاه پرسپولیس بوده بپردازد. گویا علی دایی این مبلغ را شخصا پرداخت کرده تا مشکلی در ترددهای بینالمللی و خروج از کشور نداشته باشد و به قولی ممنوعالخروج نشود و حالا رسید آن جزو مدارکی است که دایی بابت طلبش از باشگاه پرسپولیس به کمیته انضباطی ارائه خواهد داد. اگر این ارقام و اعداد درست باشد باشگاه پرسپولیس 2 میلیارد و 860 میلیون تومان به سرمربی پیشین خود بدهکار است و هنوز پرونده جنجالی ژوزه مانوئل پرتغالی بسته نشده باید پاسخگوی شکایت علی دایی هم باشد.
البته شکایت علی دایی از باشگاه پرسپولیس رسانهای و مشخص شده که او یکی از طلبکاران میلیاردی این باشگاه است اما بسیاری از بازیکنان و مربیان سابق پرسپولیس و دیگر باشگاههای لیگ برتری و لیگهای دیگر طلبکار هستند و برخی از آنها مثل پرویز مظلومی و وحید طالبلو از باشگاهشان شکایتی نکردهاند و در تلاشند تا دوستانه مشکل حل شود. امیر قلعهنویی هم از جمله مربیانی است که طلب قابل توجهی از باشگاه سابقش استقلال دارد اما هنوز مثل علی دایی دست به شکایت نبرده است. این تعداد بالا از طلبکاران نشان از یک سیستم بیمار در باشگاهها و فدراسیون فوتبال دارد که قادر به گرفتن حق افراد نیست و تنها کاری که در چند سال اخیر صورت گرفته اعلام فهرست طلبکاران و بدهیهای باشگاهها بوده و یک تهدید صوری برای جلوگیری از حضور باشگاههای بدهکار در مسابقات که هیچگاه عملی نشده است!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاونت حقوقی باشگاه پرسپولیس گفت: «طرف شکایت باشگاه پرسپولیس بازیکن تحت قرارداد است و طبق روال حقوقی او باید پاسخگو باشد نه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال.» علی جمشیدی در گفتوگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس گفت: «اولا اگر مطالب منعکس در رسانهها و سایتهای خبری منتسب به رئیس محترم کمیته انضباطی باشد واقعا باید تاسف خورد چراکه کمیته انضباطی به عنوان رکن قضایی فدراسیون فوتبال طرف شکایت باشگاه نبوده تا به تبع آن ایشان بخواهد پاسخ باشگاه را اعلام نماید و اینگونه مصاحبه و اظهار نظر با هیچ یک از شقوق و مفاد آییننامه انضباطی فدراسیون فوتبال و سایر مقررات مرتبط همخوانی ندارد. عموما در مراجع رسیدگی پاسخ شکایت توسط طرف شکایت داده میشود نه مرجع رسیدگی. امیدوارم که رئیس محترم کمیته انضباطی در این خصوص به دلیل حجم انعکاس خبر، رفع شبهه نماید.» وی ادامه داد: «ثانیا در خصوص آقای رامین رضاییان، مفاد قرارداد فیمابین کاملا صریح و شفاف میباشد، به نحوی که
1. مطابق ماده 2 قرارداد، نامبرده تا پایان فصل 96-95 بازیکن باشگاه پرسپولیس است.
2. برابر بند 6 ماده 6 قرارداد، بازیکن بدون رضایت کتبی و قبلی تیم مجاز به شرکت در مسابقات فوتبال به هر نحو و برای هیچ تیم دیگری نیست.
3. برابر بند 14 ذیل ماده 6 قرارداد، بازیکن تحت هیچ شرایطی حق فسخ قرارداد را ندارد.
4. کلیه مطالبات بازیکن پرداخت شده و بر همین اساس نیز بازیکن به هیچ عنوان نمیتوانسته فسخ یکطرفه ثبت نماید.
5. اگر بازیکن در خصوص قرارداد مدعی حقی باشد میبایست بدوا به کمیته حل اختلاف مراجعه نماید که مطابق مفاد ماده 11 کمیته انضباطی باشگاه است.»
