![](/Resource/images/titrbullet.png)
در ماههای گذشته اخبار بسیار زیادی از مشکلات مالی تیم والیبال شهرداری زاهدان منتشر شد تا جایی که بازیکنان این تیم به دلیل بدهی در هتل حبس شدند! در حالی که پیگیری مسئولان استانی و اسپانسر این تیم بینتیجه مانده است، مسئولان فدراسیون والیبال از اعطای کمک وزارت ورزش و جوانان به ورزش زاهدان خبر دادند. گفته میشود با تزریق اعتبار به ورزش این شهر تا حدی مشکلات تیم والیبال زاهدان مرتفع شده است. گفتنی است پیش از این عنوان میشد مشکلات مالی این تیم به حدی رسیده که به احتمال زیاد والیبال شهرداری زاهدان از شرکت در ادامه لیگ برتر انصراف میدهد.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
اعرابی رسما سرمربی تیم والیبال آلومینیوم شد
به دنبال مشکلات مالی و نتایج ضعیف تیم والیبال آلومینیوم المهدیبندرعباس، عبدالرئوف بستگانی هفته گذشته از سرمربیگری این تیم استعفا داد. در حالی که آلومینیوم در هفته سیزدهم بدون سرمربی مقابل اردکان یزد به میدان رفته بود در هفته چهاردهم با حضور فرهاد اعرابی مقابل کاله کار کرد. حالا خبرهای رسیده حاکی از توافق نهایی فرهاد اعرابی با باشگاه آلومینیوم المهدی برای هدایت این تیم تا پایان فصل است. آلومینیوم با تنها 2 پیروزی و 10 امتیاز در رده یازدهم جدول ردهبندی قرار دارد.
بازیکن خارجی بسکتبال گرگان به آمریکا برگشت
بازیکن 2 ملیتی تیم بسکتبال شهرداری گرگان از این تیم جدا شد و به آمریکا بازگشت. به گزارش فارس، نهیر میرزا، بازیکن ایرانی- آمریکایی و پست یک تیم بسکتبال شهرداری گرگان که در ابتدای فصل به شهرداری گرگان پیوسته بود به دلیل مشکل خدمت سربازی نتوانست در این تیم ادامه دهد و به آمریکا بازگشت. این بازیکن که کیفیت چندانی هم نداشت تا نیم فصل با گرگانیها قرارداد بسته بود و در صورتی میتوانست در این تیم ادامه دهد که مشکل خدمت سربازیاش برطرف شود اما این اتفاق نیفتاد. نهیر میرزا روز سهشنبه از جمع گرگانیها جدا شد.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
جلسه بررسی شرایط بازتوانی زانوی بهداد سلیمی پس از گذشت 8 هفته از عمل جراحی زانوی آسیبدیده دیروز در فدراسیون پزشکی ورزشی برگزار شد. در این جلسه علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنهبرداری، بهداد سلیمی، غلامرضا نوروزی، رئیس کمیته پزشکی ورزشی، دکتر سهراب کیهانی، جراح زانوی بهداد سلیمی (متخصص ارتوپدی و جراحی استخوان و مفاصل)، دکتر داود باقری، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون وزنهبرداری، امین نوروزی، فیزیوتراپ و حسین توکلی، سرمربی تیم ملی وزنهبرداری حضور داشتند. نوروزی با اشاره به در پیش بودن المپیک حضور سلیمی در ریو را یکی از فعالیتهای جدی فدراسیون پزشکی خواند و گفت: «طبیعی است که در چنین ایامی موضوع سلامت ملیپوشان المپیکی را با حساسیت دوچندانی دنبال می کنیم و در این رابطه بهبودی بهداد سلیمی به عنوان یکی از ستارگان ورزش کشور از جمله فعالیتهای جدی فدراسیون پزشکی ورزشی برای موفقیت ورزش کشور در المپیک ریوست. امیدواریم با تلاشهایی که در این باره انجام میشود در وهله اول این قهرمان ارزشمند سلامت کامل خود را به دست بیاورد و سپس در میدان ورزش همچون گذشته برای کشورمان افتخارآفرین باشد.» به گزارش ایسنا، در این نشست در حالی که حسین توکلی، سرمربی تیم ملی وزنهبرداری خواستار اعلام زمان قطعی برای آغاز تمرینات شد، دکتر سهراب کیهانی، پزشک معالج توضیحات لازم را برای حاضران ارائه کرد. نوروزی که کار فیزیوتراپی بهداد سلیمی زیر نظر او انجام میشود با ابراز رضایت از روند درمان توانبخشی به ارائه گزارشی در این خصوص پرداخت و گفت: «از روز عمل در مجموع 6 ماه زمان میبرد تا ما بتوانیم اجازه دهیم او ورزش حرفهای را آغاز کند.» وی با اشاره به اینکه در فاز اول توانبخشی طبق برنامه زانوی سلیمی به میزان 90 درجه باز میشود، گفت: «مرحله حساس درمان که از هفته چهارم تا سیزدهم است شروع شده و از نظر ما از حالا به مدت 40 روز دیگر یعنی (25 بهمن ماه) اجازه بدنسازی به او داده می شود اما در مجموع بین 5 تا 6 ماه ریسک دارد. همه ما تلاش می کنیم تا بهداد به یک مدال خوب در المپیک دست یابد.» او اضافه کرد: «در حال حاضر بهداد سلیمی تمرینات بالاتنه را شروع کرده است.» در این نشست دکتر رضا سعیدی، دبیر و دکتر بنی جمالی، رئیس کمیته درمان فدراسیون، دکتر صمدی کارشناس تغذیه و دکتر باقری، رئیس کمیته پزشکی فدراسیون وزنهبرداری نیز حضور داشتند و نقطه نظرات خود را بیان کردند و تصمیمات مقتضی اتخاذ شد.
***
بهداد سلیمی، قهرمان المپیک لندن پس از تشکیل این نشست درباره صحبتهایی که میان پزشکان در مورد وضعیت او رد و بدل شد، گفت: «خدا را شکر روند بهبودیام خوب است و همه راضی بودند. کمکم نیز تمرینات بدنسازی بالاتنه را انجام میدهم. روند جلسه نشان داد همه چیز امیدوارکننده است و جنبههای مثبت را میبینم. امیدواریم اتفاقات خوبی در المپیک بیفتد.» به گزارش ایسنا، او در پاسخ به اینکه امکان حضورش در جام فجر که دومین رقابت گزینشی او محسوب میشود وجود دارد یا خیر گفت: «به جام فجر که باید برسم و تلاشها هم بر این است که این اتفاق بیفتد و من در جام فجر شرکت کنم.» او در مورد شرکت کردن در اردوی تیم ملی نیز بیان کرد: « اگر اردو باشد فعلا نمیتوانم اضافه شوم و دیرتر به سایر ملیپوشان اضافه میشوم. با تعاملی که کمیته ملی المپیک و فدراسیون انجام دادند انشاا... به زودی اردوی تیم ملی نیز آغاز میشود.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
الهه احمدی، ملیپوش المپیکی تیراندازی میگوید که شرایط تمرینی تیراندازان هنوز المپیکی نشده است: «شرایط و جو اردو خیلی ایدهآل نیست. المپیک جای بزرگی است و باید امکانات ما نیز در حد المپیک باشد. البته شرایط خیلی بهتر از قبل شده و با کمک کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون تیراندازی امکاناتمان بهبود یافته اما هنوز به نقطه ایدهآل نرسیدهایم؛ زیرا رقبای ما از امکانات خوبی برخوردار هستند. اگر بخواهیم در المپیک مدالآور شویم باید شرایطمان خیلی بهتر شود. تنها 6 ماه تا المپیک باقی مانده و باید از این فرصت اندک استفاده بهینه کنیم.» گفتنی است؛ تیراندازان ایران در حالی خود را برای حضور در مسابقات کسب سهمیه المپیک- هند آماده میکنند که الهه احمدی و نجمه خدمتی باوجود کسب سهمیه المپیک در این رقابتها حضور خواهند داشت. احمدی در این باره به ایسنا میگوید: «من و نجمه خدمتی سهمیه خود را کسب کردهایم ولی لازلو سوچک (سرمربی تیم ملی) تصمیم گرفت که ما برای کسب آمادگی بیشتر در رقابتهای هند شرکت کنیم؛ زیرا مسابقه باعث آماده شدن هر چه بهتر میشود. در اسفند ماه نیز به احتمال زیاد در جامجهانی تایلند حضور خواهیم یافت.»