معاونت حقوقی پرسپولیس در پایان خاطرنشان کرد: «با وصف موارد فوق طی چندین مکاتبه موارد بانضمام مستندات به سازمان لیگ منعکس گردید تا ضمن استیفای حقوق باشگاه از ثبت فسخ قرارداد و صدور ITC برای مشارالیه جلوگیری و مطابق مقررات اقدام نمایند و امیدواریم مرجع مرتبط در کمال بیطرفی به موضوع رسیدگی نماید.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ماجرای جدایی مهاجم کروات استقلال از این تیم از طریق فیفا دنبال میشود. پروپیچ، مهاجم کروات استقلال که هنوز یک سال از قراردادش با آبیپوشان باقی مانده، بعد از قرار گرفتن در لیست مازاد استقلال حاضر نشد به ایران برگردد و حتی در جلسهای با مسئولان این باشگاه شرکت کند. با اینکه مسئولان استقلال معتقدند این بازیکن به خاطر داشتن قرارداد باید در باشگاه حاضر میشد اما پروپیچ از طریق وکیل خود اقدام کرده تا طلبش را با شکایت از فیفا از استقلالیها بگیرد. استقلال نیز یک وکیل برای این پرونده تعیین کرده و به نظر میرسد این موضوع از طریق فیفا حل شود. بدین ترتیب احتمال کمی برای توافق میان استقلال و پروپیچ وجود دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرمربی پرسپولیس، مسئولان این باشگاه را از جذب آقای گل ژوپیلر لیگ هلند منصرف کرد. رالف سئونتینس جدیترین گزینه برای جانشینی مهدی طارمی بود اما برانکو ایوانکوویچ با جذب این بازیکن مخالفت کرد. مسئولان باشگاه پرسپولیس بعد از بررسی کارنامه این مهاجم هلندی که فصل پیش با 27 گل آقای گل ژوپیلر لیگ کشورش شد، آمادگی خود را برای جذب این بازیکن اعلام کردند که البته با پاسخ منفی سرمربی کروات مواجه شدند. برانکو به مسئولان باشگاه پرسپولیس اعلام کرده به دنبال مهاجمی به مراتب بهتر از گزینههای معرفی شده به باشگاه پرسپولیس است. هر چند که گفته میشود این مربی علاقهمند است مهاجم جدید تیمش از بلوک شرق باشد. چند مهاجم کروات به برانکو معرفی شده و چه بسا همین روزها یکی از این گزینهها مورد تایید سرمربی پرسپولیس قرار بگیرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سردار آزمون، مهاجم جوان و موفق فوتبال ایران که شب عید فطر در برنامه خندوانه حاضر شده بود، دیدار با دکتر حسن روحانی را یکی از آرزوهای خود عنوان کرد. پس از این اظهار نظر و با پیگیری وزارت ورزش و جوانان، رئیسجمهور موافقت خود را برای دیدار با مهاجم جوان فوتبال ایران اعلام کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس فدراسیون فوتبال با بیان اینکه در سفر یکی از تیمها به سوئد اتفاقی افتاد که باعث شده فدراسیون پاسخگوی آن در مراجع ذیصلاح باشد، گفت: «تیمها برای برگزاری اردوی خارجی باید مجوز بگیرند.» به گزارش مهر، مهدی تاج در نشستی که با مسئولان دپارتمان تشریفات فدراسیون فوتبال داشت، گفت: «کلیه باشگاهها برای شرکت در اردوهای برونمرزی باید درخواست خود را از طریق فدراسیون فوتبال به شورای برونمرزی ارائه کنند و رعایت کلیه مقررات بینالمللی و به خصوص در زمینه فوتبال باید توسط این باشگاهها رعایت شود. متاسفانه در یکی از اردوهای برونمرزی یکی از باشگاهها و در کشور سوئد به جهت عدم استفاده از پرچم مقدس کشورمان اعتراضاتی صورت گرفت که این موضوع از طریق وزارت امور خارجه پیگیری و در حال پاسخگویی هستیم.» (توضیح مهر: در بین تیمهای ایرانی تنها استقلال بود که فروردین ماه سالجاری به سوئد رفت و دیداری تدارکاتی برگزار کرد.) وی در ادامه گفت: «مفهوم درست اقتصاد مقاومتی در فوتبال این است که چنانچه نیاز به برگزاری اردویی در مناطق گرم و با رطوبت بالا هستیم، از امکانات جزیره کیش و چنانچه نیاز به تمرین در ارتفاع و هوای مطلوب و خنک داریم از امکانات استان اردبیل و منطقه سرعین استفاده کنیم. همیشه کوتاهترین و مناسبترین راه، برگزاری اردو در خارج از کشور نیست بلکه باید بر طبق صرفه و صلاح خود عمل کرده و از امکانات داخل کشور نیز به شکل مطلوبی استفاده کنیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مهاجم برزیلی تراکتورسازی گفت: «به ایران برگشتم تا بار دیگر با لباس تراکتورسازی آقای گلی را تجربه کنم.» لوسیانو ادینیو درباره دلایل حضور مجددش در ایران، تیم تراکتورسازی و دیگر مسائل مربوط به فوتبال صحبت کرد.
چه شد که تصمیم گرفتی به لیگ ایران برگردی؟
ایران خانه دوم من است. برای من اول برزیل و بعد ایران مهم هستند. همیشه دوست داشتم به ایران برگردم و وقتی این فرصت برایم فراهم شد معطل نکردم.
واکنش طرفدارانت چه بود؟
من در صفحات مجازی فقط اینستاگرام دارم. 20 روز پیش که به ایران برگشتم موجی از پیامهای محبتآمیز از طرف هواداران پر شور تراکتورسازی به صفحه من سرازیر شد. من در ایران فقط دوست دارم برای تراکتورسازی بازی کنم و چون این پیشنهاد به من شد معطل نکردم.
برنامهات برای این فصل چیست؟
دوست دارم برای تراکتورسازی گل بزنم و بار دیگر آقای گلی را تجربه کنم.
با قلعهنویی صحبت کرده بودی؟
من قلعهنویی را زمانی که در مس کرمان مربیام بود شناختم. او در ایران بهترین مربی است و روی دستش نداریم. خوشحالم تراکتور امسال با این مربی در لیگ حضور دارد.
شرایط خودت چطور است؟
خوبم. البته هنوز از نظر بدنی کار دارم. یک مقدار بیشتر تمرین کنم به شرایطی میرسم که بتوانم با قدرت به لیگ بیایم.
خیلیها روی زوج کرار و ادینیو حساب باز کردهاند، خودت چه فکر میکنی؟
کرار فوتبالیست حرفهای و ملیپوش عراق است. او در تیم بزرگی مثل استقلال بازی کرده و با تراکتور هم آشناست. البته همه تیم، ما 2 نفر نیستیم بلکه 18 نفر همه سرباز قلعهنویی هستیم که باید در میدان مسابقه برای مردم تبریز و هواداران تراکتور بجنگیم. بنگر، نوری، ایرانپوریان، ابراهیمی؛ همه و همه بازیکنان خوبی هستند که این فصل در تراکتور گرد هم آمدند و مطمئنم این جمع نتیجه دلخواهشان را میگیرند.