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
علی مرادی، رئیس فدراسیون وزنهبرداری درحالی عنوان کرد که با موافقت کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش قرار است ایوان گارچیف بلغاری به زودی به عنوان مشاور با فدراسیون وزنهبرداری ایران همکاری کند که او در لابهلای صحبتهایش عنوان کرد: «حدود 3 ماه پیش کمیته ملی المپیک گزینهای را به فدراسیون وزنهبرداری پیشنهاد داد که ما هم بعد از بررسی، موافقت خود را اعلام کردیم.» دیروز اما شاهرخ شهنازی، دبیر کل کمیته در واکنش به این موضوع به ایسنا گفت: «مشاور بلغاری را کمیته ملی المپیک پیشنهاد نداده و ما در مسائل فنی هیچ فدراسیونی دخالت نکرده و نخواهیم کرد.» او ادامه میدهد: «طبق روال قبلی وقتی ایمیلی درباره فدراسیون به کمیته ملی المپیک ارسال میشود، آن ایمیل از طرف بخش بینالملل ما برای فدراسیون مربوطه ارسال میشود. این شخص هم خودش را از طرف مجموعهای به مسئول روابط بینالملل ما معرفی کرده بود و روابط بینالملل و کمیته ملی المپیک بدون اینکه روی آن پیشنهاد یا اصرار داشته باشد، اتوماتیکوار آن ایمیل را برای فدراسیون ارسال کرد. این فدراسیون وزنهبرداری است که میتواند هر کسی را انتخاب کند و ما هیچ دخالتی نداریم. مسائل فنی با خود آنها است.»
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
تیم ملی هندبال ایران در حالی خود را برای شرکت در مسابقات قهرمانی آسیا- بحرین آماده میکند که طبق برنامه قبلی هندبالیستهای ایران باید از 22 دی ماه در منامه اردو بزنند تا بعد از یک هفته رسما در این مسابقات شرکت کنند. این در حالی است که تاکنون ویزای سفر به کشور بحرین صادر نشده و با توجه به مشکلات سیاسی اخیر و قطع ارتباط دیپلماتیک شیخنشین بحرین با جمهوری اسلامی ایران نگرانیهایی در این باره به وجود آمده. به گزارش ایسنا، گفته میشود مسئولان فدراسیون هندبال طی اقدامی با پیشدستی نامهنگاریهایی در این باره با فدراسیون هندبال بحرین و کنفدراسیون هندبال آسیا انجام دادهاند. گفتنی است؛ تیم ملی هندبال ایران در مسابقات قهرمانی آسیا با امارات، عربستان، چین، بحرین و لبنان همگروه است. این رقابتها از 25 دی ماه به مدت 10 روز در شهر منامه برگزار میشود.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
هر روز منتظر پیامهای شما هستیم. پیامک: 2000999
***
لطفا این قسمت زاویه نگاه رو حذف کنید چون واقعا کسی حوصله این کریخوانیهای الکی رو نداره.
هیچ اسپانسری حاضر نیست برای این فوتبال سرمایهگذاری کنه؛ لیگی که به خاطر بازیهای دوستانه تیم ملی ۳۰ روز و به خاطر بازی تیم امید هم ۳۰ روز تعطیل شه.
قشنگ معلومه عادل فردوسیپور رحمتی رو به برنامه 90 آورده بود ازش حمایت کنه که دل استقلالیها رو به دست بیاره چون آمار بینندههاش کم شده ولی کسی که به تیم ملی کشورش پشت کنه و به سرمربیاش که بزرگتره بیاحترامی کنه بعدش هم بیاد مظلومنمایی کنه که چیزی حل نمیشه. اگه خیلی دلش میخواد برگرده باید مستقیما از کیروش معذرتخواهی کنه همین.
آفرین به 2 برادر باشرف و دوستداشتنى مهرداد و میلاد محمدى که اینقدر بدون دروغ و ریا حرف مىزنند و طرفدارى و هوادارى خود را نسبت به پرسپولیس بدون هیچ ترسى بیان میکنند.
آقای مهدویکیا با سابقه بازی در باشگاههای آلمان و... از کیروش حمایت میکند اما ورزشینویسان خراسان که حتی پایشان به توپ غیر پلاستیکی نخورده از هر فرصتی برای انتقاد از سرمربی ایران استفاده میکنند.
آقایان پرسپولیسی چرا نمیخواهید قبول کنید استقلالیها برنامه 90 را تحریم کردهاند. با توجه به حضور رحمتی دروازهبان محبوبمان از طریق شبکههای مجازی نظرخواهی شد که 70 درصد استقلالی ها به عدم دیدن برنامه 90 رای دادند. قبول کنید کل صدا و سیما متحد شده بودند که مهدی را به برنامه 90 بیاورند که ایشان هم شروطی گذاشته بود.
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
کیومرث هاشمی با اشاره به وقایع اخیر و اظهارات رئیس کمیته ملی المپیک عربستان مبنی بر اینکه دیگر در رویدادهای ایران شرکت نخواهند کرد، اظهارداشت: «ایران جزو امنترین کشورهای منطقه است که همیشه فضایی امن را برای میهمانان خارجی ایجاد کرده است.» به گزارش مهر، هاشمی گفت: «متاسفانه مقامات ورزش سعودی در حالی اتفاقات اخیر بین 2 کشور را دستاویز جریانسازیهای سیاسی خود قرار دادهاند که همین چند ماه پیش به دلیل بیمبالاتی و عدم اشراف مسئولان برگزاری حج عربستان، بیش از۵۰۰ ایرانی در فاجعه منا جان باختند. اگر قرار بود کمیته ملی المپیک و دستگاه ورزش جمهوری اسلامی ایران از این حادثه بهرهبرداری سیاسی کند میبایست چنین اظهارات مشابهی را برای مسئولان IOC آماده و ارسال میکرد اما موضوع اینجاست که مدیران ورزش ایران به روح المپیزم و منشور المپیک اعتقاد داشته و ورزش را کاملا خارج از سیاست میدانند.» او ادامه دد: «بیان چنین اظهاراتی حاصلی نداشته و نباید ورزش را آلوده مسائل سیاسی کنیم.»
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
میخواهم سنتشکنی کنیم و با فرا رسیدن هفدهم دیماه همچون گذشته از افتخارات تختی نگوییم؛ میخواهیم حتی اشارهای به مدالها و نگاهی به سالها حضورش در تیم ملی هم نیندازیم در طول این سالها همه از زلزله بوئین زهرا و گلریزان معروف تختی شنیدهام از جوانمردی او در مبارزه با آلکساندر مدوید مصدوم هم میدانیم اما... این بار تصمیم گرفتهایم که چشمها را بسته و به دیماه 1346 سفرکنیم. راستی وقتی پهلوانی محبوب از بین مردم برود چه احساسی بر جامعه حاکم خواهد شد؟! این حس را در سر مقاله مجله فردوسی خواهید یافت. به گزارش کاپ کمتر از یک هفته از مرگ تختی گذشته بود که این نوشته در فردوسی به چاپ رسید و احساس یک ملت را از فقدان جهان پهلوان بیان نمود.
من همیشه از این تلفن سیاه کنارم وحشت داشتهام. بسیاری از اوقات دلم را لرزانیده و همیشه خبرهای بد، خبرهای اندوه، وحشت و اضطراب از راه یک جغد سیاه در تنم ریشه دوانیده و این مجرای باریک در اتاق ساکت من جا خوش کرده است. میخواستم خبر را باور نکنم تلفن بعدی و بعدی و... هی جیغ تلفن بود. انگار جور بدی مرثیه میخواند مثل آدمهای غریب در مسجدهای غریب...! بله حقیقت داشت تختی مرده بود. مراسم عروسی برادرم بود پیش از ماه رمضان. تختی گفته بود میآیم اما تنها... گفتیم در این شب همه خودمانی هستند با خانمهایشان. قدری فکر کرد. باز هم همان رودروایسی همیشگی بود. شرم با طراوتی که روی لبهایش مینشست و نگاهش را میانداخت روی کفشهای پای راستش و خیره... از ما اصرار که باید با خانم بیایی، بالاخره آن شب با هم آمدند و به جمعیت که رسیدند از هم دور شدند و تا آخر شب، جدا جدا با دوستانشان به صحبت ایستادند... بالاخره امانش دادند که بنشیند و بعد با دستهای قوی و مردانه دست انداخت بازوی مرا گرفت و کنار خود نشاند. چشمهایش گیرایی عجیبی داشت. شوق غریبی در آن میطراوید وقتی میخندید انگار چشمانش لبریز از نشاط و سرور میشد. صفای دلنشینی از آن جاری بود. آن شب حرفهایمان جدی بود. از کشتی حرف زدیم و موفقیت او و کارهایش آن وقت ناگهان چهرهاش کدر شد بدجوری دستهایش را قلاب کرده بود تو هم (همیشه وقتی مینشست، این عادتش بود) پنجههایش کیپ هم بود. حالا میفهمم آن شب حرف عجیبی زد «نباید خسته شد. طرحی دارم برای کشتی» وقتی از موانع کار و مشکلات روزمره گفتم، آهش را لای لبهایش قاپید...