در این مدت از تیمهای دیگر ایران هم پیشنهاد داشتی، چرا به تیم دیگری نرفتی؟
از پرسپولیس و سپاهان پیشنهاد شد که به آنجا بروم اما برای من در ایران از هر نظر اول تراکتورسازی مهم است. هر زمان تراکتورسازی مرا نخواست آن وقت به تیمهای دیگر فکر میکنم.
زمانی گفته بودی میخواهی ملیت ایرانی را برای خودت انتخاب کنی، هنوز سر حرفت هستی؟
من ایران را وطن دوم خودم میدانم اما الان با سن و سالی که دارم دیگر برای این حرفها دیر شده است. 5 سال پیش که این حرف را زدم 26 سالم بود. به مربی تیم ایران این پیشنهاد را دادم، من آن زمان میخواستم ملیت دومم را ایرانی کنم اما حالا دیگر در دورانی از فوتبالم هستم که تا یکی، دو سال دیگر باید به برزیل برگردم و کنار بچههایم زندگی جدیدی را در دوران بازنشستگی آغاز کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تیم ملی کشتی فرنگی نوجوانان ایران، با کسب 6 مدال طلا، یک نقره و یک برنز و 83 امتیاز به عنوان قهرمانی رقابتهای قهرمانی آسیا در تایوان دست یافت و تیم ملی کشتی آزاد ایران نیز با کسب 4 مدال طلا، یک مدال نقره و یک مدال برنز به عنوان سومی آسیا رسید. تیم ملی کشتی فرنگی با کسب 6 مدال طلا توسط امید آرامی(42کیلو)، محمد مهرابی(46کیلو)، محمد حسینوند(50کیلو)، محمدرضا مختاری (58کیلو)، حسین فروزنده(76کیلو) حسن فروزنده(85کیلو)، یک نقره رضا مردی در 54 کیلوگرم و برنز محمدرضا رستمی در 69 کیلوگرم روی سکوی قهرمانی رفت. تیمهای هندوستان و قزاقستان به ترتیب با کسب 74 و70 دوم و سوم شدند. همچنین تیم ملی کشتی آزاد نوجوانان با کسب 4 مدال طلا توسط امیر پرسته، محمدرضا مرادیانی، ابوالفضل هاشمی و مهدی هاشمی در اوزان50، 76، 85 و100 کیلو، مدال نقره محمد طالبی در وزن 63 کیلو و مدال برنز ابوالفضل آرمیده در وزن 42 کیلوگرم و با 75 امتیاز به مقام سوم تیمی رسید. تیم قزاقستان با 82 امتیاز قهرمان و هندوستان با 78 امتیاز نایب قهرمان این رقابتها شدند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مهاجم جداییطلب استقلال دیروز در سازمان لیگ حضور پیدا کرد. سجاد شهباززاده، مهاجم استقلال که خواهان دریافت رضایتنامه از این تیم است تا به لیگ ترکیه برود، دیروز در سازمان لیگ حضور پیدا کرد. این بازیکن قصد داشت با مهدی تاج و مسئولان سازمان لیگ دیدار کند اما به خاطر جلسه معارفه سرپرست جدید سازمان لیگ نتوانست با مسئولان ملاقات داشته باشد. شهباززاده بعد از دقایقی محل را ترک کرد. سلیمانی، عضو کمیته نقل و انتقالات سازمان لیگ در مورد اینکه گفته میشود، شهباززاده با مراجعه به سازمان لیگ با استقلال فسخ کرده، گفت: «خیر این مسئله درست نیست و او فسخ نکرده است.» سلیمانی در مورد اینکه آیا او به دنبال فسخ قراردادش بوده، گفت: «او فسخ یکطرفه به سازمان لیگ آورده بود اما بندی در قراردادش ندارد که بتواند این کار را به صورت یکطرفه انجام دهد.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای خیلیها این تیتر یک جمله ساده و البته کم اهمیت است: «ایرج خدری درگذشت.» اینها شاید وقت هم نگذارند تا همین چند کلمه را بخوانند چه برسد به اینکه بیندیشند ایرج خدری که بود و چطور زندگی کرد و چطور رفت؟ مردی که هم در ورزش پلههای موفقیت را طی کرد و هم در هنر مقابل دوربین چند کارگردان مطرح نقشآفرینی کرد. اما آخر عمری شده بود گوشهنشین میادین تهران و همدمش شده بود عروسکهایی که باید فروخته میشد تا هزینههای درمان خودش و همسرش و البته مخارج 2 فرزند خردسالش را تامین کند. ایرج خدری قبل از شتافتن به دیار باقی میهمان برنامه «فرصت پرواز» رادیو ورزشی بود و در آخرین مصاحبه رادیویی خود از تنهایی، مشکلات مالی و تلخیهای زندگیاش گفت. عروسکفروش میادین تهران هم رفت؛ در میان خواب بسیاری از مسئولان. در میان بیتوجهیها و کم محلیهای آنهایی که باید میآمدند و دست این ورزشکار و هنرمند را میگرفتند و حداقلها را برایش فراهم میکردند. حالا قطعا همه مسئولان میخواهند بیایند در تشییع پیکرش مقابل دوربینها قرار بگیرند و از خوبیهایش بگویند و از اینکه قدرش را ندانستند. حالا حتما فدراسیون بسکتبال برایش تاج گل ارسال خواهد کرد و بنر بزرگی هم برای عرض تسلیت خواهد زد. وزارت ورزش هم همینطور! شاید به جای این حرکتهای نمادین، تکراری و کسلکننده بهتر باشد مسئولان با تامل بیشتری آخرین درد و دلهای ایرج خدری را بخوانند تا بلکه زندگی تلخ ایرج خدریها در ورزش کشور تکرار نشود.