مجله را لوله کرده بود تو دستش و گفت: «میبینی ما هم فردوسی میخوانیم!» مجله را باز کرد. نگاهی مشتاقانه انداخت به عکس روی جلد... کمی زل زده به آن و بعد گفت: «مرد بود، خیلی مرد!» رو کرد به من «آدمیزاد اگر بخواد اینطوری بمیرد. مثل یک قهرمان ...» هی تکرار روی قهرمان تکرار روی مرگ و من بیهوش، آن موقع هیچ جرقهای به مغزم نمیزد که چرا دنبال مرگ است؟ چرا از زندگی او تجلیل نمیکند و از حیاتش و چرا مرگ «آن قهرمان» برایش جالب بود...؟ من خام بودم خام و مجذوب تعریفی که او از آن مرد میکرد و او همان لحظه به فکر مرگ بود. در سودای یک آرامش مطلق و اینطور اشاره به من... و در ابهام... و لابد در خیال خودش خنده به ریش ما جماعت که چقدر از مرحله پرتیم...!
حقیقت اینکه در اوج افتخار غمگین بود و با این همه مردمی که دور و اطرافش بودند، خود را تنها حس میکرد یک بار ازش پرسیده بودم: «غریو مردم و فریادهای آنها حین کشتی گرفتن، حواست را پرت نمیکند؟» جواب داد: «اصلا من چیزی نمیفهمم. انگار گوشهام کر میشود. در آن لحظه هیچ کس را نمیبینم مثل اینکه در یک اتاق تنها دارم با سایه خودم کشتی میگیرم.» عجیب بود که عرصه زندگی هم برای او یک تشک کشتی بود و او با سایه خودش جدال میکرد... و بالاخره هم سایه خودش را مثل حریفان غول پیکر ضربه کرد و وقتی پشت سایه را به خاک مالید و روح از پیکر سایه رفت، خودش را دید. پهلوان ما در واقع خودش را ضربه فنی کرده بود!
تمام شب به او فکر میکردم. لحظاتی را که مثل آدمهای غریب، مثل غریبهای «ره گم کردهای» که در مسافرخانههای تکافتاده و غریب جا میگیرند، برای یک شب، 2 شب و بعد به سوی یک سرنوشت کور میروند... به تمام لحظات او در آن «هتل» فکر میکردم. به دقایقی که در یک قدمی مرگ بود و مرگ چه دشوار میخواست تسلیم او شود و... و اینکه در آن لحظات میلیونها انسان خود را با او نزدیک میدیدند. حاضر بودند حتی جان خود را بدهند و «او» باشد. و او در یک اتاق، تنها با مرگ بود... و بلند شدم. مجموعه شعری را باز کردم. میدانستم دنبال چه میگردم. شعر نیما و در دل شب، انگار تختی را میدیدم. درون یک گرداب در یک دریای بیکران و زمزمهای اندوهبار میخواند:
ای... آدمها
ای آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد میسپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره سنگین که میدانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن، آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من
یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان
دیده بودم که هزاران نفر با هم دست بزنند. هزاران تن با هم سرود بخوانند. هزاران نفر با هم «هورا» بکشند با هم هلهله کنند. اما ندیده بودم که هزاران نفر با هم گریه کنند یقینا طنین کف زدنها، فریادهای شادی، سرودهای ظفرآمیز و هیجانآور به گوشتان آشناست ولی نمیدانید گریه انبوه جمعیت آن هم وقتی در سوگ «پهلوانی» میگریید، چه برگردان پراندوه و غمینی دارد. نمیدانید چه تلخی شگفتانگیزی در این غریو خفه در این ضجه و زمزمههای دستهجمعی خفته است. باید آن روز مسجد فخرالدوله بودید تا این غم، این اندوه دسته جمعی چکهچکه در گوش جانتان میچکید... و به صورت قطرههای اشک از دیدگانتان سرازیر میشد... و آن وقت شما هم مثل من در خیل هزاران نفری بودید که از مرگ «جهان پهلوان» با ناباوری غمینی میگریستند.