تولد در کرمانشاه
اول اسفندماه 1349 در کرمانشاه متولد شدم. یک سالم بود که به خاطر شرایط شغلی پدرم به خرمشهر رفتیم و تا شروع جنگ در خرمشهر بودیم. زمانی که جنگ شروع شد من سوم دبستان بودم. ما اجبارا به بندرعباس رفتیم. در همان سالها به دلیل قد بلندم به سمت بسکتبال رفتم. در نوجوانی بین همسن و سالهایم از همه بلندتر بودم و در سن 18 سالگی با 2 متر و 16 سانتیمتر قد بین همسن و سالهایم ستاره بسکتبال بودم. در بسکتبال حرفهای ایران فقط 3 نفر بودهاند که با قد بالای 2 متر و 10 سانتیمتر مطرح شدند؛ من، روزبهانی و حامد حدادی.
ورود به دنیای حرفهای بسکتبال
در سال 1364 به صورت حرفهای بسکتبال را شروع کردم. در تیم استان هرمزگان اول شدیم و در همان سال در مسابقات کشوری هم توانستیم قهرمان شویم. در سال 65 به تیم ملی الف دعوت شدم و در 16 سالگی به طور همزمان در 3 رده جوانان، امید و بزرگسالان عضو تیم ملی بودم. در آن سالها برای بازی در رده باشگاهی و ملی هیچ پولی نمیگرفتیم. حتی تهیه لباس هم بر عهده خودمان بود. اولین قراردادم در سال 73 بود. یک قرارداد 2 ساله با مبلغی ناچیز بستم و بعد از یک سال این قرارداد یکطرفه فسخ شد فقط به این دلیل که مصدوم شده بودم.
تمرین با پرسپولیس
در جوانی از نظر فیزیکی آنقدر آماده بودم که از خیلی رشتهها برای همکاری از من دعوت میکردند؛ از کشتی گرفته تا بوکس و تکواندو و پرتاب وزنه. یک خاطره جالب هم دارم. از خوزستان به سمت تهران میآمدم که در هواپیما آقای عابدینی مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس من را دیدند. به دعوت ایشان به تمرینات پرسپولیس رفتم. سال 72 بود علی دایی، عابدزاده و درخشان در تیم بودند. استانکو هم من را دید و گفت که دروازهبان خوبی میشوم اما بعد از 2 هفته تمرین به این نتیجه رسیدم که به هیچ ورزشی به اندازه بسکتبال علاقه ندارم.
مصدومیت و زمینگیر شدن
در چارچوب مسابقات لیگ کشور با تیم فتح سپاه در مشهد مصدوم شدم. در یکی از صحنهها برای اسلم دانک اقدام کردم که بازیکن حریف زیر من را خالی کرد و من با کمر به زمین افتادم. بعد از این صحنه بلند شدم و به بازی ادامه دادم. بازی که تمام شد وقتی بدنم سرد شد پای چپم به شدت ورم کرد. به تهران که برگشتیم برای معاینات بیشتر به فدراسیون رفتم و پزشک فدراسیون گفت که این ورم ناشی از سائیدگی استخوان پایم است. بعد که ورم پایم بیشتر و راه رفتن برایم سخت شد به پزشک متخصص مراجه کردم و بعد از MRI مشخص شد که از ناحیه نخاع دچار آسیب شدهام و مصدومیت یک ضایعه نخاعی بوده. با توجه به اینکه دیر متوجه شده بودم نخاعم به شدت درگیر شده بود و بعد از 6 ماه از زانو به پایین فلج شدم. بعد از 2 سال استراحت مطلق کمی بهتر شدم اما هرگز به شرایط عادی برنگشتم.
شروع مشکلات مالی و بیتوجهیها
با ادامه استراحت مطلق قطعا شرایطم بهتر میشد اما کمکم شرایط سخت شد و با توجه به هزینههای بالای درمانی مشکلات دوچندان شد. متاسفانه همسرم هم دچار بیماری ام.اس شد و دیگر نمیتوانستم در خانه بمانم. ما منبع درآمدی نداشتیم و باید کاری میکردم. دیگر برایم مهم نبود که چه اتفاقی برایم میافتد. بیماری همسرم پیشرفته بود و الان همسرم هم نمیتواند راه برود. دوست نداشتم دستم را به سمت کسی دراز کنم. تنها راه برای چرخاندن چرخه زندگی کار کردن بود. با توجه به اینکه سابقه هنری داشتم به سراغ سینما رفتم و در چند فیلم و سریال ایفای نقش کردم اما با پول کمی که میگرفتم نمیتوانستم هزینههای درمانی خودم و همسرم را پرداخت کنم. واقعا روزهای سختی بود و دوست ندارم خاطرات این روزها را تکرار کنم.
ادامه روزهای سخت
در تمام این سالها روزهای من تکراری بوده از همان تلخیهایی که همیشه گفتهام. این روزها کاملا خانهنشین شدهام. از صبح تا ساعت 7 عصر باید استراحت کنم. از 7 تا ساعت 9:30 هم کنار خیابان دستفروشی میکنم و در همین مدت کم هم با توجه به اینکه روی پله مینشینم خیلی اذیت میشوم. اما به هر حال ناچارم این کار را انجام بدهم.
حقوق 90 هزار تومانی!
سعی میکنم با عروسک فروشی کنار خیابان بخشی از هزینههای زندگیام را تامین کنم. البته جا دارد از صندوق حمایت از پیشکسوتان هم تشکر کنم. چند بار مبالغی را به عنوان وام به من دادهاند و خوشبختانه بیمه هم شدهام. حقوقی هم به صورت ماهیانه برایم در نظر گرفتهاند که از 9 سال پیش ماهی 90 هزار تومان بوده و الان هم همین مبلغ را برایم واریز میکنند. صندوق حمایت از پیشکسوتان میگفتند که طبق قوانین و ضوابط امکانش نیست که مبلغ بیشتری را به عنوان حقوق ماهیانه برایم در نظر بگیرند. البته 10 روزی است که جناب آقای جمشیدی به من قولهایی دادهاند و پیگیر کارهای من هستند. البته الان میگویم که زندگیام نسبت به قبل خیلی بهتر شده و خدا را شاکرم. من زمانی زیر صفر بودم و حالا میگویم خدایا شکرت.
آخرین درخواست
کمکهای مقطعی دردی از من دوا نمیکند. من انتظار دارم وظیفهای به من بدهند و در قبال آن حقوقی بخور و نمیر بگیرم. دوست ندارم با دستفروشی زندگی کنم و عدهای با تمسخر به من نگاه کنند؛ تنها درخواست من و همسرم همین است و چیز بیشتری نمیخواهیم. من چندین و چند سال بود که مرده بودم و یک سال است که زنده شدهام. دوباره توجهات به من برگشته، هر چند کم اما همین مقدار هم من را دوباره امیدوار کرده است.
برای خیلیها این تیتر یک جمله ساده و البته کم اهمیت است: «ایرج خدری درگذشت.» اینها شاید وقت هم نگذارند تا همین چند کلمه را بخوانند چه برسد به اینکه بیندیشند ایرج خدری که بود و چطور زندگی کرد و چطور رفت؟ مردی که هم در ورزش پلههای موفقیت را طی کرد و هم در هنر مقابل دوربین چند کارگردان مطرح نقشآفرینی کرد. اما آخر عمری شده بود گوشهنشین میادین تهران و همدمش شده بود عروسکهایی که باید فروخته میشد تا هزینههای درمان خودش و همسرش و البته مخارج 2 فرزند خردسالش را تامین کند. ایرج خدری قبل از شتافتن به دیار باقی میهمان برنامه «فرصت پرواز» رادیو ورزشی بود و در آخرین مصاحبه رادیویی خود از تنهایی، مشکلات مالی و تلخیهای زندگیاش گفت. عروسکفروش میادین تهران هم رفت؛ در میان خواب بسیاری از مسئولان. در میان بیتوجهیها و کم محلیهای آنهایی که باید میآمدند و دست این ورزشکار و هنرمند را میگرفتند و حداقلها را برایش فراهم میکردند. حالا قطعا همه مسئولان میخواهند بیایند در تشییع پیکرش مقابل دوربینها قرار بگیرند و از خوبیهایش بگویند و از اینکه قدرش را ندانستند. حالا حتما فدراسیون بسکتبال برایش تاج گل ارسال خواهد کرد و بنر بزرگی هم برای عرض تسلیت خواهد زد. وزارت ورزش هم همینطور! شاید به جای این حرکتهای نمادین، تکراری و کسلکننده بهتر باشد مسئولان با تامل بیشتری آخرین درد و دلهای ایرج خدری را بخوانند تا بلکه زندگی تلخ ایرج خدریها در ورزش کشور تکرار نشود.
تولد در کرمانشاه
اول اسفندماه 1349 در کرمانشاه متولد شدم. یک سالم بود که به خاطر شرایط شغلی پدرم به خرمشهر رفتیم و تا شروع جنگ در خرمشهر بودیم. زمانی که جنگ شروع شد من سوم دبستان بودم. ما اجبارا به بندرعباس رفتیم. در همان سالها به دلیل قد بلندم به سمت بسکتبال رفتم. در نوجوانی بین همسن و سالهایم از همه بلندتر بودم و در سن 18 سالگی با 2 متر و 16 سانتیمتر قد بین همسن و سالهایم ستاره بسکتبال بودم. در بسکتبال حرفهای ایران فقط 3 نفر بودهاند که با قد بالای 2 متر و 10 سانتیمتر مطرح شدند؛ من، روزبهانی و حامد حدادی.
ورود به دنیای حرفهای بسکتبال
در سال 1364 به صورت حرفهای بسکتبال را شروع کردم. در تیم استان هرمزگان اول شدیم و در همان سال در مسابقات کشوری هم توانستیم قهرمان شویم. در سال 65 به تیم ملی الف دعوت شدم و در 16 سالگی به طور همزمان در 3 رده جوانان، امید و بزرگسالان عضو تیم ملی بودم. در آن سالها برای بازی در رده باشگاهی و ملی هیچ پولی نمیگرفتیم. حتی تهیه لباس هم بر عهده خودمان بود. اولین قراردادم در سال 73 بود. یک قرارداد 2 ساله با مبلغی ناچیز بستم و بعد از یک سال این قرارداد یکطرفه فسخ شد فقط به این دلیل که مصدوم شده بودم.
تمرین با پرسپولیس
در جوانی از نظر فیزیکی آنقدر آماده بودم که از خیلی رشتهها برای همکاری از من دعوت میکردند؛ از کشتی گرفته تا بوکس و تکواندو و پرتاب وزنه. یک خاطره جالب هم دارم. از خوزستان به سمت تهران میآمدم که در هواپیما آقای عابدینی مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس من را دیدند. به دعوت ایشان به تمرینات پرسپولیس رفتم. سال 72 بود علی دایی، عابدزاده و درخشان در تیم بودند. استانکو هم من را دید و گفت که دروازهبان خوبی میشوم اما بعد از 2 هفته تمرین به این نتیجه رسیدم که به هیچ ورزشی به اندازه بسکتبال علاقه ندارم.