آسمان تهران یک هفته است که بق کرده و دلش گرفته انگار اشک دارد ولی نمیگرید حالا که دارم در پیادهروهای کسل و از حاشیه درختهای برگ ریخته و غمزده میگذرم، به این مسئله فکر میکنم. به باران و اینکه آسمان تهران چرا در این روزهای دی ماه اینقدر بغض کرده این ابرهای تیره اشکی نمیریزند چرا؟! آیا آسمان با عظمت بیکرانش در مرگ و عظمت «پهلوان عصر ما» مات و متحیر است؟ آیا خیال میکند در مقابل اشک میلیونها مردمی که هفته گذشته بیدریغ نثار جهان پهلوان کردند، اشک او بیارزش و کم قدر است؟ آیا عظمت و غرور آسمانیاش به او اجازه نمیدهد که بگرید؟ تهران در ماه باران ریز دی چه قیافه اندوهبار و غمینی دارد. ابر گرفته و عبوس، گره بغض، تنگ گلویش و دلش پر از اشک، و اینطور خوددار و اخمو! آه چرا آسمان نمیبارد؟
فریاد برادرم بلند شد... «کی مجله منو اینطور سوراخ سوراخ کرده، کی عکسهای تختی را از تو مجله درآورده...؟!» مجله مخصوص مرگ تختی بود... و او عصبانی که چرا مجله را پاره کردهاند. چند لحظه گذشت. پسرش در حالی که کیفش را دستش گرفته بود آمد جلو بیش از 8 سال ندارد. چشمانش پر از اشک... و نگران به زحمت 2، 3 کلمه حرف: «بابا من... من مجله را پاره کردم... برادرم عصبانی خیز برداشت به طرفش چرا... چرا...؟ او در حالی که کتابچه مشقش را بیرون میآورد. همانطور هقهقکنان گفت: «واسه خاطر عکسهای تختی... عکسهای اونو زدم تو کتابچهام...» دفتر مشقش را باز کرد جلوی ما و صفحه عکسهای تختی ... بهت بود، حیرت بود و سکوت... و بچه آرام میرفت طرف در ...! من در آن لحظه دلم میخواست که معلم مدرسه بودم و آن روز و روزهای دیگر به بچهها «درس تختی» میدادم... و چند لحظه بعد اصلا خودم را جلوی تخته سیاه دیدم. مقابل چشمهای اشکریزان بچهها.
بچههای من... درس امروز ما «تختی» است! جوانمردی تختی، صفای تختی، یکدلی و صمیمیت تختی، انسانیت و بزرگواری تختی... بچهها یاد بگیرید که مثل تختی «ایران» را دوست داشته باشید برای آن افتخار کسب کنید نسل شما احتیاج به «افتخار» دارد نیاز به پهلوان و قهرمان دارد. وطنتان به افتخار نسل شما زنده است و تختی چنین بود. عشق بزرگ او، غرور پرعظمتش «ایران» بود... و افتخار برای ایران... و این است که مرگش گرامی است و یادش در قلبها و خاطرهاش همپای افسانهها و زندگیاش متن تاریخ... و اوصاف وجودش درس بزرگی برای نسل فردا... بچههای من! در سطر اول «درس تختی» بنویسید: «عمو تختی هیچگاه نمیمیرد چون در قلبهای ما زنده است.»