مصدومیت و زمینگیر شدن
در چارچوب مسابقات لیگ کشور با تیم فتح سپاه در مشهد مصدوم شدم. در یکی از صحنهها برای اسلم دانک اقدام کردم که بازیکن حریف زیر من را خالی کرد و من با کمر به زمین افتادم. بعد از این صحنه بلند شدم و به بازی ادامه دادم. بازی که تمام شد وقتی بدنم سرد شد پای چپم به شدت ورم کرد. به تهران که برگشتیم برای معاینات بیشتر به فدراسیون رفتم و پزشک فدراسیون گفت که این ورم ناشی از سائیدگی استخوان پایم است. بعد که ورم پایم بیشتر و راه رفتن برایم سخت شد به پزشک متخصص مراجه کردم و بعد از MRI مشخص شد که از ناحیه نخاع دچار آسیب شدهام و مصدومیت یک ضایعه نخاعی بوده. با توجه به اینکه دیر متوجه شده بودم نخاعم به شدت درگیر شده بود و بعد از 6 ماه از زانو به پایین فلج شدم. بعد از 2 سال استراحت مطلق کمی بهتر شدم اما هرگز به شرایط عادی برنگشتم.
شروع مشکلات مالی و بیتوجهیها
با ادامه استراحت مطلق قطعا شرایطم بهتر میشد اما کمکم شرایط سخت شد و با توجه به هزینههای بالای درمانی مشکلات دوچندان شد. متاسفانه همسرم هم دچار بیماری ام.اس شد و دیگر نمیتوانستم در خانه بمانم. ما منبع درآمدی نداشتیم و باید کاری میکردم. دیگر برایم مهم نبود که چه اتفاقی برایم میافتد. بیماری همسرم پیشرفته بود و الان همسرم هم نمیتواند راه برود. دوست نداشتم دستم را به سمت کسی دراز کنم. تنها راه برای چرخاندن چرخه زندگی کار کردن بود. با توجه به اینکه سابقه هنری داشتم به سراغ سینما رفتم و در چند فیلم و سریال ایفای نقش کردم اما با پول کمی که میگرفتم نمیتوانستم هزینههای درمانی خودم و همسرم را پرداخت کنم. واقعا روزهای سختی بود و دوست ندارم خاطرات این روزها را تکرار کنم.
ادامه روزهای سخت
در تمام این سالها روزهای من تکراری بوده از همان تلخیهایی که همیشه گفتهام. این روزها کاملا خانهنشین شدهام. از صبح تا ساعت 7 عصر باید استراحت کنم. از 7 تا ساعت 9:30 هم کنار خیابان دستفروشی میکنم و در همین مدت کم هم با توجه به اینکه روی پله مینشینم خیلی اذیت میشوم. اما به هر حال ناچارم این کار را انجام بدهم.
حقوق 90 هزار تومانی!
سعی میکنم با عروسک فروشی کنار خیابان بخشی از هزینههای زندگیام را تامین کنم. البته جا دارد از صندوق حمایت از پیشکسوتان هم تشکر کنم. چند بار مبالغی را به عنوان وام به من دادهاند و خوشبختانه بیمه هم شدهام. حقوقی هم به صورت ماهیانه برایم در نظر گرفتهاند که از 9 سال پیش ماهی 90 هزار تومان بوده و الان هم همین مبلغ را برایم واریز میکنند. صندوق حمایت از پیشکسوتان میگفتند که طبق قوانین و ضوابط امکانش نیست که مبلغ بیشتری را به عنوان حقوق ماهیانه برایم در نظر بگیرند. البته 10 روزی است که جناب آقای جمشیدی به من قولهایی دادهاند و پیگیر کارهای من هستند. البته الان میگویم که زندگیام نسبت به قبل خیلی بهتر شده و خدا را شاکرم. من زمانی زیر صفر بودم و حالا میگویم خدایا شکرت.
آخرین درخواست
کمکهای مقطعی دردی از من دوا نمیکند. من انتظار دارم وظیفهای به من بدهند و در قبال آن حقوقی بخور و نمیر بگیرم. دوست ندارم با دستفروشی زندگی کنم و عدهای با تمسخر به من نگاه کنند؛ تنها درخواست من و همسرم همین است و چیز بیشتری نمیخواهیم. من چندین و چند سال بود که مرده بودم و یک سال است که زنده شدهام. دوباره توجهات به من برگشته، هر چند کم اما همین مقدار هم من را دوباره امیدوار کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای خیلیها این تیتر یک جمله ساده و البته کم اهمیت است: «ایرج خدری درگذشت.» اینها شاید وقت هم نگذارند تا همین چند کلمه را بخوانند چه برسد به اینکه بیندیشند ایرج خدری که بود و چطور زندگی کرد و چطور رفت؟ مردی که هم در ورزش پلههای موفقیت را طی کرد و هم در هنر مقابل دوربین چند کارگردان مطرح نقشآفرینی کرد. اما آخر عمری شده بود گوشهنشین میادین تهران و همدمش شده بود عروسکهایی که باید فروخته میشد تا هزینههای درمان خودش و همسرش و البته مخارج 2 فرزند خردسالش را تامین کند. ایرج خدری قبل از شتافتن به دیار باقی میهمان برنامه «فرصت پرواز» رادیو ورزشی بود و در آخرین مصاحبه رادیویی خود از تنهایی، مشکلات مالی و تلخیهای زندگیاش گفت. عروسکفروش میادین تهران هم رفت؛ در میان خواب بسیاری از مسئولان. در میان بیتوجهیها و کم محلیهای آنهایی که باید میآمدند و دست این ورزشکار و هنرمند را میگرفتند و حداقلها را برایش فراهم میکردند. حالا قطعا همه مسئولان میخواهند بیایند در تشییع پیکرش مقابل دوربینها قرار بگیرند و از خوبیهایش بگویند و از اینکه قدرش را ندانستند. حالا حتما فدراسیون بسکتبال برایش تاج گل ارسال خواهد کرد و بنر بزرگی هم برای عرض تسلیت خواهد زد. وزارت ورزش هم همینطور! شاید به جای این حرکتهای نمادین، تکراری و کسلکننده بهتر باشد مسئولان با تامل بیشتری آخرین درد و دلهای ایرج خدری را بخوانند تا بلکه زندگی تلخ ایرج خدریها در ورزش کشور تکرار نشود.