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
زندهیاد جعفر سلماسی اولین مدالآور ورزش ایران که در المپیک 1948 لندن برنده مدال برنز دسته سبک وزن وزنهبرداری شد، در تعریف خاطرههای ورزشی خود از 3 ورزشکار بزرگ جهان به نیکی یاد میکند: 1. جسی اونس، دونده معروف دوهای سرعت و پرش طول آمریکایی که با درخشش خیرهکنندهاش باعث خشم و قهر آدولف هیتلر در بازیهای المپیک 1936 برلین شد. 2. پاوو نورمی، دونده فنلاندی و برنده مدالهای المپیک در دوهای نیمه استقامت. 3. زندهیاد غلامرضا تختی. سلماسی میگوید: «پهلوان غلامرضا تختی در جوانمردی و داشتن اخلاق و رفتارهای یک قهرمان راستین زبانزد خاص و عام است. در بازیهای المپیک 1960 من مربی تیم ملی وزنهبرداری ایران بودم. در مراسم گشایش بازیها، تیمسار محمد دفتری، سرپرست ورزشکاران ایرانی، پرچم ایران را به دست غلامرضا تختی داد که پیشاپیش ورزشکاران و هیئت ایرانی رژه برود. ایشان پرچم را در مقابل من به زمین گذاشت و اظهار داشت: «با بودن آقای سلماسی که نخستین کسی است که نام ایران را در میدانهای ورزشی جهان پرآوازه کرد، این افتخار حق هیچ ورزشکار دیگری نیست.» من که از جوانمردی و احساسات ایشان شگفتزده شده بودم به اصرار زیاد از او خواستم که پرچم را حمل کند ولی او زیر بار نرفت و با پافشاری این قهرمان واقعی، این افتخار بزرگ به من واگذار شد. این خاطره را که یادآور ایثارگری و جوانمردی پهلوان تختی است و نظیرش در کشتی جهان هم کمتر دیده میشود، هرگز فراموش نخواهم کرد.» گواهان و شاهدان این کلاس درس اخلاق و پهلوانی میگویند: «اشک از چشمان سلماسی جاری میشود و بر گونههای جهان پهلوان تختی بوسه میزند و رو به شاگردان وزنهبردارش میگوید: «عزیزانم، دلم میخواهد به مفهوم معرفت و بزرگواری و احترام به کسوت پی ببرید. میبینید که این جوانمرد چگونه از بزرگترین افتخاری که شاید یک بار یا به ندرت، چند بار، نصیب یک ورزشکار در بازیهای المپیک میشود، بدین سان بزرگمنشانه گذشت.»
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
![](/Resource/images/titrbullet.png)
قهرمان افسانهای کشتی جهان و روسیه درباره نحوه ورودش به کشتی و خاطراتش از رویارویی با جهان پهلوان تختی مطالب جالبی مطرح کرد. آلکساندر مدوید، افسانه زنده کشتی با وجود کهولت سن همچنان سر تا پا جنبش است. کشتیگیر پرافتخار شوروی سابق و همدوره جهان پهلوان تختی که در موزه کشتی خود و حتی در کنار یکی از پوسترهای بزرگ نصب شده در سالن خانه کشتی مدوید، تصویر غلامرضا تختی را چاپ و نصب کرده، درباره علت این کار به فارس میگوید: «تختی یکی از حریفان مستقیم، جدی و مطرح من بود او از فیزیک مناسب و قدرت عضلانی فوقالعادهای برخوردار بود. او قهرمانی بود که روح و قلب بزرگی داشت. تختی روح جوانمردی، ایثار و گذشت را در یکی از مبارزات پایانی ما به من نشان داد. وی با وجود اینکه واقف بود که زانوی پای راست من آسیبدیدگی شدید دارد اما در هیچ زمانی از کشتی به پای آسیبدیده من یورش نبرد. او قهرمان بزرگی بود که اخلاق و معنویت و قهرمانی را در هم آمیخت به همین سبب تجلی پیدا کرد و مردم ایران او را به عنوان یک اسطوره انتخاب کردند. تختی در بین و در درون لایههای مختلف جامعه آن زمان خود چیزی به نام اخلاق و جوانمردی را سرمایهگذاری کرد بنابراین سطح اعتماد اجتماعی را نسبت به خودش افزایش داد و این اعتماد همانند یک تاج زرین و گل زیبایی بر پیشانی او برای همیشه درخشید.»
![](/resource/images/comment-top.png)
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.