تولد در کرمانشاه
اول اسفندماه 1349 در کرمانشاه متولد شدم. یک سالم بود که به خاطر شرایط شغلی پدرم به خرمشهر رفتیم و تا شروع جنگ در خرمشهر بودیم. زمانی که جنگ شروع شد من سوم دبستان بودم. ما اجبارا به بندرعباس رفتیم. در همان سالها به دلیل قد بلندم به سمت بسکتبال رفتم. در نوجوانی بین همسن و سالهایم از همه بلندتر بودم و در سن 18 سالگی با 2 متر و 16 سانتیمتر قد بین همسن و سالهایم ستاره بسکتبال بودم. در بسکتبال حرفهای ایران فقط 3 نفر بودهاند که با قد بالای 2 متر و 10 سانتیمتر مطرح شدند؛ من، روزبهانی و حامد حدادی.
ورود به دنیای حرفهای بسکتبال
در سال 1364 به صورت حرفهای بسکتبال را شروع کردم. در تیم استان هرمزگان اول شدیم و در همان سال در مسابقات کشوری هم توانستیم قهرمان شویم. در سال 65 به تیم ملی الف دعوت شدم و در 16 سالگی به طور همزمان در 3 رده جوانان، امید و بزرگسالان عضو تیم ملی بودم. در آن سالها برای بازی در رده باشگاهی و ملی هیچ پولی نمیگرفتیم. حتی تهیه لباس هم بر عهده خودمان بود. اولین قراردادم در سال 73 بود. یک قرارداد 2 ساله با مبلغی ناچیز بستم و بعد از یک سال این قرارداد یکطرفه فسخ شد فقط به این دلیل که مصدوم شده بودم.
تمرین با پرسپولیس
در جوانی از نظر فیزیکی آنقدر آماده بودم که از خیلی رشتهها برای همکاری از من دعوت میکردند؛ از کشتی گرفته تا بوکس و تکواندو و پرتاب وزنه. یک خاطره جالب هم دارم. از خوزستان به سمت تهران میآمدم که در هواپیما آقای عابدینی مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس من را دیدند. به دعوت ایشان به تمرینات پرسپولیس رفتم. سال 72 بود علی دایی، عابدزاده و درخشان در تیم بودند. استانکو هم من را دید و گفت که دروازهبان خوبی میشوم اما بعد از 2 هفته تمرین به این نتیجه رسیدم که به هیچ ورزشی به اندازه بسکتبال علاقه ندارم.
مصدومیت و زمینگیر شدن
در چارچوب مسابقات لیگ کشور با تیم فتح سپاه در مشهد مصدوم شدم. در یکی از صحنهها برای اسلم دانک اقدام کردم که بازیکن حریف زیر من را خالی کرد و من با کمر به زمین افتادم. بعد از این صحنه بلند شدم و به بازی ادامه دادم. بازی که تمام شد وقتی بدنم سرد شد پای چپم به شدت ورم کرد. به تهران که برگشتیم برای معاینات بیشتر به فدراسیون رفتم و پزشک فدراسیون گفت که این ورم ناشی از سائیدگی استخوان پایم است. بعد که ورم پایم بیشتر و راه رفتن برایم سخت شد به پزشک متخصص مراجه کردم و بعد از MRI مشخص شد که از ناحیه نخاع دچار آسیب شدهام و مصدومیت یک ضایعه نخاعی بوده. با توجه به اینکه دیر متوجه شده بودم نخاعم به شدت درگیر شده بود و بعد از 6 ماه از زانو به پایین فلج شدم. بعد از 2 سال استراحت مطلق کمی بهتر شدم اما هرگز به شرایط عادی برنگشتم.
شروع مشکلات مالی و بیتوجهیها
با ادامه استراحت مطلق قطعا شرایطم بهتر میشد اما کمکم شرایط سخت شد و با توجه به هزینههای بالای درمانی مشکلات دوچندان شد. متاسفانه همسرم هم دچار بیماری ام.اس شد و دیگر نمیتوانستم در خانه بمانم. ما منبع درآمدی نداشتیم و باید کاری میکردم. دیگر برایم مهم نبود که چه اتفاقی برایم میافتد. بیماری همسرم پیشرفته بود و الان همسرم هم نمیتواند راه برود. دوست نداشتم دستم را به سمت کسی دراز کنم. تنها راه برای چرخاندن چرخه زندگی کار کردن بود. با توجه به اینکه سابقه هنری داشتم به سراغ سینما رفتم و در چند فیلم و سریال ایفای نقش کردم اما با پول کمی که میگرفتم نمیتوانستم هزینههای درمانی خودم و همسرم را پرداخت کنم. واقعا روزهای سختی بود و دوست ندارم خاطرات این روزها را تکرار کنم.
ادامه روزهای سخت
در تمام این سالها روزهای من تکراری بوده از همان تلخیهایی که همیشه گفتهام. این روزها کاملا خانهنشین شدهام. از صبح تا ساعت 7 عصر باید استراحت کنم. از 7 تا ساعت 9:30 هم کنار خیابان دستفروشی میکنم و در همین مدت کم هم با توجه به اینکه روی پله مینشینم خیلی اذیت میشوم. اما به هر حال ناچارم این کار را انجام بدهم.
حقوق 90 هزار تومانی!
سعی میکنم با عروسک فروشی کنار خیابان بخشی از هزینههای زندگیام را تامین کنم. البته جا دارد از صندوق حمایت از پیشکسوتان هم تشکر کنم. چند بار مبالغی را به عنوان وام به من دادهاند و خوشبختانه بیمه هم شدهام. حقوقی هم به صورت ماهیانه برایم در نظر گرفتهاند که از 9 سال پیش ماهی 90 هزار تومان بوده و الان هم همین مبلغ را برایم واریز میکنند. صندوق حمایت از پیشکسوتان میگفتند که طبق قوانین و ضوابط امکانش نیست که مبلغ بیشتری را به عنوان حقوق ماهیانه برایم در نظر بگیرند. البته 10 روزی است که جناب آقای جمشیدی به من قولهایی دادهاند و پیگیر کارهای من هستند. البته الان میگویم که زندگیام نسبت به قبل خیلی بهتر شده و خدا را شاکرم. من زمانی زیر صفر بودم و حالا میگویم خدایا شکرت.
آخرین درخواست
کمکهای مقطعی دردی از من دوا نمیکند. من انتظار دارم وظیفهای به من بدهند و در قبال آن حقوقی بخور و نمیر بگیرم. دوست ندارم با دستفروشی زندگی کنم و عدهای با تمسخر به من نگاه کنند؛ تنها درخواست من و همسرم همین است و چیز بیشتری نمیخواهیم. من چندین و چند سال بود که مرده بودم و یک سال است که زنده شدهام. دوباره توجهات به من برگشته، هر چند کم اما همین مقدار هم من را دوباره امیدوار کرده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس فدراسیون فوتبال با بیان اینکه در سفر یکی از تیمها به سوئد اتفاقی افتاد که باعث شده فدراسیون پاسخگوی آن در مراجع ذیصلاح باشد، گفت: «تیمها برای برگزاری اردوی خارجی باید مجوز بگیرند.» به گزارش مهر، مهدی تاج در نشستی که با مسئولان دپارتمان تشریفات فدراسیون فوتبال داشت، گفت: «کلیه باشگاهها برای شرکت در اردوهای برونمرزی باید درخواست خود را از طریق فدراسیون فوتبال به شورای برونمرزی ارائه کنند و رعایت کلیه مقررات بینالمللی و به خصوص در زمینه فوتبال باید توسط این باشگاهها رعایت شود. متاسفانه در یکی از اردوهای برونمرزی یکی از باشگاهها و در کشور سوئد به جهت عدم استفاده از پرچم مقدس کشورمان اعتراضاتی صورت گرفت که این موضوع از طریق وزارت امور خارجه پیگیری و در حال پاسخگویی هستیم.» (توضیح مهر: در بین تیمهای ایرانی تنها استقلال بود که فروردین ماه سالجاری به سوئد رفت و دیداری تدارکاتی برگزار کرد.) وی در ادامه گفت: «مفهوم درست اقتصاد مقاومتی در فوتبال این است که چنانچه نیاز به برگزاری اردویی در مناطق گرم و با رطوبت بالا هستیم، از امکانات جزیره کیش و چنانچه نیاز به تمرین در ارتفاع و هوای مطلوب و خنک داریم از امکانات استان اردبیل و منطقه سرعین استفاده کنیم. همیشه کوتاهترین و مناسبترین راه، برگزاری اردو در خارج از کشور نیست بلکه باید بر طبق صرفه و صلاح خود عمل کرده و از امکانات داخل کشور نیز به شکل مطلوبی استفاده کنیم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طالبلو باز هم دست خالی از باشگاه استقلال رفت
وحید طالبلو با آمدن علیرضا منصوریان در فهرست مازاد قرار گرفت اما این بازیکن به مسئولان باشگاه استقلال اعلام کرد تنها در صورتی قراردادش را با این باشگاه فسخ خواهد کرد که مطالبات وی پرداخت شود. طالبلو دیروز دوباره به باشگاه استقلال رفت و با بهرام افشارزاده گفتوگو کرد ولی باز هم دست خالی محل باشگاه را ترک کرده است. افشارزاده هفته گذشته به طالبلو قول داد که مطالبات وی را پرداخت خواهد کرد.
آرزوی سردار برآورده شد
سردار آزمون، مهاجم جوان و موفق فوتبال ایران که شب عید فطر در برنامه خندوانه حاضر شده بود، دیدار با دکتر حسن روحانی را یکی از آرزوهای خود عنوان کرد. پس از این اظهار نظر و با پیگیری وزارت ورزش و جوانان، رئیسجمهور موافقت خود را برای دیدار با مهاجم جوان فوتبال ایران اعلام کرد.
جونز استقلالیها را سورپرایز کرد
استیون جونز که چند روزی است در تمرینات این تیم در اردوی ارمنستان شرکت کرده با تمرینات متنوعی که برای بازیکنان استقلال در نظر گرفته حسابی آنها را سورپرایز کرده است و همه بازیکنان از تمرینات این مربی راضی هستند. این مربی بدنساز که کمی دیر به تمرینات استقلال اضافه شده متعهد شده که تا شروع بازیها بدن بازیکنان را به شرایط مسابقه برساند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.